تبیان، دستیار زندگی
گفتگو با حجت الاسلام محمد رضا آقامیری ، قائم مقام و عضو هیئت مدیره موسسه فرهنگی اطلاع رسانی تبیان
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جمهوری اسلامی ایران زاده وحدت حوزه و دانشگاه است


گفتگو با حجت الاسلام محمد رضا آقامیری ، قائم مقام و عضو هیئت مدیره موسسه فرهنگی اطلاع رسانی تبیان.

حجت الاسلام محمد رضا آقامیری

روز وحدت حوزه و دانشگاه» مصادف 27 آذر ماه است .  روزی که یادآور عروج مجاهد خستگی‏ناپذیر و عالم ربانی، شهید آیت‏الله دکتر محمد مفتح است که از پیشروان اندیشه وحدت حوزه و دانشگاه بود. این شهید والامقام در راه تحقق این آرمان بلند خود که از اندیشه نورانی امام خمینی (ره) برخاسته بود، تلاش‏های بی‏وقفه‏ای انجام داد و دشواری‏های فراوانی را به جان خرید.

به پاس خدمات چشم‏گیر شهید مفتح در راه ایجاد وحدت حوزه و دانشگاه و لزوم ارتباط، همکاری و هم‏فکری این دو قشر اندیشمند و فرهیخته، روز بیست و هفتم آذرماه، هم‏زمان با سالروز شهادت این عالم بزرگ، تحت عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نام‏گذاری شده است.

به همین منظور گفتگویی با حجت الاسلام محمد رضا آقامیری ، قائم مقام و عضو هیئت مدیره موسسه فرهنگی اطلاع رسانی تبیان  وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی داشتیم که در زیر به آن اشاره شده است .

به نظر شما لزوم وحدت حوزه و دانشگاه چیست ؟

مسئله وحدت حوزه و دانشگاه در کنار وحدت های دیگری که در جامعه مطرح است از وحدت هایی است  که ما در کشور به شدت به آن نیاز داریم . یکی از مشکلاتی که کشور ما را همیشه عقب نگه داشته و مانعی بر سر راه به مقصود رسیدن است، بحث گسست هاست . مخصوصاً وجود این گسست بین دو رکن علمی و دینی مهم جامعه یعنی حوزه و دانشگاه است .  پیوند ، یکپارچگی ، وحدت همیشه و همه جا و برای هر نظام و جامعه ای ضرورت دارد و هر چه این گسست ها بیشتر شود پیوند ها را از بین می برد و این بسیار خطرناک است .

ضرورت هر کشوری بحث یکپارچگی و وحدت  ، پیوند و تجمع ، موانست و همنشینی است که هر گاه این پیوند ها از بین برود و این گسست ها بیشتر شود آن کشور به چالش افتاده و با مشکلات  عدیده ای روبرو خواهد شد و طبیعتاً این دردی است که درمانش تنها وحدت و یکپارچگی است . در عین حال باید توجه داشت که وحدت حوزه و دانشگاه یک ویژگی مهم و جدی دارد و آن ویژگی، برجسته ت و اثرگذار تر بودن این وحدت در بین وحدت های  دیگر جامعه است . حوزه و دانشگاه دو قشری هستند که انقلاب ما را به سر منزل مقصود رسانده اند و در کل اگر بخواهیم به آن توجه کنیم این است که  نتیجه آن وحدت و هم صدایی و هم نوایی، جمهوری اسلامی شده است . در یک جمله یعنی جمهوری اسلامی ایران زاده وحدت حوزه و دانشگاه است .

باید این وحدت و پیوند و یکپارچگی بین این دو وجود داشته باشد و ما باید موانع یکپارچگی ، همدلی و موانست و اتحاد را از سر راه این دو مجموعه علمی برداریم چون نتیجه وحدت این دو را به عیان دیدیم. ما باید متکی به وحدت این دو قشر باشیم چون سی و اندی  سال پیش، نتیجه این اتحاد را لمس کرده ایم ، پس باید وحدت حوزه و دانشگاه برای صیانت و بقای جامعه وجود داشته باشد .

