تبیان، دستیار زندگی
برای افرادی هم که در مسیر سیر و سلوک قرار می‌گیرند، مهم است که بدانند در کجای راه قرار دارند. چه منازلی را طی کرده و چه منازلی را پیش رو دارند. نکند مسیر را گم کرده باشند و راه رفتن بیشتر آنها را از مقصد دور نماید
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از مراحل سلوک عرفان اسلامی چه می دانیم؟!


در عرفان اسلامی به حالات خوبی که به صورت زودگذر به قلب سالک وارد می‌شود« حال» می‌گویند. این حالات اگر دوام پیدا کند - به اصطلاح به صورت ملکه در بیاید- و به سرعت از بین نرود «مقام» نام دارد


سلوک

در نوشتة قبل گفتیم که یکی از بحثهای عرفان عملی، بحث از مراحل و مقاماتی است که عرفای راستین با عنایت الهی و البته به همت و مجاهدت سختی که خود انجام می‌دهند، می‌پیمایند.

در این مقاله ابتدا به جایگاه و اهمیت این بحث اشاره کرده و سپس، درباره اقوال و نظرات مختلفی که در این موضوع وجود دارد، به اجمال سخن می‌گوییم و در نهایت به توضیح نظری که براساس آن مقالات آینده را ارائه می‌کنیم می‌پردازیم.

همانند افرادی که برای رسیدن به مقصدی سفری را آغاز می‌کنند، برای افرادی هم که در مسیر سیر و سلوک قرار می‌گیرند، مهم است که بدانند در کجای راه قرار دارند. چه منازلی را طی کرده و چه منازلی را پیش رو دارند. نکند مسیر را گم کرده باشند و راه رفتن بیشتر آنها را از مقصد دور نماید. نکند در وسط راه باشند و خیال کنند که مقصد رسیده‌اند. کسب آمادگی لازم برای روبرو شدن با لوازم هر منزل و نیز مقابله با خطرات و آفات آن متوقف بر شناخت پیشین از مسیر صحیح و منازل آن است. با توجه به این مطلب عرفای ما تلاش کرده‌اند تا با تبیین مراحل مختلف سلوک، جویندگان حقیقت را راهنمایی کنند. مطالعه احوال عرفا و توصیه‌هایی که برای هر منزل بیان کردند، این فایده را برای سالک دارد که در موارد مشابه، تصمیم اشتباه نگیرد و بتواند با آرامش خاطر بیشتری مسیر را ادامه دهد. اهمیت این بحث مخصوصا برای افرادی که استاد خصوصی کارکشته ندارند، دو چندان است:

قطع این مرحله بی‌همرهی خضرمکن                                        ظلمات است بترس از خطر گمراهی

اکنون که مشتاقان سیر و سلوک بسیار و اساتید واقعی راه‌رفته، اندک هستند، ضرورت استفاده و توجه به کتب و منابع معتبر در این زمینه بیشتر احساس می‌گردد.

در آغاز ورود به بحث لازم است به تعریف اصطلاح حال و مقام توجه کنیم:

حال و مقام: در عرفان اسلامی به حالات خوبی که به صورت زودگذر به قلب سالک وارد می‌شود« حال» می‌گویند. این حالات اگر دوام پیدا کند – به اصطلاح به صورت ملکه در بیاید- و به سرعت از بین نرود «مقام» نام دارد.[1]

معمولا عرفا حال را موهبتی و مقام را اکتسابی می‌دانند« الاحوال مواهب و المقامات مکاسب»[2]

کسب آمادگی لازم برای روبرو شدن با لوازم هر منزل و نیز مقابله با خطرات و آفات آن متوقف بر شناخت پیشین از مسیر صحیح و منازل آن است. با توجه به این مطلب عرفای ما تلاش کرده‌اند تا با تبیین مراحل مختلف سلوک، جویندگان حقیقت را راهنمایی کنند. مطالعة احوال عرفا و توصیه‌هایی که برای هر منزل بیان کردند، این فایده را برای سالک دارد که در موارد مشابه، تصمیم اشتباه نگیرد و بتواند با آرامش خاطر بیشتری مسیر را ادامه دهد

عرفا معتقدند که سالک الی الله در مسیر سیر خود باید از یک یک این مقامات عبور کند تا به مقصد اصلی که شهود توحید خالص است برسد. آنها معتقدند بدون عبور از این منازل، وصول به عرفان حقیقی ممکن نیست[3] طی کردن این مقامات غالبا به صورت اختیاری است به این معنی که اگر سالک نخواهد به پیش رود در همان مقام متوقف می‌گردد و البته ممکن است کسی مشمول عنایت خاص الهی قرار گیرد و در اثر مجاهدت و اخلاص بالا به مقامی که اراده رسیدن به آن را نداشته- و یا اصلا اطلاعی از آن پیدا نکرده- نایل گردد. نکته مهم دیگری که درباره این مقامات و مراحل باید به آن توجه نمود اینست که مراحل بالاتر بدون پیمودن مراحل پایین‌تر ممکن نیست.

