تبیان، دستیار زندگی
نویسنده ی «مبارزه با مشت رنجر تنها و تونتو در بهشت» و «خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره وقت»: بیشتر دوست دارم کتابهایی که داخلشان جنایت، خلافکاران و عدالت وجود دارد بخوانم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شرمن الکسی- آرامش با کلمات

مصاحبه‌ی نیویورک تایمز با شرمن الکسی (نوامبر 2013)


نویسنده ی «مبارزه با مشت رنجر تنها و تونتو در بهشت» و «خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره وقت»: بیشتر دوست دارم کتابهایی که داخلشان جنایت، خلافکاران و عدالت وجود دارد بخوانم.

شرمن الکسی- ارضا شدن با کلمات

- بهترین کتابی را که امسال تا کنون خوانده‌اید چه بوده؟

کتاب «شفاف سازی: ساینتولوژی، هالیوود، زندان اعتقاد» از لارنس رایت. بررسی یک آیین مذهبی است اما می‌تواند به عنوان کتابی مقدماتی، درباره‌ی ریشه یکسان طبیعت همه‌ی ادیان مطالعه شود.

- شرایط ایده‌آلتان را برای مطالعه توضیح دهید (چه وقت، کجا، چه چیزی، چطور).

من یک خواننده‌ی خیلی بی‌قید و بندم. هر وقتی، هر جایی شد.اما مکان مورد علاقه‌ام برای مطالعه، داخل یک وان گرم است، آخر شب، با یک لیوان بزرگ آب یخ.

- رمان‌نویسان مورد علاقه‌تان چه کسانی‌اند؟

رمان‌نویسان و داستان کوتاه نویسان مورد علاقه ام لویس اردریچ، مایکل کانلی، لوری مور، جیمز ولچ، تونی موریسن، دنیس لهان، کلی لینک، دیوید مارکسن، مو هایدر، رالف الیسن، لسلی مارمون سیلکو، امی بندر، جیم کرول و کالین هریسون اند.

- شاعران مورد علاقه‌تان چه کسانی‌اند؟

جیمز رایت، اریکا دانسن، امیلی دیکینسن، سی کا ویلیامز، ای آی، آدریان سی، لوییس، کترین پیرس، جیمز ولچ و آ ای استاینگز.

- کتاب جدیدی از نویسنده‌های بومی آمریکایی هست که بخواهید پیشنهاد کنید؟ و بهترین کتابهایی که به نظرتان تا کنون در میان تمام کارهای ادبی به قلم سرخپوست‌های آمریکایی نوشته شده باشند کدام‌اند؟

استفان گراهام جونز، یک سرخپوست از قبیله ی بلکفیت است که کلی کتاب های  علمی تخیلی، ترسناک، جنایی و داستان‌های تجربی نوشته است. تازه‌کار نیست اما قطعا باید خواننده‌های خیلی بیشتری داشته باشد. کار مورد علاقه‌ی من از ادبیات بومی آمریکا  «آیین» است نوشته‌ی لسلی مارمون سیلکو.

- کدام نویسنده‌ی مورد علاقه‌تان نادیده گرفته شده یا به اندازه‌ی کافی جدی گرفته نشده؟

یکی از نویسنده های مورد علاقه‌ام، کالین هریسن، رمان های جنایی محشری می‌نویسد که آنجور که باید مورد استقبال قرار نمی‌گیرند. آخرین داستانش  که خواندم،«اتاق هاوانا»، با یک مرگ به علت آلرژی به بادام زمینی شروع می‌شود که دل و روده، اثناعشر و ریه‌هاتان، همه را به هم می‌ریزد و داخل دهان‌تان می‌آورد.

- جذب چطور داستان‌هایی می‌شوید؟ داستانی هست که از خواندنش بپرهیزید؟

بیشتر دوست دارم کتابهایی که داخلشان جنایت، خلافکاران و عدالت وجود دارد بخوانم. نزدیک هر کتابی که در توضیحاتش نوشته باشد «عالَم روحانی سرخپوست» نمی‌شوم.

- دیدن چه کتاب هایی در قفسه‌ی کتاب‌تان ممکن است ما را متعجب کند؟

مجموعه کتاب‌های هارولد بلوم!

