تبیان، دستیار زندگی
باید توجه داشت که این دو نهاد در تأسیس، مستقل بوده و هر یک از این نهادها تاریخچه کاملاً متفاوتی با دیگری دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حسن رضائی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به وحدت حوزه و دانشگاه

وحدت حوزه و دانشگاه
باید توجه داشت که این دو نهاد در تأسیس، مستقل بوده و هر یک از این نهادها تاریخچه کاملاً متفاوتی با دیگری دارد.

این روزها، به مناسبت شهادت شهید مفتح – رحمه الله – باز هم سخن از وحدت حوزه و دانشگاه به میان آمده و اذهان، قدری معطوف به این موضوع شده است. لذا به نظر رسید که از باب باز شدن بحث، نکاتی را در میان بگذاریم.

1- معمولاً در جایی سخن از وحدت بین دو چیز به میان می آید که تفرقه ای در عین ارتباط، متصور باشد؛ یعنی از جهاتی ارتباط بین دو چیز وجود دارد، و از جهاتی هم آن دو چیز، از هم جدایی دارند.

2- در اینجا با دو نهاد مواجه هستیم که مجموعه ای از اهداف، ساختارها، رویکردها، روندها و روش ها هستند به همراه یک سری عناصر انسانی.

3- آن جهاتی که شاید بیش از بقیه جهات در جدایی مورد توجه باشد، همان اهداف، ساختارها، رویکردها، روندها و روش ها است. و آنچه موجب ارتباط بین این دو نهاد می شود تلاش برای پاسخ به نیازهای جامعه از طریق «کار علمی» است، هر چند در همین جا شاید بین تعریف آنچه که آن را «علم» می خوانند و روش ها و … بین گروه های مرجع در این دو نهاد تفاوت جدی وجود داشته باشد.

4- باید توجه داشت که این دو نهاد در تأسیس، مستقل بوده و هر یک از این نهادها تاریخچه کاملاً متفاوتی با دیگری دارد. تاریخچه ای که در مواد افتراق مورد نظر تأثیر جدی داشته است. حوزه های علمیه، در یک فرآیند طبیعی، در پاسخ به نیاز جامعه ایمانی و تحت نظر ائمه معصومین – علیهم السلام – برای تفقه در دین، نه به صورت یک سازمان سخت افزاری با ارتباطات و ساختار آیین نامه ای، ایجاد شده و گسترش یافته و دانشگاه در جامعه ما، به صورتی از بالا به پایین و با صلاحدید حاکمین جامعه، از مدل غربی آن کپی برداری شده است.

5- اینکه یک نهادی در بدو تأسیس، کپی برداری از یک نمونه موجود باشد، لاجرم در رسوخ اهداف، رویکردها، ساختارها، روندها و روش های نهاد مرجع و حتی مرجعیت فکری فرهنگ مربوط به آن تأثیر بسزایی دارد، لیکن بدین معنی نیست که به هیچ وجه تغییر در این عناصر ممکن نیست، ولی نیازمند مجاهدتی جدی و تلاشی مضاعف است. در این خصوص به نظر می رسد که چه بسا ساختارسازی مناسب در دل نهاد بومی، در جهت موضوعات علومی که قرابت بیشتری با فضای نهاد کپی شده دارد، در عین پافشاری بر اهداف و سنتهای حسنه، می تواند کمک خوبی به تسریع روند نزدیک شدن این دو نهاد و کم کردن فاصله ها باشد. از طرف دیگر، عناصر انسانی نهاد دیگر در این بین، تنها چیزی است که می تواند عامل تغییر و تطبیق با سنت ها و نیازهای جامعه دینی باشد، لذا خودآگاهی صنفی این عناصر نسبت به دانشگاه (شامل توجه و تدقیق در تاریخ علوم مورد بحث خود و همین طور برخورد آگاهانه با روش ها و رویکردهای حاکم و دید نقادانه نسبت به آنچه که در این نهاد بصورت کپی برداری شده جا گرفته است) و آشنایی با نهاد دیگر و تدقیق در سنت های حاکم بر آن، می تواند در این میان نقشی اساسی ایفا کند. شاید بدین جهت بوده که بزرگانی که تأکید بر وحدت حوزه و دانشگاه داشته اند، به این نزدیکی عوامل انسانی و تبادلات بین آنها، توجه ویژه ای مبذول نموده اند.

قطعاً آنچه به ذهن ما می رسد، صرفاً در حد فتح بابی بوده و هر یک از این نکات نیازمند بحث و تحقیق جدی است که بسیاری به آن مشغولند و امیدواریم طرح این نکات،‌ از باب اینکه «گاه باشد که کودکی نادان / به غلط، بر هدف زند تیری» در جایی به جریان کار این عزیزان کمکی کند.

تصاویر مرتبط:

تصاویر منتشر نشده از شهید مفتح را اینجا ببینید

پوستری جذاب با موضوع وحدت حوزه و دانشگاه