به تعبیر دیگر این مقامات و مراحل بر یکدیگر توقف و ترتب دارد مثلا این طور نیست که کسی که به مرحله «توکل» نرسیده بتواند از «تسلیم» بهره ببرد. البته بحثی میانشان هست در مورد اینکه آیا لازم است که سالک تمام کمال و فضیلت یک مقام را احراز کند تا موفق به ورود به مقام بالاتر شود و با اینکه اگر برخی از جزئیات یک مقام هم باقی بماند مشکلی برای ورود به مقام بالاتر پیدانمی‌شود و سالک پس از رسیدن به مقام بالاتر می‌تواند به مقام پایین‌تر اشراف  پیدا کرده و جزئیات کار را هم اصلاح نماید.[4]

در هر صورت آنچه مهم است این است که عرفایی که در این بحث وارد شده‌اند در تبیین مراحل سیر با هم همداستان نیستند و هر یک برای این موضوع طرحی ارائه کرده‌اند. برخی عبور از خودپرستی را یگانه مرحله‌ای می‌دانند که سالک با پیمودن آن به مقصد می‌رسد:

تا فضل و عقل بینی، بی معرفت نشینی                       یک نکته‌ات بگویم، خود را نبین که رستی

ایمان

برخی همانند عزالدین کاشانی مراحل عرفانی را در ده مقام تنظیم کرده‌اند که به این ترتیب می‌باشد:

توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، شکر، خوف، رجا، توکل و رضا.[5]

برخی همچون خواجه عبدالله انصاری با تفصیل بیشتری به این موضوع پرداخته‌اند. آنها تمام مراحل سلوک را در ده مرحله و هر مرحله را به ده باب تقسیم کرده‌اند: بدایتها، ابواب، معاملات، اخلاق، اصول، وادی‌ها، احوال، ولایات، حقایق و نهایات.[6] برخی هم بیانات دیگری دارند.

یکی از این مرحله بندی‌ها که اصل آن در کلام شیخ الرئیس ابن سینا در نمط نهم اشارات آمده است، تقسیم مراحل عرفان به دو مرحلة کلی است: تخلیه و تحلیه.

تخلیه جنبه سلبی دارد و به معنای خالی کردن نفس از تعلقات و موانع است. دربرابر آن تحلیه است که به معنای آراستن می‌باشد و مقصود از آن مراحلی است که عارف باید در آنها سیر کند و کمال مورد نظر در آنها را احراز نماید. مرحوم خواجه در شرح اشارات می‌فرماید که تخلیه را تزکیه هم می‌نامند. [7]

شیخ درجات تخلیه را چهار مرحله می‌داند: تفریق و نفض و ترک و رفض که هریک برای خود تبیینی دارد. آنچه از مجموع مطالب اهل نظر در این بحث روشن می‌شود اینست که یک معیار قطعی برای داوری و ارزیابی میان اقوال وجود ندارد و هر صاحب نظری بر اساس رای و سلیقة خود به دسته بندی مراحل عرفان پرداخته است[8].

با این حال باید توجه داشت که بیشتر این اختلافات مربوط به تقسیم بندی و ترتیب مباحث است و در اصل محتوای مطالب اختلاف نظر کمتر وجود دارد. فرض کنید مقامی که نزد عارفی مرحله پنجم است در نظر عارف دیگر مرحلة سوم باشد اما تردیدی نیست که سالک باید این مقام را در مسیر سیرش طی کند و آن کمال مورد نظر را در نفس خود نهادینه نماید.

عرفا معتقدند که سالک الی الله در مسیر سیر خود باید از یک یک این مقامات عبور کند تا به مقصد اصلی که شهود توحید خالص است برسد. آنها معتقدند بدون عبور از این منازل، وصول به عرفان حقیقی ممکن نیست

با وجود اختلاف زیادی که در دسته بندی مراحل وجود دارد غالبا از رفع موانع آغاز- هر چند ممکن است آن را مقدمه سلوک و نه جزء مسیر بدانند- و به توحید و فنای در آن ختم می‌کنند. لذا اصل مسیر در عرفان اسلامی روشن است و این طور نیست که اختلاف در تبیین مقامات سبب شود تا مسیر سلوک در نزد هر عارف با دیگر عرفا تفاوت ذاتی پیدا کند. ما در نگارش این مقالات ناچار از گزینش یکی از الگوها هستیم. بر اساس پیشنهادی که به نگارنده شد، مبنی را به این صورت میگذاریم که دو مقاله را به بحث و بررسی اجمالی موانع و آفاتی که سالک الی الله باید نسبت به آنها «تخلی» داشته باشد اختصاص می‌دهیم. دو مقاله درباره «تزکی» به مراحل ابتدایی سلوک داریم. پس از آن دو مقاله درباره «تحلی» ارائه می‌کنیم و در آن از مراحل میانی عرفان بحث می‌نماییم. در پایان هم اگر توفیقی بود دربارة «تجلی» و مراحل نهایی عرفان سخن خواهیم گفت. ان شاالله تعالی.

امیدواریم که همانگونه که شیخ الرئیس گفته «و من احب ان یتعرفها فلیتدرج الی ان یصیر من اهل المشاهدة دون المشافهه»[9] علاقه‌مندان به این مباحث با حرکت در این مسیر، به بارگاه الهی راه یابند و تنها به مطالعه اکتفا نکنند.

پی نوشت ها:

[1] - الکاشانی عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه/26.

[2] - کاشانی عزالدین محمود، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه/125.

[3] - مطهری مرتضی، کلیات علوم اسلامی/245

[4] - کاشانی عزالدین محمود، پیشین/127.

[5] - مصباح الهدایه/368-399

[6] - شرح منازل السائرین.

[7] - الاشارات و التنبیهات با شرح مرحوم خواجه3/389

[8] - آقای جوادی آملی در این زمینه می‌گویند:« محور مهم اینگونه تبویبها یا مشاهده سالک است که سفرنامه خود را تدوین می‌کند یا استقرا و استحسان.» مراحل اخلاق در قرآن/213

[9] - همان3/390

                                                                                                                   سید محمد مهدی رفیعی پور     

مدرس حوزه و دانشگاه        

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


مطالب مرتبط:

همه خیرهای عالم برای گروهی خاص

 7 پله اصلی رفتن به سمت خدا

 آیا چیزی به اسم عرفان اسلامی داریم؟!

کتابی مفید برای مشتاقان سیر و سلوک

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.