تبیان، دستیار زندگی
مراد از کارهای خیر چیست که پروردگار در قرآن دستور به سبقت و سرعت گرفتن به سوی آنها داده است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اینجا سبقت آزاد است !!

نیکی


مراد از کارهای خیر چیست که پروردگار در قرآن دستور به سبقت و سرعت گرفتن به سوی آنها داده است؟

واژه «خیر» در لغت به کارهایی اطلاق می‌شود که دل‌‌پسند و مرغوب است.[1]

راغب در مفردات می‌‌گوید: خیر آن است که همه بدان رغبت کنند؛ مثل عقل، عدل، فضل و ...، که در مقابل آن شرّ است.[2]

قرآن با دو واژه از مردم خواسته شده است تا در كارهای نیك و پسندیده مشاركت فعال و سازنده داشته باشند.

این واژگان هر چند كه از نظری همانند هم هستند و معنا و مفهوم نزدیك به یك دیگر را می رسانند ولی از ابعادی با هم مختلف هستند؛ به ویژه كه بر این باوریم كه مترادف در قرآن و نیز در واژگان عربی معنا و مفهومی ندارد و هر آن چه كه به نظر دارای یك معنا و مفهوم هستند ، به جهت نكته ظریف و لطیفی از هم جدا و باز شناخته می شوند.

از جمله این واژگان می توان به واژه انسان و بشر اشاره كرد كه در كاربرد نخست تاكید بر بعد روان شناختی و الفت و انس این موجود و مسایل اجتماعی و عاطفی او شده و در كاربرد واژه بشر به ابعاد جسمی و حساسیت های جانوری و مادی او توجه داده شده است. از این رو حتی در كاربردهای عربی نوین نیز سخن از حقوق بشر نمی شود بلكه از حقوق انسان سخن به میان می آید.

در تشویق و ترغیب مردم به عمل به خیر و نیكوكاری نیز از دو واژه سرعت و سبقت بهره گرفته شده است. از این رو گاه سخن از یسار عون فی الخیرات (آل عمران آیه 114) و گاه از سابق بالخیرات (فاطر آیه 32) و فاستبقوا الخیرات (بقره آیه 148) است.

این آیه پیرامون گفت‌وگوی مردم در مورد تغییر قبله نازل شده است که خداوند حکیم، آنان را از این گفت‌‌وگو نهی می‌‌کند و دستور به سبقت در نیکی‌‌ها و اعمال خیر می‌‌دهد.

مراد از «الخیرات» در این آیه، طاعات و اعمال نیک است و معنایش این است که به جای گفت‌وگو در مورد تغییر قبله به انجام طاعات و کارهای نیک بشتابید که گردن نهادن به دستور پروردگار در تغییر قبله نیز یکی از مصداق‌‌های طاعات است».[3]

هر چیزى که با ولایت ارتباط پیدا کند، خیر است و نیک، هر چه که مى‌‏خواهد باشد و هر چیزى که با ولایت ارتباط پیدا نکند، خیر نیست هر چه که باشد

در تحلیل قرآنی اصولا مومنان در كارهای خیر از یکدیگر سبقت می جویند. به این معنا كه پس از تشویق و ترغیب مومنان به این كه می بایست بی توجه به دیگری و یا وجود دیگری در كارهای خیر شتاب ورزند و با درنگ، زمان را از دست ندهند از ایشان می خواهد كه در كارهای خیر از یك دیگر سبقت گیرند و مسابقه برقرار كنند. برگزاری مسابقات برای انجام كارهای خیر دو نتیجه مهم و سازنده در پی خواهد داشت:

نخست آن كه كارها با شتاب بیش تری انجام می شود و هر كسی می كوشد تا به گونه ای با پیشی گرفتن از دیگری نخستین كسی باشد كه كار خیر و نیك را انجام داده .