در پیروزی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی این دو با هم شریک بودند زیرا هر دو ، دو قطب علمی کشور هستند یعنی علم ازطریق دو گروه حوزه و دانشگاه وارد جامعه می شود ، اگر این دو از هم فاصله بگیرند، انفکاک بین دو رکن اساسی و اصیل خوراک دهنده فکری در کشور پیش می آید ، وقتی این جدایی پیش بیاید نتیجه اش جدایی و گسست در بین همه اقشار کشور می شود در نتیجه ما باید حتماً در صدد یکپارچگی وحدت این دو باشیم . ما باید حوزه های علمیه را سر آمد تزکیه و پرورش نفوس انسانی قرار دهیم و دانشگاهها را هم سر آمد علم و توزیع علم در کشور بدانیم .

قرآن ، عرف ، قانون ، مردم همه می گویند این دو در کنار هم می توانند به استواری کشور کمک کنند ، مثل 2 بال برای یک پرنده هستند  که اگر در کنار هم نباشند پرنده نمی تواند پرواز کند . تزکیه و پرورش نفوس انسانی که پرچم دارش،حوزه های علمیه هستند باید بیشترین ثمرات خود را در دانشگاهها به بار بنشاند .علاوه بر اینکه باید خود صالح باشد تا بتواند مصلح گردد پس باید بنیه های علمی و معنوی خود  را تقویت کند .

اگر دانشگاهها مراکز علم بدون تزکیه باشند ارزشی ندارد . مثل دانشمندی است که در آزمایشگاهش برای نابودی بشر، فرمول تهیه می کند . مشکلاتی که بشر دارد به جهت از هم گسسته شدن علم و تزکیه است . زیرا در همه دنیا، تزکیه نفس خلاصه شده به روز یکشنبه آن هم ، یکی دو ساعت در آن روز . از طرفی دیگر، علم و دانشگاه نیز رفته است به سوی تفاخر ، به سوی سلطه جویی ، به سوی اقتصاد سرمایه داری مطلق العنان . اگر مراکز علم و تزکیه با هم  وحدت داشتند، برای مردم غزه نقشه نمی کشیدند یا دراروپا در قرن 21 نژاد پرستی نمی کردند.

حالا باید چکار کنیم تا این دو با هم باشند تا نتیجه بهتری حاصل شود؟

حوزه علمیه و دانشگاهها هر دو می دانند هم علم خوب است و هم تقوا . ولی باید ضرورت این موضوع را نصب العین قرار دهند، که علم در جایی فضیلت و برتری پیدا می کند که یک اهرم درونی به نام تزکیه که برای تربیت نفوس انسانی است ، علم و دانش را هدفدار می کند . اگر این وضعیت، نصب العین مراکز علمی قرار گرفت اولین قدم برای تحقق وحدت حوزه علمیه و دانشگاه صورت گرفته است .

ما باید تلاش کنیم این مراکز را در کنار هم داشته باشیم و این که در حال حاضر در دانشگاهها، دروس معارف اسلامی ، اخلاق اسلامی تدریس می شود و یا عده ای از طلاب در کنار دروس حوزه درس های دانشگاهی را می خوانند، خوب است ولی کافی نیست ، ما باید منش های والای اخلاقی را با سرشت و سریره دانشگاهیان و طلاب و ذهنیت های علمی ، منطقی و عقلانی را در دل این دو نهاد پرورش داده و با ساختار هویتی آنان عجین نماییم

حال باید این سوال را مطرح کنیم که  تنها برای دانشگاهیان نصب العین قرار بگیرد؟

باید جواب دهیم خیر!! چون اگر حوزه علمیه بداند چه رسالت مهمی دارد بیشتر به آن توجه می کند و متوجه می شود رسالتش مهم تر از رسالت دانشگاهیان است . خدا در قرآن می فرماید: اول تربیت نفوس و گسترش منش های والای انسانی و پرورش سرشت های نیکو، سپس فراگیری علم و دانش .

