تبیان، دستیار زندگی
بی‌جهت نیست که صنیع‌الملک را استاد مسلم شبیه‌سازی و چهره‌پردازی می‌دانند. اما مهارت و ظرافت‌هایی که او به ویژه در پرداخت پرتره‌هایش نشان داده تنها محدود به انطباق و شباهت‌های فیزیکی آن‌ها با سوژه‌هایش نیست. به این معنا که تسلط او در چهره‌نگاری متمرکز بر و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صنیع الملک و چهره پردازی


بی‌جهت نیست که صنیع‌الملک را استاد مسلم شبیه‌سازی و چهره‌پردازی می‌دانند. اما مهارت و ظرافت‌هایی که او به ویژه در پرداخت پرتره‌هایش نشان داده تنها محدود به انطباق و شباهت‌های فیزیکی آن‌ها با سوژه‌هایش نیست. به این معنا که تسلط او در چهره‌نگاری متمرکز بر ویژگی‌های روانی و عاطفی افراد است و صرف شباهت ظاهری مورد نظر او نیست.

صنیع الملک و چهره پردازی

میرزا ابوالحسن غفاری کاشانی، صاحب ترجمه، از قرائنی که در دست است، در حدود سال 1229 ه. ق. متولد شده پساز طی دوران کودکی و به انجام رسانیدن تحصیلات مقدماتی درحدود پانزده، شانزده سالگی برای تعلیم گرفتن نقاشی، نزد استاد «مهرعلی اصفهانی» نقاّش دربار فتحعلی شاه فرستاده شده است

میرزا ابوالحسن خان بنا به ذوق فطری و استعداد موروثی در تحت تعلیم استادان خود، کم کم ترقی کرده، هنر خود را کامل ساخته، در ردیف نقاشان مبرز آن دوره قرار گرفت، به طوری که در سال 1258 ه. ق. در دوره سلطنت محمد شاه قاجار، که جوانی 29 ساله بود، به او اجازه داده شد که تابلو رنگ روغنی از صورت شاه تهیه کرده بدین وسیله جزو نقاشان دربار قرار گیرد.

ازاین اثروچنداثردیگر ، چنین استنباط می گردد که میرزا ابوالحسن خان غفاری پیش از سفر فرنگ، تحت تأثیر شیوه استادان خود، به همان سبک مخصوص نقاشان اصفهانی کار کرده و در کارهای اولیه خود، طرز طراحی و قلم زنی و رنگ آمیزی آنان را مراعات می نموده است.

ابوالحسن خان بنا بر تمایلی که برای پیشرفت و تکامل هنر خود داشت، در اواخر سلطنت محمد شاه یعنی در حدود سال های 1261-62 در این صدد برآمد که سفری به ایتالیا برود و آثار نقاشان بزرگ و معروف اروپایی به خصوص نقاشان دوره رنسانس را از نزدیک مشاهده نماید و با طرز کار و شیوه نقاشی آنان آشنا گردد. از این رو، گویا به همت و سرمایه خود و یا با مساعدت های محمد شاه و یا بنا به نوشته آقای خان ملک ساسانی، به مساعدت حسینعلی خان نظام الدوله مشیرالممالک، رهسپار کشور ایتالیا شد و مدتی در هنرستان ها و موزه های رُم و فلورانس و واتیکان به تحصیل و مطالعه و نسخه برداری از تابلوهای هنرمندان ایتالیائی پرداخت.

صنیع الملک و چهره پردازی

ابوالحسن خان هنوز در ایتالیا بود که محمد شاه، وفات یافت و فرزند او ناصرالدین میرزا ولیعهد که در تبریز بود با تدابیر میرزاتقی خان امیر نظام (امیرکبیر) به تهران آمده برتخت سلطنت ایران جلوس کرد. بنابراین ابوالحسن خان هنگامی به ایران بازگشت که دو سال از سلطنت ناصرالدین شاه گذشته بود. ابوالحسن خان ضمن بازگشت به میهن بنا بر تمایل شدیدی که بر توسعه هنر نقاشی درایران و تربیت شاگردان متعدد در این رشته داشت، مقداری وسایل نقاشی و باسمه های رنگی و گراورهای فراوان از کارهای استادان اروپایی با خود به ایران آورد که بعدها در تکمیل هنرستان نقاشی که خود مۆسس آن بود مورد استفاده قرار گرفت.

«مجمع الصنایع» در سرای بزرگی در انتهای بازار توتون فروشان، در جنوب غربی «سبزه میدان» قرار داشت که هنوز هم آن گوشه به همان نام، نامیده می شود.

یکی از حجره های متعدد این سرای بزرگ «حجره نقاشان» بود که ابوالحسن خان نقاشباشی با 34 نفر از شاگردان خود در آنجا بکار نقاشی مشغول بودند.

چنانکه قبلاً هم اشاره کردیم، ابوالحسن خان در اروپا، علاوه بر تکمیل رشته نقاشی، در امور چاپ لیتوگرافی نیز تحصیل کرده، اطلاعات مفیدی کسب کرده بود، به این سبب در سال 1277ه. ق. ریاست دارالطباعه و اداره امور چاپ و انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه که از تأسیسات مرحوم میرزا تقی خان امیر کبیر بود و تا آن موقع تا شماره 471 بطور هفتگی منتشر گردیده بود، از طرف ناصرالدین شاه به عهده میرزا ابوالحسن خان نقاشباشی گذاشته شد و شاه از او خواست که روزنامه مزبور را به صورت آبرومندتر و بهتری در آورده، ضمناً در هر شماره، تصاویری از رجال و شخصیت های درباری و سیاسی و مناظر تهران و بعضی وقایع و اتفاقات، نقاشی و چاپ کند.

