گزارش نشست تخصصی انجمن پژوهش های دانش آموزی
با لطف و حمایت خداوند ساعت 3 بعد از ظهر نشست در سالن اجتماعات سازمان تبلیغات اسلامی با تلاوت آیاتی از قرآن مجید و پخش سرود جمهوری اسلامی شروع شد. پس از خوش آمد گویی مجری برنامه، جناب آقای دکتر خسرو داودی مدیر مرکزیادگیری به عنوان اولین سخنران صحبت کردند.
خلاصه ای از صحبت های ایشان در زیر آمده است:
ایشان فرمودند اولین و مهم ترین هدف از آموزش یادگیری است. در مکتب های مختلف تعریف های متفاوتی از یادگیری دارند. اما ما معلم ها چگونه می توانیم مطمئن شویم یاد گیری صورت گرفته؟
شرایط مکانی، مانی ایده آل چگونه است؟
برمی گردیم به اولین جایی که انسان ها یادگیری را از بدو تولد شروع می کنند، یعنی خانواده و خانه و بعد از آن جامعه، در هر دو محیط بچه ها خیلی چیزها یاد می گیرند، در حالی که کلاس و درسی به طور منظم و مشابه آنچه در مدرسه وجود دارد تشکیل نمی شود.
یادگیری در این محیط ها چه ویژگی دارد؟
مدرسه به عنوان محیط سوم و تعدادی جامعه مجازی را به عنوان محیط چهارم مطرح می کنند. پس آنچه باید برای ما مهم باشد، آنچه ما رصد می کنیم باید یادگیری باشد. در این راستا انجام پروژه، برگزاری نمایشگاه و جشنواره وسیله ای برای هدف اصلی خواهد بود.
در ادامه سرکار خانم هیوا علیزاده که معلم فیزیک مدارس تهران در مقطع های مختلف هستند، صحبت کردند. ایشان در مورد چگونگی ایجاد اشتیاق در یادگیری برای آموزش مفهوم چگالی تجربه های خودشان را مطرح کردند. در زیر خلاصه ای از سخنان ایشان آورده شده است:
یکی از اهداف اساسی که در تدریس مفاهیم دروسی مانند علوم دنبال می شود این است که مهارت دانش آموز در ارتباط دادن مفهوم مورد تدریس با پیرامون خود و تحلیل و تفسیر کردن برخی پدیده ها و همچنین حس پرسشگری او تقویت گردد و برای کشف پاسخ مطرح شده با اشتیاق تلاش کند.
در این راستا کلاس با موضوع چگالی فرصت خوبی است تا اینگونه مهارت های دانش آموز به چالش کشیده شود و با یک طرح درس مناسب می توان از این فرصت به خوبی استفاده کرد. چگالی از جمله کمیت هایی می باشد که دانش آموز در درک آن با مشکل روبه رو می شود و در بسیاری موارد بین دو کمیت چگالی و جرم تفاوت قایل نشده و معمولا چگالی را همان جرم می پندارد از این رو از جمله پرسش های متداول دانش آموز در حین تدریس چگالی این است که " چگالی همان سبک و سنگینی است ؟! "
بنابراین با توجه به شناختی که از دانش آموز خود داریم طرح درس را به نحوی تدوین می کنیم که قابلیت رفع نیاز در درک بهتر مفهوم چگالی و همچنین تقویت مهارت های دانش آموز را داشته باشد. بهترین راه ارتباط و جلب توجه دانش آموز به موضوع مورد تدریس ایجاد فرصتی است که او را به ذوق بیاورد تا او از روی اشتیاق در جریان فرایند یادگیری قرارگیرد.
در ادامه ضمن پذیرایی از شرکت کنندگان محیطی برای بحث و تبادل نظر بوجود آمده بود که همکاران به پرسش و پاسخ و آشنایی با کارهای یکدیگر پرداختند.
