سند سجلی شهید طباطبائی نژاد
شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج سید نورالله طباطبایی نژاد در سال 1319 در یک خانواده روحانی در روستای ظفرقند از توابع شهرستان اردستان به دنیا آمد.
وی پس از تحصیلات ابتدایی راهی حوزه علمیه قم شد و بیش از 20 سال به تحصیل و تدریس پرداخت.
ثمره زحمات شهید طباطبایی نژاد، هشت جلد تفسیر نمونه است که در نوع خود بی نظیر است.
ایران یاد عاشورا میکند
تیر ماه مردم ایران را بار دیگر یاد عاشورا میاندازد. عاشورایی که بهشتی و 72 تن از بهترین سربازان انقلاب را بهشتی کرد؛ حجت الاسلام والمسلمین حاج سید نورالله طباطبایی نژاد نماینده مردم متدین اردستان در اولین دوره مجلس شورای اسلامی یکی از یاران و سربازان انقلاب بود که تقدیر الهی نام او را جزء 72 تن یاران انقلاب و شهدای حزب جمهوری ثبت کرد. به این بهانه در گفتگویی صمیمانه با حضرت آیت الله سید یوسف طباطبایینژاد نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اصفهان، از زندگی برادر بزرگوارشان، سید نورالله سۆال کردیم.
آنچه میخوانید سخنان وی در مورد این شهید بزرگوار است:
حاج سید نورالله طباطبایی نژاد در روستای ظفرقند اردستان در سال 1319 و در خانوادهای روحانی و مبارز دیده به جهان گشود. وی آموزش قرآن و مقدمات علوم دینی را نخست نزد پدر آموخت و پس از گذران دوران ابتدایی در ظفرقند، در سال 1335 برای تحصیل علوم دینی رهسپار شهر مقدس قم شد و در آن جا نزد مدرسان خبره و استادان برجسته، با ادبیات عرب، فقه، اصول، حکمت، فلسفه و تفسیر قرآن آشنا شد و در دروس خارج از محضر علمایی چون آیت الله گلپایگانی و آیت الله مکارم شیرازی کسب فیض کرد.
تیر ماه مردم ایران را بار دیگر یاد عاشورا میاندازد. عاشورایی که بهشتی و 72 تن از بهترین سربازان انقلاب را بهشتی کرد
پدر سید نورالله
پدر ما فردی عالم، عامل و از علماء تراز اول منطقه بود که علاقه بسیاری به روحانیت داشت لذا به ما سفارش میکرد که به کسوت روحانیت وارد شویم. 6 برادر بودیم که در زمان حیات پدر همگی به لباس روحانیت ملبس شدیم.
پدر معتقد بود سادات باید روش جد خود را در پیش گیرند و عمر خود را صرف تبلیغ اسلام نمایند. ایشان شخصیت کم نظیری داشت که هنوز هم مانند ایشان کم پیدا میشود. در حد علمی خود هم به عبادات و مسائل اجتماعی میپرداخت و هم مسائل سیاسی را با دقت پیگیری میکرد.
در برنامه تربیتی و برخورد با خانواده نیز بسیار دقیق بود و با ظرافت خاصی رفتار میکرد.
سید نورالله و انقلاب
از نوجوانی جزء مبلغین خوب اسلام در منطقه بود و برای تبیین افکار روشنگر امام خمینی (ره) به شهرهای مختلف سفر میکرد.
سید نورالله در 20 سالگی بعد از نماز آیت الله اراکی روی سنگی کنار حوض مدرسه فیضیه ایستاد و اولین کسی بود که در محکومیت شاه با علما سخن گفت.
بعد از تبعید امام (ره) به ترکیه، در کنار مرقد حضرت معصومه (سلام الله علیها) با عدهای از طلاب، جلسه دعای توسل برگزار کردند و بعد از مراسم برای امام خمینی (ره) دعا میکردند.
این برنامه تا مدتی ادامه داشت و دعا را یک شب اخوی و یک شب آقای ناطق نوری میخواندند و پس از مراسم عبا و عمامه خود را عوض میکردند و بین جمعیت رفته و خارج میشدند.
یک شب که ایشان بدون تعویض لباس از مجلس خارج شده بودند، یکی از نیروهای ساواک در گوش او میگوید: به خدا اگر از سادات نبودی و به خاطر جدت نبود تا کنون دستگیرت کرده بودم.
در سال 1357 و قبل از فرار شاه در مسجدی در تهران منبر میرفت که یک شب ساواک مسجد را محاصره و ایشان را دستگیر کرد. پس از گذشت 2 روز، با فرار شاه از زندان آزاد شد.
بعداً تعریف کرد که آخر شب مسئول کلانتری ما را به اتاق خود برد و گفت: ما نیز دل خوشی از شاه نداریم اما اگر فکر کردهاید با رفتن شاه شما بر سر کار میآیید در اشتباهید، آمریکا فردی به نام بنی صدر را در نظر گرفته است.
در آن زمان کسی بنی صدر را نمیشناخت لذا بعد از پرس و جو فهمیدیم که مسئول انجمن اسلامی جوانان آمریکا و فرانسه است و خیال کردیم که میخواهند یک دانشجوی خوب را بد نام کنند که زمانه حقیقت این سخن را به ما ثابت کرد.
سجایای اخلاقی سید
سید نورالله از همان اوان کودکی، در مکتب پدر و اساتید وارسته خود، با فضائل و مکارم آشنا گشت و خود نیز با تزکیه نفس، عبادت و ارتباط با خداوند در جهت کسب خوی عالی و نیل به خوبیها کوشید.
وی از نظر اخلاقی بسیار خاص بود به گونهای که بسیاری از دوستان ایشان هنوز وقتی نام ایشان را میشنوند، اشک میریزند.
ما نیز دل خوشی از شاه نداریم اما اگر فکر کردهاید با رفتن شاه شما بر سر کار میآیید در اشتباهید، آمریکا فردی به نام بنی صدر را در نظر گرفته است
این شهید بزرگوار بسیار فروتن بود و حتی به شوخی هم کسی را از خود نمیرنجاند و با خانواده و فرزندانش بسیار با احترام و محبت رفتار میکرد.
سید نورالله با هر کسی که روبرو میشد، در سلام کردن از او پیشی میگرفت، در گفتگوهایش اهل جدال نبود و دوست نداشت او را به تقوا و ایمان بستایند.
علی رغم شجاعت و شهامت، با مردم و تهیدستان بسیار مهربان بود و دست بخشنده داشت. او معتقد بود که اگر انسان بخواهد انتظار بنشیند تا زمانی که وضعش خوب شد کمک کند، ممکن است هیچ وقت این فرصت را پیدا نکند.
فرآوری: سامیه امینی
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: خبرگزاری: ایرنا/رسا