«رخنه» از امشب در شبکه دو

«رخنه» که پیش از این «گندم‌های خیس» نام داشت، درباره مردی تقریبا پنجاه ساله به نام وحید است که کارگاه ساخت ابزار تعزیه و عزاداری مثل علم، کتل، چلچراغ و طبل دارد. او این شغل را از پدرش به ارث برده و در کنار همسرش روزگار را به خوشی می‌گذراند، اما وحید درست زمانی که باید وسایل عزاداری یکی از هیات‌های مذهبی را آماده کند با مشکلی روبه‌رو می‌شود که حل آن ساده نیست. روایت تبریزی از این سریال را بخوانید:

یاد باد!

دوست داشتم برای مناسبت محرم و صفر كاری درخور بسازم برای همین به چند طرح كه در ذهن داشتم رجوع كردم و «رخنه» را به مسولان شبكه دو ارائه دادم و بعد از تصویب شروع به نوشتن كردم. قصد داشتم داستانی اجتماعی با رگه های فرهنگ بومی ایرانی – اسلامی بسازم؛ چیزی كه خیلی از آن دور شده ایم. برای رسیدن به این داستان دنبال لوكیشن مناسب  بودیم ولی به خاطر تغییرات متعدد سال های اخیر،‌یافتن چنین مكانی سخت شده. به سختی لوكیشن های فضای مد نظرمان را پیدا كردیم . دیگر از آن بافت سنتی خبری نیست. ما دنبال فضاهایی بودیم كه نشان دهنده فضای صمیمی و گرم بین آدم ها باشد.

داستانی اجتماعی

رخنه دارای قصه ای كاملا اجتماعی است با معضلات روز. ما با هدف گذاری امر به معروف، پدیده های شومی مثل  نزول خواری را تقبیح كنیم. شخصیت اصلی ما معتمد محله است كه آدم های این محله از او توقعاتی دارند و او سعی می كند آن ها را برآورده كند. این می گذرد تا این كه شخصیت دیگری وارد داستان می شود كه به نوعی بدمن قصه است . او اهالی محل را به خودش جذب و آن ها را با پول و بهانه های مختلف آلوده می كند. تا جایی كه معتمد محله را تحت فشار قرار می دهند. این اتفاق تا جایی پیش می رود كه او در یك آزمون قرار می گیرد.

خرده تلنگر

امروزه به خاطر تغییرات حاصل از مدنیته ، بافت های سنتی كمرنگ شده اند و روابط آن گونه كه روزگاری نه چندان دور بین آدم ها وجود داشت، دیگر به چشم نمی خورد. ما در سریال نمی خواهیم بگوییم تجدد و مدرنیته چیز بدی است سعی كرده ایم تلنگری بزنیم كه حواسمان به سنت های خودمان هم باشد. شخصیت هایی كه در سریال نوشته شده در راستای تاكید قصه بر یادآوری سنت ها است. مثلا حاج محمود رفوگر فرش است. خب می دانید كه فرش ما كه نماد سنت و افتخارمان بوده وهست الان چه وضعیتی دارد. در مقام ارزشگذاری نیستم اما الان فرش ایرانی به هزار و یك دلیل مورد بی مهری است  و مردم سراغ تولیدات ماشینی می روند. امیدوارم این خرده تلنگرها اثرش را بگذارد ول برای یك لحظه.

تلاش برای دوری از ورطه شعار زدگی

در طول كار تمام هم و غم مان این بود که حرف سریال گل درشت نشود. به همین خاطرخیلی تلاش كردیم قصه سریال شعاری نشود. این نكته را موقع نگارش متن مد نظر داشتم و امیدوارم نتیجه هم این گونه شده باشد. علیرغم این كه كار كاملا مذهبی است و آموزه های دینی در آن پررنگ است،‌سعی كردیم پیام ها غیر مستقیم باشد. همه چیز در سریال در هم تینده شده و به طور نامحسوس حرفش را بیان می كند برای همین مخاطب آن را می پذیرد. همکاران معتقدند به آن هدفی كه مد نظرمان بوده رسیده ایم و امیدوارم مردم هم همین نظر را داشته باشند. مذهب و دین را نمی توان از مردم جدا كرد . آن ها همیشه وفادار به اعتقادات شان بوده اند . چه خوب است كارهایی كه در این زمینه ساخته می شود قدری  هوشمندانه تر باشد تا در روحیات مردم اثر مثبت تر بگذارد. ما سعی كرده ایم در این سریال مفاهیمی مثل صادق بودن ، مال مردم نخوردن ، حق الناس را فهمیدن و ...  را به صورت دراماتیك نشان دهیم.

نه چندان مناسبتی

از ابتدا بنا  نبود در سریال «رخنه » به صورت صد در صدی به خیلی چیزها كه در كارهای مناسبتی مرسوم است بپردازیم. هدف اصلی این بود كه اثری با محوریت امر به معروف ساخته شود. در هر مقطعی از سال این موضوع اهمیت دارد ولی محرم و صفر بستری است كه آمادگی بیننده برای دیدن این نوع كارها بیشتر است. برای همین سریال كاملا مذهبی است اما دسته عزاداری آن چنان در آن نمی بینید. سعی كردیم مضامین بیشتر در بطن قصه باشد و بیننده آن را به جای این که ببیند احساس كند.

نقش ها

قصه قصه وحید است. علیرضا جلالی تبار نقش وحید را بازی می كند كه شغلش علامت سازی و تهیه تجهیزات تكایا و پرچم دوزی است. این شغل از آبا و اجدادش به ارث رسیده . عنایت بخشی نقش عمومی وحید (حاج رحمان) را بازی می كند. میرطاهر مظلومی نقش صفا، دوست دوران كودكی وحید و در عین حال یكی از شخصیت های اصلی را برعهده دارد. رحیم نوروزی نقش رضا ، كارگری كه در مغازه علم سازی فعالیت دارد را بازی كرده است. نیلوفر شهیدی نقش منیره خواهر وحید و زیبا بروفه نقش معصومه، همسر وحید را بازی كرده.

مطالب مرتبط:

سریال جدایی ها

شلیک خاموش سریال های ترکی