سخنران بعدی جناب آقای مهندس مجید محسنی بودند. ایشان استمرار را رمز موفقیت در پژوهش می دانند. آقای مهندس محسنی 20 سال است که در مدارس تهران کار آموزش فیزیک همراه با پژوهش و تحقیق را پیش می برند. دانش آموزان ایشان در سال های گذشته موفقیت ها و جوایز بسیاری کسب کرده اند و هم اکنون از افراد فرهیخته جامعه علمی کشور هستند. ایشان ضمن توضیح تجربه های عملی خودشان مطرح کردند که پژوهش در صورتی ثمر بخش خواهد بود که دانش آموزان علاقمند در هر سال ادامه کار سال قبل را انجام دهند تا نتیجه مطلوب بعد از چند سال حاصل گردد. در این حالت ضمن یادگیری عمیق مفاهیم علمی،تجربه حل مشکلات ناخواسته و همچنین برخورد با مشاغل و متخصصین مختلف را به دست می آورند.
آخرین سخنران جناب آقای دکتر محمد نیرو بودند. خلاصه ای از آنچه ایشان مطرح کردند در زیر آورده شده است:
رویكرد سنّتی، برای آموزش ریاضیّات، به فعّال كردن هوشهای منطقی-ریاضی و كلامی-زبانی دانشآموزان اكتفا میكند. چنانچه طبق تحقیقات، تنها 25 درصد دانشآموزان، از این هوش، در سطح بالایی برخوردارند (مارتین، 1998)، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ریاضی، بر اساس نظریه هوشهای چندگانه گاردنر، در كاهش فاصله معمول و قابل توجه عملكرد ریاضی دانشآموزان، با سطوح بالا و پایین هوش منطقی-ریاضی صورت گرفت.
روش مطالعه در این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با پیشآزمون و پسآزمون، شامل سه سطح از سۆالات در حیطه دانستن، كاربرد و استدلال، از سطوح شناختی بوده است. این تحقیق، 40 نفر از دانشآموزان پسر پایه اول، در یكی از دبیرستانهای دولتی منطقه یك آموزش و پرورش انجام شده است.
ابتدا با استفاده از پرسشنامه هوشهای چندگانه برگرفته از كتاب سنجش و كاربرد هوشهای چندگانه در مدرسه و خانه، ضمن ترسیم نیمرخ هوشی هریك از دانشآموزان، دو گروه 25درصدی بالا و پایین دانشآموزان، بر اساس میزان هوش منطقی-ریاضیشان شناسایی شدند و سپس آموزش هر یك از مفاهیم، با توجه به مقولههای هشتگانه هوش انجام گرفت. برای انجام پیشآزمون از سۆالات استاندار ریاضی تیمز و برای پس آزمون به صورت موازی، از سۆالات طراحی شده توسط متخصصان تیمز آموزش و پرورش، پس از تایید روایی و پایایی استفاده شد.
بررسی فرضیههای تحقیق نیز با استفاده از آزمون t گروههای مستقل صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد كه در پیشآزمون و در سطوح كاربرد و استدلال، تفاوت قابل توجهی بین میانگینهای دو گروه بالا و پایین وجود داشته است؛ ولی در سطح دانستن تفاوت معنیداری مشاهده نشد. همچنین بین میانگین پسآزمون دوگروه و در هیچیك از سطوح شناختی سۆالات آن، تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. لذا علاوه بر اثربخشی بیشتر این نوع آموزش، بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان، با هوش منطقی-ریاضی پایین، حذف شكاف معمول میان عملكرد ریاضی دوگروه را منجر گردید. بدین ترتیب، با احیاء و بهرهجویی از دیگر ابزارها و روشهای برخاسته از هوشهای چندگانه، دانشآموزان با هوش منطقی-ریاضی پایین نیز میتوانند همپا با هوشمندان بالای منطقی-ریاضی، به حل مسایل ریاضی بپردازند.