تبیان، دستیار زندگی
در دوره امویان ایجاد فرقه¬های گوناگون در جهان اسلام و تلاش هر یک از فرق در تبلیغ آرا و نظرات خویش، منجر به ایجاد فضای فرهنگی متفاوتی گردید. علاوه بر آن ایجاد این فرق فضای علمی خاصی را نیز ایجاد نمود و منجر به توسعه و گسترش علوم دینی گردید. از مهم¬ترین روی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اوضاع فرهنگی و علمی عصر زید بن علی(علیهماالسلام)

زید بن علی

عصری که زید بن علی (علیهما السلام) در آن می‌زیست به لحاظ فرهنگی و علمی شرایطی ویژه داشت که بی‌شک در شخصیت و افکار زید (علیه السلام) تأثیرگذار بود. در این بخش به بررسی برخی از مهم‌ترین شاخصه‌های فرهنگی و علمی آن روزگار پرداخته می‌شود.


اوضاع فرهنگی

عصر حیات زید بن علی (علیهما السلام) را می‌توان عصر شکل‌گیری فرق نام نهاد. زیرا هر مذهبی در تبلیغ آرای خود آزاد بود. از جمله فرقی که در زمان امویان شکل گرفت عبارتند از:

1ـ کیسانیه:

این فرقه، كه نخستین انشعاب از گروه شیعه به شمار مى‏آید، شش سال پس از شهادت امام حسین بن على (علیهما السلام) پدید آمد. پیروان این فرقه قائل به امامت محمّد بن حنفیّه‏اند و بر این باورند كه او همان مهدى موعود است كه روزى ظهور مى‏كند و زمین را پر از عدل و داد مى‏سازد. پس از محمّد بن حنفیّه، فرقه كیسانیّه به دوازده گروه انشعاب یافت. برخى از این گروه‏ها عبارت‏اند از: حربیّه[1]، كربیّه[2]، مختاریّه یا كیسانیّه خلص[3]، هاشمیّه[4].

2ـ منصوریه:

فرقه‌ای از غلات که پیروان ابو منصور العجلی هستند. او كسى بود كه [در آغاز] به امامت امام باقر (علیه السلام) معتقد بود و پس از رحلت آن حضرت مى‏پنداشت كه امامت به وى انتقال یافته است. این فرقه را "كسفیه" نیز گفته‏اند زیرا ابو منصور مى‏گفت: من همان پاره ابرى هستم كه خداوند فرو افتادن آن را از آسمان وعده داد و در تأیید بیان خود اشاره به این آیه مى‏كرد: «وَ إِنْ یَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً یَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ» (طور/ 44).

ابو منصور ادعا مى‏كرد كه خداوند او را به آسمان برد و به خویشتن نزدیك كرد و با وى سخن گفت و او را به دست خویش نوازش فرمود و به زبان سریانى پسرك خود خواند. وی خود را پیغمبر و فرستاده خدا می‌دانست. همچنین مى‏گفت: جبرئیل از جانب خدا برایش وحى مى‏آورد. از سخنان اوست كه گفت: خداوند محمد (صلی الله علیه و آله) را به تنزیل و او را به تأویل برانگیخته است.

عصری که زید بن علی (علیهما السلام) در آن می‌زیست به لحاظ فرهنگی و علمی شرایطی ویژه داشت که بی‌شک در شخصیت و افکار زید (علیه السلام) تأثیرگذار بود

3ـ خطابیه:

اصحاب ابو الخطاب محمد بن ابو زینب الاسدى الاجدع را گویند. عقیده او درباره امام صادق و پدرانش (علیهم السلام) تا آنجا بود كه قائل به الوهیت آنان شد و نیز آنان را انبیاء خدا خواند. پیروان او معتقد بودند سزاوار است در هر زمان دو امام باشند یكى گویا و دیگرى خاموش و امامان خدایانى بودند كه از غیب خبر مى‏دادند و على در روزگار پیامبر ،امام خاموش و پیامبر امام گویا بود و پس از وى امام گویا گشت. خطابیه پندارند كه ابو الخطاب در زمان خود نخست امام خاموش بود و سپس امام گویا گشت.

4ـ باقریه:

فرقه‏اى كه امامت را در باقر العلوم (علیهما السلام) ختم مى‏دانند. آنان امام باقر (علیه السلام) را مهدى منتظر مى‏دانند و گمان برند كه غایب است و به مرگش ایمان ندارند.

