تبیان، دستیار زندگی
از شمارى از مشایخ شنیدم که: در روزگار شهید و نزدیک به آن، در روستایى از جبل عامل، هفتاد مجتهد در تشییع جنازه اى شرکت داشتند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حوزه جبل عامل، شکوه فراموش شده (2)

حوزه جبل عامل، شکوه فراموش شده (۲)

شهید اول از منابع بسیارى مطالبى نقل مى کند که حتى علامه و محقق هم در آثار خود از آن منابع مطلبى نقل نکرده اند. و چون آن منابع، امروزه در اختیار ما نیست، تنها از آثار شهید بدانها پى مى بریم و از درونمایه آنها با خبر مى شویم
قسمت قبل را اینجا بخوانید.

بسیاری علماء و مجتهدان حوزه جبل عامل

از جمله چیزهایى که نشان دهنده بزرگى، گستردگى و با شکوهى حوزه جبل عامل است، بسیاریِ علما و مجتهدان آن دیار است، به گونه اى که شیخ حرّ عاملى (م:1104) در آغاز أمل الآمل مى نویسد:

«از شمارى از مشایخ شنیدم که: در روزگار شهید و نزدیک به آن، در روستایى از جبل عامل، هفتاد مجتهد در تشییع جنازه اى شرکت داشتند و در این کتاب، خواهید دید که شمار علماى جبل عامل و نگارشهاى آنان، حدود یک پنجم علما و نگارشهاى پسینیان است، با این که گستردگى جغرافیائى جبل عامل، کم تر از یک صدم شهرهاى امامیه است.» [5]

بله، در آن روزگار، در روستایى کوچک به نام جُبَع ـ که اکنون نیز شهرکى بیش نیست ـ دو تن از بزرگان و عرصه داران حوزه فقاهت: شیخ حسن صاحب معالم و سید محمد صاحب مدارک، در یک زمان، با هم زندگى مى کردند و اکنون سالهاست که در همان روستا در کنار هم آرمیده اند.

از خدمات ستودنى شیخ حر عاملى، کتاب با ارزش أمل الآمل فى علماء جبل عامل است که در اواخر عمر بابرکت خود، آن را نگاشته است. وى در فائده نهم از خاتمه این کتاب، درباره انگیزه اش از نگارش آن مى نویسد:

«اعلم أنى فى السَنة التى قدمت فیها المشهد الرضوى ـ و هى سنه1073 ـ و عزمت على المجاورة به و الإقامة فیه رأیت فى المنام کأنّ رجلاً علیه آثار الصلاح یقول لى: «لأیّ شىء لا تۆلّف کتاباً تسمیّه أمل الآمل فى علماء جبل عامل؟». فقلت له: إنى لا أعرفهم کلهم و لا أعرف مۆلفاتهم و أحوالهم کلها. فقال: «إنک تقدر على تتبعها واستخراجها من مظانها.» ثم انتبهت فتعجبت من هذا المنام و فکرت فى أنّه بعید من وساوس الشیطان و من تخیلات النفس، و لم یکن خطر ببالى هذا الفکر من قبل اصلاً، فلم التفت الى هذا المنام؛ فانه لیس بحجة شرعاً و لا هو مرجّح لفعل شىء أو ترکه، فلم اعمل به مدة أربع و عشرین سنة؛ لعدم الاهتمام بالمنام و للاشتغال بأشغال أُخر. ثم خطر ببالى أن افعل ذلک لأسباب کثیره أشرت إلى بعضها فى المقدمات.» [6] [شیخ حر عاملی می‌گوید که در خواب مردی که آثار صلاح بر او دیده می‌شده، به او می گوید: «برای چه کتابی که آن را «أمل الآمل فی علماء جبل عامل» بنامی تألیف نمی کنی؟» شیخ عذر آورده که تمام آن‌ها را نمی‌شناسد و تألیفات و احوالشان را نمی داند. مرد گفته: «تو قدرت بر تتبع و استخراج آن‌ها از جاهایی که گمان یافتنشان می‌رود داری.» ایشان پس از بیداری از این خواب تعجب کرده و با وجودی که فکر کرده که این خواب از وسوسه های شیطانی و تخیلات نفس دور است و چنین فکری پیشتر به مخیله اش اصلاً خطور هم نمی کرده، ولی به خاطر اینکه خواب حجت شرعی نیست و مرجحی برای انجام یا ترک کاری نیست، به این خواب توجه نکرده و به این خاطر و اشتغال به کارهای دیگر، به آن عمل نکرده اما پس از آن به ذهن ایشان خطور کرده که به دلایل زیادی، آن کار را انجام دهد.]

شیخ حر عاملى حدیثى نیز در فضیلت اهل این سرزمین در دوره غیبت به نقل از خط شهید اول نقل مى کند که خواندنى است.[7]

