تبیان، دستیار زندگی
دل را پیش از عمل اعضا و جوارح چهار حال است و آن حدیث نفس، سپس میل، و بعد اعتقاد و چهارم اراده و قصد است. (مفاتیح الغیب/ 283)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیامبر حدیث نفس را بخشوده و خداوند خیر؟!


در حدیثی از پیغمبر خدا صلوات الله علیه آمده است که حدیث نفس از امت من بخشوده شده است و امام صادق (علیه السلام) فرمود: به راستی خدا تبارک و تعالی برای آدم در باره فرزندانش قرار داده که هر که قصد حسنه کند و آن را نکند، برای او یک حسنه نوشته شود، و هر که قصد حسنه‌ای کند و آن را انجام دهد، برای او ده حسنه نوشته شود، و هر که قصد سیّئه کند و نکند، بر او نوشته نشود، و هر که قصد آن کند و انجام دهد، بر او یک گناه نوشته شود. (أصول الکافی / ترجمه کمره‌ای/ ج 5 / 505)

با این وجود خداوند در آیه 284 سوره بقره چنین می فرمایند: لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، ملك خدا است، و شما آنچه در دل دارید چه آشكار كنید و چه پنهان بدارید خدا شما را با آن محاسبه مى‏كند، پس هر كه را بخواهد مى‏آمرزد، و هر كس را بخواهد عذاب مى‏كند، و خدا به هر چیز توانا است» سیاق این آیه با مفاد حدیث منقول چگونه سازگار است؟ از سویی پیامبر می گوید به لغزش دلها مواخذه نخواهید شد و از سوی دیگر خداوند از محاسبه آن سخن می گوید؟


حدیث نفس

کلید حل مغایرت

حقیقت این است که برای تحقق یک فعل مراحل و مقدماتی نیاز است و تا این مراحل به وقوع نپیوندد فعلی نیز از انسان سر نمی زند و تا انسان عملی را مرتکب نشود مستحق پاداش و یا مجازات نیز نخواهد گردید.

مقدمات پیش از وقع فعل چهار مرحله است که به شرح زیر می باشد :

1)‌ نخستین چیزی که بر دل آید خاطر است، و آن صورت علمی است چنانکه صورت زنی در دل کسی آید و در خاطر او گذرد که در راه در عقب او درحال حرکت است و اگر به عقب برگردد او را ببیند.

2) انگیزه و رغبت و میل در دیدن و آن حرکت شهوتی و این از خاطر نخستین زاییده و میل باطنی نامیده شده است.

3) حکم دل است که باید این را انجام داد، یعنی باید سوی او بنگرد و این حکمی از جانب عقل بوده و آن را اعتقاد نامند و آن تابع خاطرها و میل است.

4) تصمیم و قطع نیت بر التفات و توجه و این را همّ و قصد نامیم و این قصد را آغاز ضعیفی است ولی چون دل به خاطر نخستین گوش فرا دارد ، آن قصد محکم و استوار گشته و اراده قطعی می گردد و چه بسا که اقدام نموده و عمل را انجام دهد.

پس دل را پیش از عمل اعضا و جوارح چهار حال است و آن حدیث نفس، سپس میل، و بعد اعتقاد و چهارم اراده و قصد است. (مفاتیح الغیب/ 283)

خواطر نفسانی از منظر تشریعی پاداش و عقابی در پی ندارد اما از دیدگاه عرفانی می تواند سیر صعود و یا سقوط انسان را به کمال یا ضلال سرعت بخشد و این است رمز مغایرت ظاهری کلام نبی خدا با خدا

خواطر مورد مواخذه نیستند

خواطر و حدیث نفس، مواخذه و سرزنش نیست زیرا در زیر حکم اختیار داخل نمی شود و این دو حال مراد از بیان پیامبر صلوات الله علیه است که فرمودند از امت من آنچه که نفوس آنان بدان حدیث و گفتگو می کند بخشیده شده است چه حدیث نفس چنانکه دانستی عبارت است از خاطرها که در دل افتد و در پی آن عزم بر فعل نباشد.

توضیح معنای: " وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ"

آیه مزبور حکایت از محاسبه اعمال و افکار پنهانی دارد گویا حدیث نفس و خواطر نیز مصداق این آیه می باشند و این مغایر با بیان نبی اکرم صلوات الله می باشد. در توضیح این آیه باید گفت:

کلمه: " ابداء" به معنای اظهار است، در مقابل" اخفا "، که به معنای پنهان کردن است، و معنای کلمه "ما فِی أَنْفُسِکُمْ" ، " ما استقر فی انفسکم" است، یعنی آنچه در دل های شما جایگزین شده، چون هم عرف و هم لغت از آن عبارت این معنا را می‌فهمد، و معلوم است که در نفس چیزی به جز ملکات و صفات چه فضائل و چه رذائل مستقر نمی‌شود.