5ـ جعفریه (واقفه):

گروهى از غلات شیعه‏اند كه به امامت و غیبت و رجعت امام جعفر صادق (علیه السلام) معتقد بودند و ظاهرا رئیس این فرقه "عبد الرحمن بن محمد" از دانشمندان و متكلمان شیعه بود. ایشان را بدان جهت واقفه گفته‏اند كه در امامت حضرت صادق (علیه السلام) متوقف شده‏اند.

6ـ ازارقه:

ازارقه‏ افراطى‏ترین فرقه خارجى بودند. اینان كشتن زنان و كودكان مسلمان خارجى را به نام اینكه از مشركانند روا شمردند. كشتن آن خارجیانى را هم كه به شورش آنها نمى‏پیوستند و به اردوگاه‌هاى نظامى آن‌ها كه به اقتباس از نام مدینه در زمان محمد (صلی الله علیه و آله) دار الهجره مى‏نامیدند، كوچ نمى‏كردند، روا مى‏دانستند. در چشم ایشان بقیه دنیاى اسلام دار الكفر و سرزمین شرك مى‏نمود.

نجدات: نجدات‏ پیروان نجده پسر عامر بودند، نجده در زمان خلافت عبد الله بن زبیر بخش‏هایى بزرگ از شبه جزیره عربستان را تسخیر كرده بود. فرقه نجدات‏ برخى از نظریه‏هاى افراطى‏تر نافع بن ازرق را مطرود مى‏دانستند. اینان كشتار زنان و كودكان مسلمانانِ مخالف خود را ناروا مى‏دانستند ولى آنها را گرفته و به اسارت در مى‏آورند. خارجیانى را كه در جنگ‏ها به این فرقه نمى‏پیوستند تنها منافق مى‏خواندند و نمی‌کشتند. معتقد بودند كه گهگاه كوشش‏هاى انقلابى پایان مى‏گیرد و كتمان نمودن بنیادهاى عقیده‏ها و اعمال تقیّه روا خواهد بود.

7ـ صُفرِیه:

از طایفه عارفه‏اند از خوارجى كه در نهروان جمع شده بودند. پیروان زیاد بن اصفرند. در اصول اعتقادى مشابه ازارقه‏اند با این تفاوت كه در كشتن كودكان و زنان مخالفان خود با آنان هم‌داستان نیستند. صفریه به سه دسته تقسیم مى‏شوند كه اختلاف آنها با یكدیگر جزئى است.

8ـ إباضیه:

پیروان عبد اللّه بن اباض تمیمى‏اند كه مردى خارجى بوده، و از دیگر خوارج انشعاب پذیرفت. پیدایش این فرقه هنگامى صورت گرفت كه عبد اللّه بن اباض از خوارج افراطى كناره گرفت، و مانند فرقه صفریه راه اعتدال برگزید. اباضیه چند گروهند: حفصیه، حارثیه و یزیدیه‏.

9ـ مرجئه:

فرقه‏اى است با عقایدى ویژه و مولود اوضاع سیاسى و اجتماعى قرن اول هجرى. در پس رویدادهاى سیاسى در جامعه اسلامى و روى كار آمدن بنى‏امیّه، و در جریان اختلاف میان على (علیه السلام) و معاویه كسانى ادعا كردند كه حقیقت بر ایشان مشتبه شده است. پس در خانه نشستند و درباره امور جامعه قضاوت نكردند. اینان مى‏گفتند، ما از عقیده باطنى كسى خبر نداریم و نمى‏دانیم چه كسى در دل، مسلمان و مۆمن است و چه كس، كافر و فاسق؛ زیرا همگى به ظاهر، مسلمان‏اند. برخى صاحب‏نظران براى كلمه «ارجاء» دو معنا برشمرده‏اند: یكى به معناى تأخیر انداختن و دیگر به معناى امید بخشیدن و بنابر معناى دوم، معصیت به ایمان ضرر نمى‏رساند و امید به بخشایش گناهكاران در قیامت هست. فرقه مرجئه اندك اندك از عقاید سیاسى محض رو به سوى عقاید كلامى نهاد.