مراکز علمی ما، گویا از سال تاسیس دانشگاه تهران تفکیک شده اند!! به گونه ای که فراگیری علم های تجربی در دانشگاه ها و مزکی شدن و محلی شدن به تربیت های ربانی و انسانی در حوزه های علمیه رقم می خورد. در گذشته محل تدریس علم در مراکزی بود که در آن مراکز تزکیه و تربیت نفوس انسانی صورت می گرفت، به گونه ای که سرشت ها و استعداد ها و علایق هر کس را کشف می کردند و در کنار تزکیه نفس، آن را وارد به همان کاری که علاقه دارد می کردند . ولی در حال حاضر مراکز فراگیری علم و تزکیه نفس از هم جدا شده و سفره دوتا شده و در این میان کسانی محروم می شوند و  احیاناً در محرومیت خودشان مسابقه برگزار می کنند . دانشگاهیان از تزکیه نفوس و حوزوی ها از علم و دانش محروم می شوند!! در صورتی که باید به این مطلب امعان نظر داشت که هیچ پرنده ای با یک بال به اوج آسمانها نرسیده است.

ما باید تلاش کنیم این مراکز را در کنار هم داشته باشیم و این که در حال حاضر در دانشگاهها،  دروس معارف اسلامی ، اخلاق اسلامی تدریس می شود و یا عده ای از طلاب در کنار دروس حوزه درس های دانشگاهی را می خوانند، خوب است ولی کافی نیست ، ما باید منش های والای اخلاقی را با سرشت و سریره دانشگاهیان و طلاب و ذهنیت های علمی ، منطقی و عقلانی را در دل این دو نهاد پرورش داده و با ساختار هویتی آنان عجین نماییم .باید با استفاده از طلاب مهذب از حوزه های علمیه، دانشگاهها را حوزه های علمیه نموده و همچنین از نوین ترین روش های علمی در جهت توسعه علم در حوزه ها بهره بگیریم ! به طور مثال، باید با بهره مندی از علوم دانشگاهی به معجزه بودن قرآن پی ببریم و از دانش های تجربی برای راسخ تر شدن اعتقاداتمان بهره بگیریم باید کلمات امیرالمومنین را با دانش های جدید بشری فراگیریم ! اگر چنین شد قطعا وحدت حوزه و دانشگاه پدیدار می گردد .

بدترین گسست ها در ابراز اندیشه ها و تفکر ها رخ می دهد، باید طلاب و حوزویان به این نکته توجه کنند که نباید در دانشگاهها اندیشه ها و تفکرات خود را پیاده کنند، همین اندازه که دانشجویان بتوانند با حوزویان ارتباط برقرار کنند خوب است و باید این رابطه را بیشتر و محکم تر کرد.حضرت علی (ع) می فرمایند : شما مردم را بخوانید نه با زبان تنها، بلکه با اعمال و کردارتان .

البته باید به این نکته توجه کنیم که وقتی ما حرف و عملمان با هم یکی نباشد دانشجو به ما اعتماد نکرده و حرف ما را قبول نمی کند . همچنین این مطلب مهم است که تقوا و اخلاق در کتاب نیست که تدریس شود یا دانشجو با آمپول به خود تزریق کند ، با رفت و شد حاصل می شود و به هیچ وجه نیز بیرون نمی رود . این مطلب که دیگران را به کاری تشویق می کنید که خود عمل نمی کنید خداوند را عصبانی می کند . محور کار یک طلبه باید عمل کردن و صبر و شکیبایی باشد .  در پایان باید بگویم دانشگاهیان نباید خود را از طلاب و حوزه های علمیه محروم کنند و این نکته که گاهی اعلام می شود طلبه بالاتر از دانشجو است و یا بالعکس، یک آفت مهم محسوب می شود.

مصاحبه از تبیان

بخش اجتماعی تبیان