تبیان، دستیار زندگی
همه این‌ها قبول. اما اگر کسی این راه را رفت و به گناهش مبتلا شد، اگر کسی خطا کرد و حالا خاطرش پر است از خاطرات دیده‌هایش ... حالا باید چه کند؟ آیا راهی هست که این ذهن خالی شود؟ این خاطرات تمام شوند و چشم، پاک شود از گناه ... و نور به دیده باز گردد؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خطر خاطره‌ها

نگاه حرام

بازخوانی متفاوت آیاتی كه بارها خوانده‌ایم (84)


همه این‌ها قبول. اما اگر کسی این راه را رفت و به گناهش مبتلا شد، اگر کسی خطا کرد و حالا خاطرش پر است از خاطرات دیده‌هایش ... حالا باید چه کند؟ آیا راهی هست که این ذهن خالی شود؟ این خاطرات تمام شوند و چشم، پاک شود از گناه ... و نور به دیده باز گردد؟

قُلْ لِلْمُۆْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ به ما یَصْنَعُونَ

به مۆمنان بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزه‌تر است خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است! سوره مبارکه نور آیه 30

کتاب‌ها می‌نویسند:

"یغضوا" از ماده" غض" (بر وزن خز) در اصل به معنی کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته می‌شود، بنابر این آیه نمی‌گوید مۆمنان باید چشمهاشان را فرو بندند، بلکه می‌گوید باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند، و این تعبیر لطیفی است به این منظور که اگر انسان به راستی هنگامی که با زن نامحرمی روبرو می‌شود بخواهد چشم خود را به کلی ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن برای او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او بر گیرد و چشم خود را پایین اندازد گویی از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه‌ای را که ممنوع است از منطقه دید خود به کلی حذف کرده. قابل توجه اینکه قرآن نمی‌گوید از چه چیز چشمان خود را فرو گیرند (و به اصطلاح متعلق آن فعل را حذف کرده) تا دلیل بر عموم باشد، یعنی از مشاهده تمام آنچه نگاه به آن‌ها حرام است چشم برگیرند. اما با توجه به سیاق آیات مخصوصاً آیه بعد که سخن از مسأله حجاب به میان آمده به خوبی روشن می‌شود که منظور نگاه نکردن به زنان نامحرم است.1

صافی: از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است: جوانی از انصار رو برو شد با زنی که برسم آن روز پشت گوش خود را می‌پوشاندند. او به وی می‌نگریست و چون از او ردّ شد از پشت سر او نگاهش می‌کرد و متوجّه نبود و می‌رفت و بینی آن جوان به استخوان یا شیشه‌ای که به دیوار بود اصابت کرد و خونین شد و چون آن زن از نظرش پنهان شد به خود آمد که سینه و لباسش را خون گرفته است حضور پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله رفت و سرگذشت خود را نقل کرد و این آیه نازل شد؛ و همانند این حدیث را آلوسی در تفسیر خود از ابن مردویه از علیّ علیه‌السلام نقل کرده است.2

نگاه حرام

با تو می‌گویم:

چشم‌ها دروغ نمی‌گویند. چشم‌ها ته ته جان آدم‌ها را نشان می‌دهند و معصومیت چشم‌ها، چیزی است که هر کسی می فهمدش. غبطه داشتنش را می‌خورد و در برابرش به احترام و ادب، تمام قد می‌ایستد. بسیار دیده‌ام کسانی که شاید خودشان هم صاحب چشم‌های معصوم نباشند، نگاه‌های نجیب و محجوب را دوست می‌دارند و به کسی که صاحب این چشم‌هاست اعتماد می‌کنند. ریشه معصومیت چشم‌ها در کیفیت نگاه است. در میل چشم‌ها به دیدن. در این که دلشان برای دیدار چشمه خورشید پر می‌کشد یا دیدن کبریت نیمه روشنی هم کفایتشان می‌کند. که چشم از زلیخا و زلیخاها برمی‌گیرند و تا آمدن یوسف مشرقی صبوری می‌کنند یا یوسف را به چاه فراموشی می‌سپارند و غرق مصر می‌شوند. که چشیدن شیرینی ایمان را به بهای لحظه‌ای و لذتی از دست می‌دهند یا لذت را فدای ایمان شیرین می‌کنند.

بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌ایم از گناه چشم. از این که هر نگاه، تیری می‌تواند باشد که از چله کمان شیطان رها می‌شود. این که شیرینی ایمان را می‌چشد؛ کسی که به خاطر خدا دیده از گناه بپوشد. همه این‌ها قبول. اما اگر کسی این راه را رفت و به گناهش مبتلا شد، اگر کسی خطا کرد و حالا خاطرش پر است از خاطرات دیده‌هایش ... حالا باید چه کند؟ آیا راهی هست که این ذهن خالی شود؟ این خاطرات تمام شوند و چشم، پاک شود از گناه ... و نور به دیده باز گردد؟ بعد از تصمیم به بازگشت و پشیمانی، نوبت به بازگرداندن نور به دیدگان می‌رسد. گفته‌اند نگاه به چند چیز است که چشم را نورانی می‌کند؛ نگاه به خانه خدا، آیات قرآن، چهره عالم ربانی، چهره پدر و مادر، آب جاری ...

نویسنده: زهرا نوری لطیف

كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان


1.تفسیر نمونه ج 14 ص 436

2. تفسیر عاملی، ج 6، ص 324