علاقه ی آلمانی
دكتر «كلاوس اشتاینیك» در كارگاه آموزشی
محدودیت عنصر زیباییشناسی
به گفته اشتاینیك فیلم مستند در آلمان بسیار رایج است و طبق یكی از قوانین اقتصاد هر چه عرضه بیشتر شود، تقاضا كم و قیمت هم پایین میآید. به همین دلیل قیمت فیلمهای مستند در آلمان پایین است كه این موضوع باعث رقابت خاصی بین مستندسازان آلمانی شده؛ از طرف دیگر عنصر زیباییشناسی هم در فیلمهای مستند محدود شده است. وی تصریح كرد: قبل از اینكه یك فیلم مستند ساخته شود، باید مخاطبشناسی كنیم تا زمان كمتری برای ساخت این مستندها صرف شود. هر چه ابزار زیباییشناسی سادهتر، روانتر و معمولیتر باشد تلویزیونهای دولتی بیشتر از آنها استقبال میكنند و اگر این ابزار خاصتر و پیچیدهتر باشند، تلویزیون آنها را رد میكند. در ادامه، استاد اشتاینیك چند نمودار راجع به سینمای مستند و داستانی در آلمان نشان داد و با استناد به این نمودارها، به این نتیجه رسید كه آلمانیها به اندازه زیاد مستند نگاه میكنند و در این رابطه در وضعیت بدی قرار ندارند. او گفت: «هزینه ساخت مستند نسبت به فیلمهای داستانی در آلمان بسیار پایین است و به همین دلیل به بودجه چندانی نیاز نیست. شاید به همین دلیل باشد كه آلمانیها بیشتر به مستندسازی روی آوردهاند. اتفاق جالبی كه به تازگی در سینمای مستند آلمان افتاده، توجه سرمایهگذاران به این حرفه است.»
اهمیت فیلم مستند برای آلمانیها
وی در ادامه گفت: در آلمان فیلمی به نام Taste a waste درباره محیطزیست ساخته شده بود كه باعث شده بود 50 هزار تماشاچی به سینما كشانده شوند. این موضوع برای همه جالب بود و اهمیت فیلم مستند را در زندگی مردم این كشور میرساند.
جلب مخاطب؛ دغدغه فیلمسازان
وی تاكید كرد: 30، 40 سال پیش دغدغه تلویزیون، آموزش بود اما با گذشت زمان وجه سرگرمی تلویزیون بر وجوه دیگر آن غالب شده است. مهمترین معیار فیلمسازان تلویزیونهای آلمان، جلب مخاطب است و خدا نكند كه برای برنامهات نتوانی مخاطبی جذب كنی. این روزها آلمانیها بیشتر تلویزیون نگاه میكنند. جوانانی كه در رده سنی 20 تا 30 سال هستند، روزانه بهطور متوسط 150 دقیقه تلویزیون نگاه میكنند، اما وقت این رده سنی به 60 تا 70 سال میرسد این زمان دو برابر میشود یعنی چیزی حدود 300 دقیقه.
اشتاینیك فیلم مستند در آلمان بسیار رایج است و طبق یكی از قوانین اقتصاد هر چه عرضه بیشتر شود، تقاضا كم و قیمت هم پایین میآید. به همین دلیل قیمت فیلمهای مستند در آلمان پایین است كه این موضوع باعث رقابت خاصی بین مستندسازان آلمانی شده؛ از طرف دیگر عنصر زیباییشناسی هم در فیلمهای مستند محدود شده است.
تاسیس شبكههای جدید برای جوانان
اشتاین یك در پایان گفت: چند سال پیش در تلویزیون آلمان فیلمهای سهبعدی بسیار مورد توجه قرار گرفت و قرار بود مستندسازان بیشتر در این زمینه فعالیت كنند، ولی در ادامه این حوزه علاقهمندان زیادی پیدا نكرد. ضمن اینكه سردبیرهای اصلی شبكههای آلمانی از مورد توجه قرار گرفتن اینترنت بین جوانان ابراز نگرانی كردهاند. این نگرانی به دلیل از دست دادن سلطه روی مردم اتفاق میافتد و ممكن است با این موضوع قدرت خود را از دست بدهند. به همین دلیل دو شبكه ARD و ZDF در حال تاسیس شبكههایی برای جوانان هستند. همچنین چهارمین جلسه نقد و بررسی فیلمهای جشنواره سینماحقیقت، به فیلمهای «سایههای روشن»، «شاهجهان» و «بعد از فراموشی» اختصاص داشت كه عصرشنبه، با حضور مازیار فكری ارشاد (منتقد سینما) در سالن شماره 3 سینما فلسطین برگزار شد.