کتابخانه‌های غنی و منابع بسیار

وجود کتابخانه هاى غنى، و در اختیار داشتن بسیارى از منابعى که امروزه در اختیار ما نیست، از ویژگیهاى حوزه جبل عامل است. از باب نمونه، شهید اول از منابع بسیارى مطالبى نقل مى کند که حتى علامه و محقق هم در آثار خود از آن منابع مطلبى نقل نکرده اند. و چون آن منابع، امروزه در اختیار ما نیست، تنها از آثار شهید بدانها پى مى بریم و از درونمایه آنها با خبر مى شویم. درمَثَل شهید اول، فقط در غایة المراد نام این آثار را مى برد و از آنها مطالبى نقل مى کند که در هیچ یک از منابع پیش از شهید خبرى از آنها نیست: [آثاری چون] «الکامل»، «الروضة» و «الموجز» از ابن البراج، «البشرى» و  «الملاذ» از سید احمد بن طاوس، «الفاخر»، از أبو الفضل الجعفى، «الواسطة» از ابن حمزة، «المنهج الأقصد» از نجیب الدین محمد بن أبی غالب، «المفید فی التکلیف» از شیخ أبی الحسن محمد بن محمد البُصروی، «غایة الإحکام فی تصحیح تلخیص المرام» از علامه حلی، «النیّات» و «الرائع» از قطب الدین الراوندی، «النیّات» از لمعین الدین المصری، «الرافع» و «الحاوى» از رکن الدین الجرجانی، «رسالة فی المضایفة» از ورّام بن أبی فراس، «رسالة فی المضایفة» از شیخ أبی الحسن علی بن منصور بن تقی الحلبی، «رسالة فی قضاء الفوائت» از شیخ یحیى بن سعید الحلّی، «رسالة فی الإیراد على تعریف القواعد للطهارة» از نصیرالدین القاشی، «الکافی» از أبی منصور الطبرسی، «رسالة» از صفی الدین محمد بن مَعَدّ العلوی الموسوی، «التنبیه» از صهرشتی، «تهذیب المسترشدین» از کراجکی، «شرح النهایة» از شیخ أبی علی ابن الشیخ الطوسی.

افزون بر شهید اول، عالمان دیگرِ آن دیار نیز، مانند شهید ثانى و شاگردش (پدر شیخ بهایى)، منابعى در اختیار داشته اند که امروزه در دسترس نیست. در مَثَل شهید ثانى در رساله «صلاة الجمعة»، از «نهج العرفان» نوشته عمادالدین طبرى و «تهذیب المسترشدین» تألیف کراجکى نام مى برد که پس از شهید، دیگران به نقل از وى از آن یاد کرده اند.

همچنین «تهذیب» شیخ طوسى (م:460) به خط [خود] شیخ در اختیار شهید ثانى بوده است و شیخ حر عاملى آن را لابه لاى کتابهاى شهید ثانى دیده است [8]. نیز شهید از کتابهایى از جمله از: «نزهة ذوی العقول فی نسب آل الرسول»، مطالبى نقل مى کند که امروزه در کشورهاى اسلامى نسخه اى از آن شناخته نشده و تنها یک نسخه از آن در کتابخانه ملى برلین به شماره 9398 هست.

اینها، افزون بر آثار ابن جنید، ابن ابى عقیل عمانى، سید احمد بن طاوس و دیگر عالمانى است که در آثار دیگران، مانند: علامه و محقق نیز آراءشان، نقل شده و شهیدین نیز از آنان نقل کرده اند.

همچنین از سخن شیخ حسین، پدر شیخ بهایى و شاگرد بزرگ شهید ثانى، استفاده مى شود که «مدینة العلم» شیخ صدوق (م:381) را در اختیار داشته که پس از وى، گم شده و کسى آن را ندیده است.

وى مى گوید: «وأصولنا الخمسة: الکافى و مدینة العلم و کتاب من لایحضره الفقیه والتهذیب و الاستبصار قد احتوت على أکثر الأحادیث المرویّة عن النبیّ - صلّى الله علیه وآله - والأئمّة المعصومین - علیهم السلام – عندنا….» [9] [و پنج کتاب پایه‌ای و اصلیمان: «کافی» و «مدینة العلم» و «من لایحضره الفقیه» و «التهذیب» و «الاستبصار»، که حاوی اکثر احادیث روایت شده از پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – و ائمه معصومین – علیهم السلام – هستند، نزد ما موجود است ...]

و از همه اینها مهم تر، مجموعه هاى شهید اوّل است که هرچند از دست رفته است، ولى جد شیخ بهایى، شیخ شمس الدین محمد بن على جباعى (م:886) آنها را در مجموعه هاى خود گنجانده است و باید گفت: «فیها ما تشتهیه الأنفس وتلذّ الأعین» [در آن، آنچه نفوس به آن گرایش دارند و چشمان از دیدن آن لذت معنوی می‌برد، وجود دارد] که بسیارى از آگاهى ها درباره مفاخر امامیه و آثار آنها، تنها به برکت همین مجموعه ها به دست ما رسیده است. این مجموعه ها، منبع بسیار معتبرى براى علامه مجلسى، محدث نورى، شیخ آقا بزرگ تهرانى، سید محسن امین عاملى و سید حسن صدر بوده است.

قسمت بعدی را اینجا بخوانید.


پى نوشت ها:

5. أمل الآمل، ج1/15.

6. همان، ج2/370.

7. همان، ج1/15ـ16.

8. رسائل الشهید الثانی، ج2/1175.

9. وصول الأخیار/85.

منبع: حوزه، سال 1383، شماره 124 (با انتخاب بخش‌هایی و اندکی تصرف)

تنظیم:محسن تهرانی -گروه حوزه علمیه تبیان

مطالب مرتبط:

«جبل عامل در روایات»

حوزه علمیه جبل عامل در طول تاریخ

علمای جبل عامل و احیاء مکتب جعفری

منابع مرتبط:

کتاب «امل الآمل [منبع الکترونیکی]»

جلد اول

جلد دوم

تکملة أمل الآمل [منبع الکترونیکی]

فیلم «فشار بر شیعه در جبل عامل»

كندوكاوى در مهاجرت علماى جبل عامل به ایران در عصر صفوى: معرفی کتاب «الهجرة العاملیة الى ایران فى العصر الصفوى»

جبل عامل و گسترش فرهنگ اهل بیت علیهم السلام

بخش «تشیع در جبل عامل» از کتاب «تاریخ تشیع در مکه، مدینه، جبل عامل و حلب (2) [منبع الکترونیکی]»