10ـ جبریه:

معتقدان به جبر و زور، كسانى هستند كه تمام افعال بندگان را به خداى تعالى نسبت مى‏دهند و براى بندگان او هیچ‏گونه اختیارى قایل نیستند. ایشان بر دو گروه‏اند:

ـ گروهى كه جبریه متوسطند و قایل به گونه‏اى اختیارند كه آن را «كسب» مى‏خوانند و ایشان از "اشاعره" هستند.

ـ جبریه خالص كه "جهمیه"اند و پیرو جهم بن صفوان هستند و هیچ‏گونه قدرت و اراده‏اى براى بندگان قایل نمى‏باشند.

فرق جهمیه، نجاریه، كلّابیه، ضراریه و بكریه از «جبریه» اند.

11ـ جهمیه:

اصحاب جهم بن صفوان را گویند كه بدعت خود را در ترمذ بنیان نهاد و در مرو كشته شد. این شخص در نفى صفات ازلى بارى تعالى با معتزله موافقت داشت و بر این عقیده چیزهایى افزود. ایشان معتقد به جبرند و ایمان را فقط معرفت خدا مى‏دانند. این گروه مورد تكفیر قدریه واقع شده‏اند.

12ـ قدریه:

گروهى از مسلمین كه معتقد به اختیار بودند. از جمله قدیمى‏ترین كسانى كه در اسلام به ترویج عقاید قدریه مبادرت جستند معبد جهمى و غیلان دمشقى را ذكر كرده‏اند. این هر دو به سبب اعتقاد به حریت انسان در اعمال خود مورد طعن مسلمانان واقع شوند. غیلان دمشقى را به سبب اعتقاد به قدر به امر هشام بن عبد الملك به وضع فجیعى كشتند. معبد نیز به امر حجاج كشته شد.

مکتب معتزله

12ـ معتزله:

در تاریخ اسلام، دو گروه را معتزله مى‏خوانند:

ـ معتزله سیاسی: آنان كه در دوره خلافت امام على (علیه السلام) مى‏زیستند و از او كناره گرفتند.

ـ متكلّمانى كه اواخر قرن نخست هجرى ظهور كردند. پیشواى آنان، واصل بن عطا است و یكى از مكاتب عمده كلام اسلامى را پدید آورده‏اند. معتزله به دو گروه معتزله بغداد و معتزله بصره انشعاب یافته و در بسیارى از موضوعاتِ الهیّات، طبیعیّات، اجتماعیّات و انسانیّات عقایدى ویژه دارند. كلام معتزلى در حقیقت واكنشى است در برابر افراحگرایى خوارج و تفریحگرایى مرجئه. كلام معتزلى، از عقل در كشف و استنباط عقاید دینى و دفاع از آن بسیار بهره مى‏بَرَد.

اوضاع علمی

شکل‌گیری فرق حاکی از آن است که در عصر حیات زید بن علی (علیهما السلام) علوم مختلف در جهان و بالاخص در مدینه مطرح بود. در مدینه و کوفه علم حدیث با اهتمام رسول خدا (صلی الله علیه و اله) به صورت جدی شیوع یافته بود. از این رو دو مدرسه در حوزه اسلام شکل گرفت:

1ـ مدرسه حدیث به مرکزیت مدینه

2ـ مدرسه رأی و فتوا به مرکزیت کوفه

علاوه بر این عصر امویان، عصر تدوین علوم و آغاز بالندگی علوم اسلامی و پایه‌گذاری اصول آن‌ها بود. علوم نحو، عروض، فقه و عقاید در این دوره وضع شد.

در بقیه نقاط اسلام مانند مکه، بصره، شام، مصر و یمن نیز رشد و شکوفایی علم و دانش را در این دوران شاهدیم.

از جمله علمای بزرگ مکه می‌توان به عطاء بن ابی رباح، طاووس بن کیسان، مجاهد بن جبیر، عمرو بن دینار و عکرمه اشاره نمود.

عمرو بن سلمة جرمی، ابو مریم حنفی، کعب بن سود، حسن بصری و إیاس بن معاویة قاضی از مشهورترین علمای بصره بودند.