نقد هنر، موسیقی و مشروطه
در ابتدای این جلسه، محمدرضا جهانبخش، كارگردان مستند «سایههای روشن» درباره فیلم خود گفت: حسین والامنش را از قبل میشناختم. وقتی فهمیدم كه قرار است به ایران بیاید تصمیم گرفتم درباره او فیلم بسازم و در فرصت كوتاهی كه او به ایران آمد، این فیلم را ساختم. تلاش كردم برای شناساندن این شخصیت هنری، ابتدا از آثار خودش استفاده كنم و سپس از نحوه برخورد و ارتباطش با آثار هنری دیگران. برای همین قسمتهایی از وركشاپ او را در فیلمم استفاده كردم؛ در واقع با استفاده از این وركشاپ میخواستم تاثیر این آدم بر روی دانشجوها و كمكی كه به شكلگیری ایده آنان میكند را نشان دهم. هرچند كه اگر بودجه و زمان بیشتری در اختیار داشتم، میتوانستم مستند بهتر و كاملتری بسازم. مازیار فكریارشاد منتقد این جلسه نیز درباره این فیلم گفت: كارگردان در این فیلم به دنبال شخصیتی رفته كه در خارج از كشور بیشتر شناخته شده است. به نظرم فیلم مستندی كه قرار است درباره پرتره یك هنرمند باشد از یك جایی به بعد، دچار دوگانگی میشود؛ یعنی فیلم به خوبی شروع شده و جلو میرود تا زمانی كه به بخش وركشاپ میرسیم. در اینجا به نظر میرسد فیلم از مسیر اصلیاش خارج میشود و بعد دوباره به جریان اصلی بازمیگردد. وی افزود: به نظرم یكی از نكات مثبت هر فیلمیكه در حیطه هنرهای تجسمی ساخته میشود، داشتن تصاویر شكیل است و این فیلم هم آن تصاویر را دارد. ورود به فیلم به خوبی اتفاق میافتد و بیننده كنجكاو میشود كه این هنرمند كیست؟ فیلم به لحاظ ساختاری، تنوع بصری و گرافیكی خیلی خوب است، اما هر چه به سمت بخشهای وركشاپ میرویم این تنوع بصری كمتر میشود. در كل این فیلم شناخت خیلی خوبی به كسی مثل من كه شناختی از این هنرمند ندارد میدهد.
كشف مشروطه از داخل بالش!
شاهجهان دومین فیلمی بود كه مورد نقد و بررسی قرار گرفت؛ این فیلم نگاهی به زندگی پرویز شاهجهان، یكی از موسسین بانك ملی ایران و از مشروطهخواهان یزدی دارد. حسن نقاشی كارگردان شاهجهان درباره این فیلم گفت: مشروطه در یزد همانند دیگر شهرها رونق نداشت، اما كسانی مانند پرویز شاهجهان بودند كه میخواستند مشروطه را زنده نگاه دارند. دوست و همسایهیی در یزد داشتم كه در ایران زندگی نمیكرد و یكبار وقتی به یزد آمده بود به من پیشنهاد داد درباره پرویز شاهجهان فیلمی بسازیم. من و او هیچ نوع اطلاعاتی نداشتیم؛ نه خانوادهیی از او پیدا كردیم و نه اسناد و مداركی. به صورت خیلی ناگهانی توانستیم بالشی را پیدا كنیم كه تمام نامهها و عكسهای شاهجهان در آن بود. وقتی میخواستم شروع به ساخت این مستند كنم، با خودم فكر كردم باید اتفاق جدیدی در این مستند بیفتد. آن چیزی كه ما از مشروطه میدانیم در كتابهای مدرسه خواندهایم و فیلمهایی كه در این زمینه ساخته شدهاند هم مانند همان كتابها هستند. برای همین به دنبال قصه بودم، اینكه مخاطب با شخصیت فیلم گره بخورد و تصمیم گرفتم ابتدای فیلم كاملا مبهم باشد. مسائل زیادی بود كه میخواستم دربارهاش صحبت كنم، دوست داشتم حتی فیلم به 60 دقیقه هم برسد اما چون قرارداد ما برای 25 دقیقه بود این اتفاق نیفتاد. وی ادامه داد: حلقه مفقود شده مستندهای ما پژوهش است، ما منابع مكتوب كم داریم و این بسیار مهم است. فیلمسازان باید برای پژوهش ارزش بیشتری قایل بشوند و زمان بیشتری بگذارند. چیزی كه شاهد هستیم در فیلم «شاهجهان» اتفاق افتاده است.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع : روزنامه اعتماد