کوتاه سخن اینکه ظاهر جمله: " ما فی أنفسکم" ثبوت و استقرار در نفس است، و اما خاطراتی که گاهی بی اختیار در نفس خطور می‌کند، و همچنین تصورات ساده‌ای که دنبالش تصدیق نیست، از قبیل صورت و قیافه گناهی که در نفس تصور می‌شود، بدون اینکه تصمیم بر آن گناه گرفته شود، لفظ آیه به هیچ وجه شامل آنها نیست، چون این گونه تصورات، استقراری در نفس ندارند، و منشأ صدور هیچ فعلی نمی‌شوند.

پس حاصل کلام این شد که آیه شریفه تنها بر احوال و ملکات نفسانیه‌ای دلالت دارد که منشأ صدور افعال هستند، چه فعل اطاعت و چه معصیت، و خدای سبحان انسان‌ها را با آن احوال و ملکات محاسبه می‌کند. (ترجمه المیزان، ج 2، ص: 671)

تفسیر دیگری نیز برای این آیه وجود دارد و آن اینکه یک عمل ممکن است به صورت های مختلف انجام شود، مثلاً انفاق گاه برای خدا است و گاه برای ریا و شهرت‌طلبی، آیه می‌گوید: اگر نیت خود را آشکار سازید و یا پنهان کنید خداوند از آن با خبر است، و بر طبق آن به شما جزا می‌دهد. (تفسیر نمونه، ج 2، ص: 396)

آیه شریفه تنها بر احوال و ملکات نفسانیه‌ای دلالت دارد که منشا صدور افعال هستند، چه فعل اطاعت و چه معصیت، و خدای سبحان انسان‌ها را با آن احوال و ملکات محاسبه می‌کند

ملاحظه عرفانی آیه

در آیه مبارکه اشاره شده است به این که خدای تعالی بندگان خود را به استدام در مراقبه و مواظبت در محاسبه می‌خواند تا از حفظ حرکات ظاهر و ضبط خطرات باطن غافل نشوند، و باید دانست که آدمی از دو عالم مرکب گشته: یکی عالم امر و دیگری عالم خلق، روح نورانی او از عالم امر است که ملکوت أعلی باشد و نفس ظلمانی او از عالم خلق است که ناسوت سفلی باشد، و برای هر یک از آن دو میل به عالم خویش است .

تحقیق عرفانی در معنی آیه مبارکه «إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِكُمْ» یعنی اگر آشکارا کنید ، آنچه را در نفوس شما از ظلمات اوصاف نفسانیه به ودیعه گذاشته شده در ظاهر به مخالفت شریعت و در باطن به موافقت طبیعت «أَوْ تُخْفُوهُ» یعنی مستور بدارید ، آنرا به تصرفّات طریقت در موافقت شریعت و مخالفت طبیعت .

«یُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ» یعنی خداوند به آن محاسبه می‌فرماید شما را به طهارت نفس برای قبول أنوار روح و اخلاق روحانی یا بتلوّث روح برای قبول ظلمات نفس و اخلاق نفسانی.

«فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ» یعنی منور می سازد نفس او را به انوار روح و روح او را به انوار حقّ «وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ» یعنی معاقب می‌سازد نفس او را به درکات سعیر و روح او را به آتش جدائی از درجات قرب خداوند کبیر

«وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» یعنی خداوند بر هر چیز از اظهار لطف و قهر بر ترکیب عالم خلق و امر تواناست. (تفسیر خسروی، ج 1، ص: 388)

خواطر نفسانی از منظر تشریعی پاداش و عقابی در پی ندارد اما از دیدگاه عرفانی می تواند سیر صعود و یا سقوط انسان را به کمال یا ضلال سرعت بخشد و این است رمز مغایرت ظاهری کلام نبی خدا با خدا.

مریم پناهنده       

بخش قرآن تبیان    


منابع:

1)     مفاتیح الغیب، ملاصدرا

2)     تفسیر خسروی، ج 1

3)     تفسیر نمونه، ج 2

4)     ترجمه المیزان، ج 2

5)     أصول الکافی / ترجمه کمره‌ای   / ج 5

مطالب مرتبط:

عبادتی به سود نفس اماره

چگونه نفس سرکش را رام کنیم؟

مهار اژدهای هزار سر نفس

کسی که همه باید به او بدبین باشیم!