در دوره امویان ایجاد فرقه‌های گوناگون در جهان اسلام و تلاش هر یک از فرق در تبلیغ آرا و نظرات خویش، منجر به ایجاد فضای فرهنگی متفاوتی گردید. علاوه بر آن ایجاد این فرق فضای علمی خاصی را نیز ایجاد نمود و منجر به توسعه و گسترش علوم دینی گردید. از مهم‌ترین رویدادهای علمی که در عصر زید (علیه السلام) رخداد تبیین علوم جدید و تدوین کتاب‌هایی در راستای آن بود

در شام بزرگانی چون ابو إدریس خولانی، شرحبیل بن سمط، عبد الله بن زکریا و قبیصة بن ذۆیب شهرت فراوان یافتند.

از عالمان و مشایخی که در مصر فعالیت‌های علمی چشمگیری داشتند می‌توان به یزید بن ابی حبیب و بکیر بن عبد الله إشج اشاره کرد.

در یمن نیز افرادی چون مطرف بن مازن قاضیِ صنعاء، عبد الرزاق بن همام، هشام بن یوسف و دیگران تأثیر بسزایی داشتند.

خلاصه آنکه در این زمان نهضت علمی و فراگیری در علوم مختلف میان مسلمین ایجاد گردید و شاهد آن آغاز تدوین علوم مختلف و ایجاد و رشد مذاهب چهارگانه اهل سنت است.

زید (علیه السلام) در چنین فضای علمی‌ای به دنیا آمد و پرورش یافت که بی‌شک تأثیرات فراوانی بر روح وی و سطح دانش‌ها و آگاهی‌های وی داشته است.

چکیده

در دوره امویان ایجاد فرقه‌های گوناگون در جهان اسلام و تلاش هر یک از فرق در تبلیغ آرا و نظرات خویش، منجر به ایجاد فضای فرهنگی متفاوتی گردید. علاوه بر آن ایجاد این فرق فضای علمی خاصی را نیز ایجاد نمود و منجر به توسعه و گسترش علوم دینی گردید. از مهم‌ترین رویدادهای علمی که در عصر زید (علیه السلام) رخداد تبیین علوم جدید و تدوین کتاب‌هایی در راستای آن بود. گسترش دانش علاوه بر مدینه و کوفه؛ بصره، مصر، یمن، مکه و شام را نیز شامل گردید و علمای فراوان و صاحب‌نامی از اقصی نقاط مملک اسلامی پای به عرصه علمی و فرهنگی نهادند. این رشد و ترقی بی‌شک در اندیشه و افکار و شخصیت زید (علیه السلام) تأثیرگذار بوده است.

پی نوشت:

1. پیروان عبداللّه بن عمرو بن حرب‏ که به تناسخ معتقدند. آنان بر این باورند كه روح پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام على و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) و محمّد بن حنفیّه در وجود ابوهاشم ـ فرزند محمّد بن حنفیّه ـ حلول كرده و سپس به عبداللّه‏ بن عمرو بن حرب رسیده است و از این رو، عبداللّه تا ظهور محمّد بن حنفیّه، امام است.

2. پیروان ابو كرب‏ که بر این باورند كه محمّد بن حنفیّه همان مهدى موعود است و پدرش علىّ بن ابى‏طالب (علیه السلام) او را بدین نام خوانده است و پس از محمّد بن حنفیّه دیگر كسى امام نیست و خود او زنده است و در غیبت به سر مى‏برد و سرانجام ظهور مى‏كند.

3. پیروان مختار بن ابوعبید ثقفى‏اند و امامت را تنها در اولاد محمّد بن حنفیّه جایز مى‏شمارند.

4. پیروان ابوهاشم فرزند محمّد بن حنفیّه‏اند و خود به پنج گروه تقسیم مى‏شوند.

زینب مجلسی راد      

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

1 - الإمام زید بن علی المفتری علیه، شیخ صالح احمد خطیب، ص 22 تا 33.

2 - تاریخ و عقاید زیدیه، مصطفی سلطانی، ص 61 تا 63.

3 - فرقه‏هاى اسلامى و مسأله امامت، ص 64.

4 - فرهنگ شیعه، صص 387 و 388، 407، 413 و 414.

5 - فرهنگ علم كلام، صص 75، 95، 96، 106، 107، 147، 180.

6 - فرهنگ فرق اسلامى،صص 6، 97 و 98، 136، 428 و 429.

مطالب مرتبط:

نظر ائمه علیهم السلام نسبت به زید بن علی چه بود؟

اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر زید بن علی (علیهما السلام)

زید بن علی و مسأله امامت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.