ملکه خیابان‌ها این گونه مسلمان شد

«دیروز مثل همه زن‌های دیگر در خیابان قدم می‌زدیم. با آرایش خاص موهایمان، با لباس‌هایی که بدقت انتخاب کرده بودیم. بوی عطرمان همه جا را پر می‌کرد. با هر حرکت بدنمان، چشم‌ها به سویمان می‌چرخید: ملکه خیابان بودیم! سپس در فاصله چند روز و چند هفته، اسلام به زندگی‌مان وارد شد و همه چیز را تغییر داد. الان دوباره به همان خیابان‌ها می‌رویم، ولی سر تا پایمان را پوشانده‌ایم! چه چیزی ما را این‌گونه عوض کرده است؟»‌

اینها را زنی تازه مسلمان می گوید. او روزنامه نگاری مسیحی است که پس از اسلام آوردن، نام امینه سلمی را برای خود برمی گزیند و نهایتا دادگاه به خاطر تعهد به مبانی دین اسلام، فرزندانش را از او می گیرد.

داستان اسلام آوردن امینه از آنجا شروع می شود که در دانشگاهی که تحصیل می کند، برای اولین بار در فرآیند انتخاب واحد از کامپیوتر استفاده می کند. امینه در آن مقطع دانش آموزی موفق است که برای ورود به دانشگاه می تواند از چندین بورس تحصیلی برخوردار شود. او همزمان با آغاز تحصیلاتش در دانشگاه به روزنامه نگاری در یک روزنامه ایالتی می پردازد و در عین حال به دلیل تعصبات مذهبی که دارد، با حضور در شهرها و ایالت های مختلف، مردم را به دین مسیحیت دعوت می کند. امینه وقتی واحدهای درسی خود را انتخاب می کند با نقصی که در سیستم کامپیوتر وجود داشته، مواجه می شود و بدون درخواست او، درسی برای او انتخاب می شود که علاقه ای برای شرکت در کلاس های آن نداشته است. پس از مراجعه به دانشگاه متوجه می شود ناخواسته ناگزیر است در کلاس این درس شرکت کند. همکلاسی های جدید او در این کلاس عمدتا مسلمانان عرب هستند. او با وجود بی میلی اش به همراهی با مسلمانان، مجبور می شود در این کلاس با آنها مشارکت کند، چراکه حضور نیافتن او در این کلاس مساوی است با محرومیتش از بورس تحصیلی.

پس از حضور در این کلاس می کوشد همکلاسی های مسلمان خود را به مسیحیت دعوت کند اما در این کار ناکام می ماند. بنابراین می کوشد با مطالعه قرآن و نقد این کتاب آسمانی، حقانیت مسیحیت را اثبات کند اما این مسیحی متعصب با مطالعه قرآن و بحث و تبادل نظر با همکلاسی های مسلمانش به این نتیجه می رسد که استدلال های قرآن برنده تر و قطعی تر از استدلال هایی است که او می خواسته با استفاده از آنها قرآن را رد و مسیحیت را ترویج کند. این، می شود نقطه عطف در فرآیند اسلام آوردن این بانوی مسیحی متعصب.

آنچه در سطرهای بالا آمد، بخشی خلاصه شده از یکی از فصل های کتاب «حجاب بی حجاب» حجت الاسلام والمسلمین زائری بود. این کتاب، اثری خواندنی در رثای حفظ حجاب است؛ کتابی که در قالب هشت مقاله از زائری، مرزهای حفظ حجاب اسلامی را بیان می کند و در هر بخش با استفاده از خاطره یا داستانی واقعی می کوشد اهمیت مساله حفظ حجاب را بیان کند.

زائری در ادامه داستان مسلمان شدن امینه می نویسد:

وقتی امینه از مسلمان شدن با همسرش صحبت می کند، موضوع طلاق مطرح می شود. او با وجود علاقه فراوانی که به همسرش دارد، حاضر نمی شود دست از اعتقاداتش بشوید. فرزندان او نیز به دلیل گرویدن به دین اسلام به حکم دادگاه از او گرفته می شوند. به هر حال این بانوی تازه مسلمان با توجه به قابلیت های شخصی ویژه و تجربه اش در فعالیت های تبلیغی مسیحی توانست شعله هدایت اسلام را در جان بسیاری از مسیحیان دیگر روشن کند. امینه که در اولین روزهای اسلام آوردن از محل کار خود اخراج شده بود، با گذشت زمان به ریاست «جمعیت بین المللی زنان مسلمان» منصوب می شود و به همین دلیل به شهرها، ایالت ها و کشورهای مختلف سفر می کند. او با توجه به موقعیتی که پس از چندی پیدا می کند، با رایزنی و پیگیری هایی که انجام می دهد سرانجام دولت آمریکا را متقاعد می کند برای تبریک عید فطر تمبری رسمی برای مسلمانان منتشر کند. امینه که در بدو اسلام آوردن مورد هجمه خانواده، فرزندان، جامعه و حتی حاکمیت قرار گرفته، به جایگاهی دست پیدا می کند که می تواند دولت ایالت متحده آمریکا را مجبور به انجام کاری کند. تصویر امینه، تصویر زنی محجبه است که با آتش فروزان ایمان قلبی تاریکی های بسیاری را روشن می کند.

زائری در این کتاب بیشتر از آن که بانوان را مخاطب سخن خود قرار دهد، با مسئولان و متولیان امور فرهنگی در کشور سخن گفته است. او کوشیده با این کتاب فضایی جدید و جدی تر برای بررسی مساله حجاب فراهم کند.

این کتاب را انتشارات آرما منتشر و با قیمت 5000 تومان در بازار کتاب سراسر کشور توزیع کرده است.