- بهترین کتابی که تا به حال هدیه گرفته‌اید چه بوده؟

«دفتر خاطرات بسکتبال» نوشته‌ی جیم کرول. پدرم برای تولد پانزده سالگی‌ام هدیه داد. فکر می‌کرد که فقط درباره‌ی بسکتبال باشد. اما کتابی هست راجع به گناهان کاتولیکی، س-ک-س نوجوانی، بیماری روح، اعتیاد به هرویین و بسکتبال. بالاتر از همه چیز، این کتاب دلیل نوشتنم است.

- چه کتابی بیشترین تاثیر را رویتان داشته؟

«دنیای آب و آتش: اشعار» نوشته‌ی آدریان س لوئیز. بهترین نمونه‌ی شعر سپید سیاه از ادبیات سرخپوست‌های تبعید شده است و یکی از روشن‌کنندگان راهم باقی می‌ماند.

- اگر می‌توانستید رئیس جمهور را مجاب به خواندن کتابی کنید، چه پیشنهادی داشتید؟

تصور می کنم قبلا خوانده باشدش، اما «قلبم را در سرزمین ووندد نی به خاک بسپار» نوشته‌ی دی برون را پیشنهاد می‌کردم.

پدرم همه‌ی اوقات مشغول خواندن بود. خانه‌مان پر بود از کتاب‌های ارزان قیمتِ جلد کاغذی. اما به یاد ندارم کسی برایم کتاب خوانده باشد. عوضش خودم کتابی به دست می‌گرفتم و کنار پدرم مشغول خواندن می‌شدم.

- آیا با کتاب‌های زیادی بزرگ شدید؟ از کتاب‌هایی که در دوران کودکی برایتان می‌خواندند، خاطره‌ای دارید؟

پدرم همه‌ی اوقات مشغول خواندن بود. خانه‌مان پر بود از کتاب‌های ارزان قیمتِ جلد کاغذی. اما به یاد ندارم کسی برایم کتاب خوانده باشد. عوضش خودم کتابی به دست می‌گرفتم و کنار پدرم مشغول خواندن می‌شدم.

- در دوران کودکی، شخصیت یا قهرمان داستانی‌ای داشتید که مورد علاقه‌تان باشد؟

دِردِوِل، مرد نترس. یک ابرقهرمان خیلی مردنی و کور. به خودم تلقین می‌کردم که یک رگه‌اش سرخپوست است.

- چه نویسنده‌هایی برایتان الهام بخش‌اند؟

من یک جاروی مکنده‌ام .هر چیزی را می‌بلعم از بیشترش تاثیر می‌گیرم، از شکسپیر گرفته تا «آرامش»، از جین آستین تا «مرزهای شهر آستین» و از «فرزند بومی» تا«قانون‌شکنی».

- نا امید کننده، زیاده تمجید شده، نه چندان خوب: چه کتابی را احساس کردید باید دوست می داشتید و اینطور نبوده؟ آخرین کتابی را که ناتمام کنار گذاشتید به یاد می‌آورید؟

من همیشه این واکنش ناخودآگاه دشمن‌وارانه را در برابر نویسنده‌های پرطرفدار تازه کار مثل کارن راسل و چاد هاربچ دارم، بنابراین کتاب‌هایشان را می‌خرم، اولین صفحه‌شان را می‌خوانم و بعد برای ماه‌ها می‌گذارم‌شان کنار. نهایتا، برمی‌گردم، کتاب‌ها را می‌خوانم و البته کشف می‌کنم که معرکه‌اند. این هم ایراد من در ادبیات.

- اگر می توانستید هر نویسنده‌ای را، چه مرده و چه زنده، ملاقات کنید چه کسی را انتخاب می‌کردید؟ چه سوالی از او می پرسیدید؟

اولین قرارم را با دوروثی پارکر می‌گذاشتم و با کلمات آرام می‌شدم.

- اگر امکان داشت با یکی از شخصیت‌های داستانی ملاقات کنید کدام را انتخاب می کردید؟

بیل دنبروگ از کتاب «آن» نوشته‌ی استفن کینگ. مرد شجاعی که وقتی پسربچه بود شجاع تر بود و مثل من زبانش می‌گرفت.

- کتاب بعدی در لیست مطالعه‌تان کدام است؟

«دست انداختن هودینی» از الکس استون. من دیوانه‌ی جادوگری‌ام.

بخش ادبیات تبیان


منبع: بوطیقا- "برگردان: حمید گلیانی"