«ایمان کهنه» و «ایمان نو» به خاتم پیامبران
بیست و هشتم صفر روزی است که به یادبود از دست دادن پیامبر صلی الله علیه و آله محزون میشویم؛ اما نکته مهمتری نیز در این میان است که آیا به حقایقی که درباره حضرت رسول صلی الله علیه و آله باور داریم فکر هم میکنیم؟
فرصتی برای تأمل
مشغلههای زندگی یکی پس از دیگری ظاهر میشوند و گویا هیچگاه تمامی نمییابند. در این میان، این عمر ماست که به سرعت در حال گذر است و اگر به دست خود وقتی برای تفکر به مسائل اساسی زندگی خود باز نکرده باشیم، همواره مشغولیتی جدید برای ما وجود خواهد داشت که ما را سرگرم کند.
برای روشن شدن این مسأله که میان حقایقی که به زبان میآوریم و حقایقی که بر اثر تأمل به جان ما نشسته است تفاوت وجود دارد، در ابتدا لازم است که قدری از باورهای دینی خود را بگوییم و بنویسیم. اگر از دیگران هم این سوال را کرده باشیم، خواهیم دید که گفتههای ما درباره دین بسیار شبیه به گفتار بقیه و گاه حتی شبیه گفتار افراد کم سن و سال است. این در حالی است که چه بسا همه آن گفتهها و نوشتهها حق و بجا بوده باشد اما رنگی از کهنگی و کلیشهای بودن روی آنها نشسته است.
اگر دقت کنیم نوعی فاصله میان باورهای حقیقی و باورهای لفظی ما وجود دارد. به عنوان مثال عبارت "خدا هست" را وقتی به شکل صرفاً لفظی بیان کنیم و وقتی با تأمل و ایمان بیان میکنیم، مقایسه کنید؛ همینطور وقتی ایمان به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله را با عبارت "محمد رسول الله" صرفاً از زبان بیان میکنیم با وقتی که از قلب هم صادر میشود مقایسه کنید.
برای رهایی از کهنگی و کلیشهای شدن باورهای خود دوکار باید بکنیم: تأمل و عمل صالح. یعنی هرچه در خلوتهای خود درباره حقایق جهان بیندیشیم و هرچه را که از پیامبر و خاندان او علیهم السلام به ما رسیده باشد با فهمی درست عمل کنیم، ایمان ما نو میشود. نو بودن ایمان تنها به نو بودن کلمات و عبارات ما نیست؛ بلکه نو بودن ایمان در حقیقت همان زنده شدن ماست. اساساً هرچه را که پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به آن دعوت کرده است مایه نشاط و زندگی در ماست: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما یُحْیِیكُم (انفال، 24)
نگاهی به اصول ایمانی
اکنون بیاییم یک بار دیگر به اصول ایمان خود به شکل نظری نگاه کنیم و درباره آن بیندیشیم:
خداست تنها موجودی که همه جهان را خلق کرده است.
خدا زنده است و مرتباً در حال خلق کردن و زنده کردن و میراندن است.
یکایک ما را خدا خودش خلق کرده و برای یکایک ما حرف دارد.
سخنان خدا از سر بینیازی است و گوش جان سپردن به آن تنها به خود ماست که فایده میرساند.
خدا کلام خود را به زبان انسان به وسیله انسانها به گوش ما میرساند و اسم آنان پیامبر است.
پیامبران خدا همگی در یک راستا و از طرف یک خدا سخن میگفتند و بین آنها هیچ اختلافی وجود ندارد.
رسالت حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله از نشانههای اتمام دنیا و نزدیکی قیامت است و بعد از او پیامبری نخواهد آمد.
شخص اول عالم حضرت رسول صلی الله علیه و آله است که توانسته است قرآن را دریافت کند.
کلید هرچه برای خوشی دنیا و آخرت خود نیاز داشته باشیم در قرآن آمده است.
قرآن به محافظت الهی بدون تحریف باقی خواهد ماند.
برای مصونیت از تحریفهای معنایی قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله توسط منحرفان، گفتار و رفتار اهل بیت پیامبر راهگشای ماست.
اهل بیت پیامبر علیهم السلام اسم و تعدادشان مشخص است و تا به امروز هم زندگی میکنند، هر چند شرایط آنان را به غیبت کشانده باشد.
برای هر لحظه از زندگی و انتخابهای ما، یک راه خدایی وجود دارد که از فهم درست قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله فهمیده میشود.
ایمان اثری شیرین در جان انسان دارد که با انجام عمل صالح و تداوم ایمان افزایش مییابد و با مخالفت عملی کاهش مییابد.
پیامبر صلی الله علیه و آله به مۆمنان رئوف و رحیم است و این رأفت و رحمت با مرگ جسمانی آن حضرت اگر بیشتر نشده باشد کمتر نشده است.
اعمال ما به رویت پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام میرسد.
پیامبر صلی الله علیه و آله، به آنچه وحی میشد بیشتر از هر کس دیگر ایمان داشت و عمل مینمود و مۆمنانی که اهل عمل صالح هستند با او محشور میشوند.
کسانی که واقعیتهای جامعه آنها را از راه اصلی پیامبر صلی الله علیه و آله دور نمیکند شیعههای امیرالمۆمنین علیه السلام هستند.
شیعگی به لفظ و آداب و رسوم نیست بلکه به ایمان و عمل است. آنان هرچند تعدادشان کم است اما بسیار پرمایه هستند.
اگر واقعاً بخواهیم شیعهگون زندگی کنیم باید همواره خود را در مسیر پیامبر و اهل بیت علیهم السلام نگه داریم و از تنهاییها و کمبودها نترسیم.
آنجا که "سخندانی"، "راهزن عمل" میشود
همه آنچه در بالا نوشته شده است و همه حقایقی که دیگران میتوانند به آن بیفزایند، همه و همه حرفهای نظری هستند که اگر بدون عمل باشند به زودی و با کمی تکرار به حالت کلیشهای در میآیند. تفاوت ایمان نو و ایمان کلیشهای در ظاهر کلمات نیست، بلکه در عمق باطن و تأثیر آن در جان ماست.
به عبارت دیگر در بیان ظاهری این سخنان میان یک مۆمن و شیعه واقعی با یک مۆمن کلیشهای و حتی یک منافق تفاوتی نیست. آنچه مهم است به کار انداختن ایمان از راه عمل است زیرا به وسیله عمل، ایمان هم نو میشود؛ بلکه باید گفت ایمان بدون عمل اساساً ایمان نیست. همانگونه که امام صادق علیه السلام در پاسخ نامه ابن اعین نوشتند: خدا به تو رحمت نماید. درباره ایمان پرسیدی. ایمان اقرار زبانی است و محکم کردن قلبی و عمل با بدن.(کافی، ج2، ص27)
سوگواران خوشعمل، سوگواران بدعمل
در میان کسانی که در همان سال وفات پیامبر صلی الله علیه و آله به سوگ او نشستند، افرادی با ایمانهای مختلف و حتی منافقان وجود داشتند بنابراین آنچه از سوگ پیامبر صلی الله علیه و آله مهمتر است، همت برای نوسازی ایمان و ارتباط ما با آن حضرت است که عبارتست از درخواست صادقانه از خدا برای هدایت، شناختن نقاط ضعف خود در راه بندگی خدا و همت برای برطرف کردن آنها.
روح الله رستگارصفت
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
مطالب مرتبط:
سیره شناسی رسول خدا در حوزه بصیرت دینی