میرزا ابوالحسن خان از شماره 472 عنوان روزنامه فوق را به روزنامه دولت علیه ایران تبدیل کرده با قطع بزرگ تر و خط و کاغذ خوب منتشر ساخت. این روزنامه چون رسمی و دولتی بود، از این رو در سر لوح آن نقش شیر و خورشید که در هر شماره نقاشی آن تجدید می گردید، به چاپ می رسید.

ابوالحسن خان در اروپا، علاوه بر تکمیل رشته نقاشی، در امور چاپ لیتوگرافی نیز تحصیل کرده، اطلاعات مفیدی کسب کرده بود، به این سبب در سال 1277ه. ق. ریاست دارالطباعه و اداره امور چاپ و انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه که از تأسیسات مرحوم میرزا تقی خان امیر کبیر بود و تا آن موقع تا شماره 471 بطور هفتگی منتشر گردیده بود، از طرف ناصرالدین شاه به عهده میرزا ابوالحسن خان نقاشباشی گذاشته شد و شاه از او خواست که روزنامه مزبور را به صورت آبرومندتر و بهتری در آورده، ضمناً در هر شماره، تصاویری از رجال و شخصیت های درباری و سیاسی و مناظر تهران و بعضی وقایع و اتفاقات، نقاشی و چاپ کند.

روانشناسی نقاشی های پرتره در آثار صنیع الملک

نخستین اثری كه از ابوالحسن‌خان پس از بازگشت از ایتالیا به ایران با امضای "نقاش‌باشی" در دست است، تصویر آبرنگ شاهزاده‌‌ای است كه او را با دوستان و اطرافیانش نشان می‌دهد. این تصویر در سال 1267 هـ . ق. در چمن سلطانیه به دستور ناصرالدین شاه نقاشی شده و امضای "هو الله، ابوالحسن نقاش‌باشی غفاری كاشانی"دارد. این تابلو كه اینک در حوض‌خانه كاخ گلستان به دیوار آویخته شده است، آثار شكفتگی و  قدرت پرتره‌سازی و شبیه‌سازی ابوالحسن‌خان و نمایش حالات و روحیات سوژه نمایان است و راهی را كه نقاش از آن پس در پیش گرفت، مشخص می‌کند.

شخصیت‌پردازی در نقاشی‌های صنیع‌الملک چشم‌اندازهایی از سرشت و ماهیت وجودی و نشانه‌هایی از رفتارشناسی کاراکترها بروز پیدا می‌کند که نمایانگر طبقه اجتماعی و موقعیت کاراکترها است. به این ترتیب او به شکلی از بیانگری در ارائه شخصیت‌ها دست پیدا می‌کند که لااقل در آن مقطع زمانی کم سابقه است. تک چهره‌های صنیع الملک دربردارنده و بازتاب‌دهنده روحیات و خصوصیات فردی سوژه‌های او است. سرشت و روحیه اشخاص در سیمای آن‌ها به خوبی مشهود است.اینجا است که بیان‌گری نقاش نگاه به ساحت‌های درونی و رنگارنگ آدم‌ها را تجسم می‌بخشد و مجالی برای موشکافی و تامل در درونیات‌شان را برای بیننده فراهم می‌کند.

صنیع الملک و چهره پردازی

صنیع‌الملک بر زمینه پرتره‌سازی که در قاجاریه قوام یافته بود و هنر رسمی آن دوران می‌خواست که ادامه شمایل‌سازی باشد با دریافت هنرمندانه خود بدعتی گذاشت که تا امروز هم کم سابقه و بسیار جسورانه است. درباری که صنیع الملک را به زعم خود به ثبت و ضبط رجال و مقاماتش گمارده بود هرگز قوه درک این را نداشت که صنیع الملک با چه ظرافتی در حقیقت دست به کار نمایش کژی‌ها و ناهنجاری‌های گردانندگان دربار و سیاست‌مداران بوده است. برای مثال بیننده‌ای که هیچگونه شناختی از علی اکبر قوام‌الملک شیرازی ندارد با دیدن پرتره‌ای که صنیع الملک از او ساخته به بدطینتی و حیله‌گری و سفاکی او واقف خواهد شد. یکی دیگر از این تک چهره‌ها میرزا آقاسی است که پیکر سالخورده خود را در زیر قبای ترمه و جبه گشادش پنهان کرده و به یک دست عصای وزارتی و در دست دیگر تسبیح دارد. حرکت عضلات و چین و خم صورت، ریش سفید و چشمان تنگ و ریز فرسودگی و رنجوری او را به خوبی نمایان می‌کند. طرز نگاه و لب‌های بیجان و بینی درازش بی‌اعتنایی و خودپرستی او را مجسم می‌کنند. . به راستی آیا می‌توان تاریخ را به شیوه‌ای موثرتر و گویاتر از این برای آیندگان به جا گذاشت.

طبع شوخ و هزل آمیز صنیع الملک بیش از هرجا در چهره‌پردازی‌های گروهی او نمایان می‌شود. تعدد آدم‌ها و تفاوت سیمای ظاهری و باطنی آن‌ها به هنرمند امکان می‌دهد که بیش از پیش سرشت و روحیه اشخاص را در پرتره‌های آنان جلوه‌گر کند و چاشنی طنز و هزل را به مدد چندگانگی چهره‌ها قوی‌تر و تند و تیزتر کند. این جا است که نگاه به درون، ساحت‌های گسترده‌تر و رنگارنگ‌تری را در بر می‌گیرد و تفاوت رفتار و حالت‌ها بیشتر به چشم می آید.

فراوری: سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

ایران ویج

هنرآنلاین

زندگی نامه بزرگان ایران و جهان