نتیجه دیگر مسابقه، آن است كه جامعه به انجام كارهای خیر تشویق می شود و هر كسی می كوشد تا كار خیر را نخست انجام دهد و نگذارد تا دیگری همان كار خیر را به سرانجام رساند و در حقیقت جامعه با حالت عاطفی خاصی رو به رو می شود كه هر كسی در جست و جوی نخستین عامل خیر می باشد.

فایده دیگر مسابقه این نیز خواهد بود كه كارهای خیر علنی و آشكار انجام و در چشم دیگران مطرح شود؛ زیرا در مسابقه، دست كم دو نفر مشاركت خواهند داشت كه می كوشند زودتر از دیگری كار خیر را انجام دهند و این گونه است كه به صورت آشكار كارهای خیر مطرح و در جامعه منتشر و رقابت برای پیش تازی میان مردمان پدید می آید.

قرآن برای جوامع برتر و شاهد و نمونه، معیارهایی را مطرح می سازد كه یكی از آن ها مساله پیشی گرفتن مردمان در كارهای خیر و نیك است.

اگر جامعه ای در كارهای خیر و نیك از یك دیگر پیشی گیرد آن جامعه از جوامع برتر و نمونه ای است كه دیگر جوامع می بایست از آن درس گرفته و خود را همانند آن سازند. (بقره آیه 145 و 148)

پس می‌‌توان نتیجه گرفت؛ هر چیزى که با ولایت ارتباط پیدا کند، خیر است و نیک، هر چه که مى‌‏خواهد باشد و هر چیزى که با ولایت ارتباط پیدا نکند، خیر نیست هر چه که باشد.[4]

اگر جامعه ای در كارهای خیر و نیك از یك دیگر پیشی گیرد آن جامعه از جوامع برتر و نمونه ای است كه دیگر جوامع می بایست از آن درس گرفته و خود را همانند آن سازند

عوامل سبقت در خیر

از نظر قرآن علل و عوامل پیشتازی برخی از انسان ها در كارهای خیر و نیك را می بایست در بینش و نگرش ایشان جست. از جمله این علل، توجه فرد به قدرت گسترده خداوند (بقره آیه 148)، ایمان به خدا (مومنون آیه 58و 61) توجه به معاد و آگاهی از اعمال در قیامت و پاداش و جزای آن (مائده آیه 48و بقره آیه 148)، پرهیز و دوری از شرك و هر گونه تاثیرگذاری غیر خدا بر هستی (مومنون آیه 59 و 61)، خشوع در برابر خدا (انبیاء آیه 90)، خوف از خدا و قیامت (مومنون آیه 57 و 61) و نیز خوف از معاد وآثارآن (مومنون آیه 60 و 61) می باشد.

در حقیقت نگرش انسان به هستی و اینكه خداوند مالک زمین و زمان و هستی است و هر چیزی كه به انسان می رسد از آن اوست و اوست كه می گیرد و می دهد و باز می ستاند و این كه هیچ چیز در جهان بی اراده و مشیت وی صورت نمی گیرد و تنها راه نجات، عمل به آموزه های و حیانی و تنها راه رسیدن به بهشت رضوان، جلب محبت و رضایت خدا با انجام كارهای خیر و شتاب و سبقت در آن است، موجب می شود شخص این گونه عمل كند و در كارهای خیر شتاب و در انجام آنها از دیگران سبقت بگیرد. (فاستبقوا الخیرات)

پی نوشت ها:

[1]. قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 317، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش.

[2]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 300، دارالعلم الدار الشامیة، بیروت، چاپ اول، 1412ق.

[3]. آل عمران، 114؛ مائده، 48؛ انبیا 90؛ مۆمنون، 56؛ مۆمنون، 61.

[4]. گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج 1، ص 152، مۆسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ دوم، 1408ق.

فرآوری: محمدی

بخش قرآن تبیان


منابع:

سایت عرفان

سایت فرهنگ و معارف قرآن

سایت درس هایی از قرآن

مطالب مرتبط:

" اعتدال در انفاق و مصرف "

پول هایمان را چگونه خرج کنیم؟

10 شرط لازم برای وام به خدا

پولدار باشید اما وابسته به مال نباشید!