سرقت آثارحاظر مشار
میز كوچكی با اندك وسایل و تجهیزات ساخت مجسمه در كنارش دیده میشود و از دستاوردهایش میتوان تمام حیوانات و جزئیات طبیعت را مشاهده كرد.
حسن حاضرمشار مردی از حوالی گیلان و ماسوله است كه به گفتهی خودش اصالتشان به خلخال میرسد.
او یكی از چشمانشان را از دست داده، در جنگ جهانی دوم زخمی شده است و تا همین چند سال پیش، زیر پل ستارخان ـ تهران ـ نقاشی میكشید.
حاضر مشار میگوید: «از شانزده سالگی و هنگامی كه نوجوانی بودم ،كار نجاری و مبل سازی را از ماهرترین نجاری آن زمان كه متعلق به یك ارمنی بود آموختم و برای سالها در این حرفه مشغول بودم. بعد از آن از شمال به تهران آمدم و در خیلی از شهرها كار كردم.»
حسن حاضرمشار خودش میگوید؛ داستان نویس هم هست و ادامه میدهد: «شاهنامه را حفظ هستم و حافظ را به خوبی میشناسم. كلا به ادبیات خیلی علاقه دارم و به معنای اشعار بیش از خود آن توجه میكنم.»
حافظهاش خوب كار میكند و در برابر هر جمله و هر آنچه كه از ذهنش میگذرد به خوبی میتواند شعر معادلی را برایتان بخواند.
این روزها اما پیرمرد مجسمهساز و نقاش خودآموخته سرگرم تكمیل مجسمه «رستم» است؛ رستمی كه نیم متر قد دارد و در یك دستش شمشیر و در دست دیگرش سپری كوچك قرار گرفته و هنوز كامل نشده است.
حاضرمشار وقتی از «رستم» حرف میزند به یاد شاهنامه و شعرهای فردوسی میافتد و میگوید: «علاقه عجیبی به نویسندگی و ادبیات دارم و به ویژه شعرهای فردوسی برایم جایگاه خاصی دارد اما وقتی آنها را میخوانم نارحت میشوم. آنچه فردوسی میگوید امروز هم اتفاق میافتد. به طوری كه مادیات این روزها جلوتر از ما حركت میكند و خیلی از انسانها به این دلیل نمیتوانند نبوغ خود را آشكار كنند.»
حاضرمشار وقتی از «رستم» حرف میزند به یاد شاهنامه و شعرهای فردوسی میافتد و میگوید: «علاقه عجیبی به نویسندگی و ادبیات دارم و به ویژه شعرهای فردوسی برایم جایگاه خاصی دارد اما وقتی آنها را میخوانم نارحت میشوم. آنچه فردوسی میگوید امروز هم اتفاق میافتد. به طوری كه مادیات این روزها جلوتر از ما حركت میكند و خیلی از انسانها به این دلیل نمیتوانند نبوغ خود را آشكار كنند.»
او خودش را مثال میزند و ادامه میدهد:« نزدیك به 90 سال سن دارم اما هنوز نتوانستهام بگویم كه چه چیزی در سرم میگذرد. آدمهای زیادی هستند كه اطراف ما صاحب نبوغ هستند اما نمیتوانند به راحتی این نبوغ را آشكار كنند. من اما با تمام این احوالات خدا را شكر میكنم و كارم را در هر شرایطی ادامه میدهم.»
حاضر مشار به نوعی كشف كامبیز درمبخش ـ هنرمند پیشگام كاریكاتور ـ است.
این هنرمند خودآموخته خودش درباره حكایت كشیده شدنش به دنیای هنر میگوید:« نجاری هم هنر است، اما حكایت اصلی ماندنم در این رشته به زمانی باز میگردد كه نزدیك مغازهام حوالی استاد معین تصادف كردم و سرم به سنگی برخورد كرد و به كما رفتم. وقتی به هوش آمدم توان كار كردن نداشتم، اما نقاشی را تا حدودی بلد بودم و به مرور از دخترم كه نقاش است كار را یاد گرفتم و از آن روز به بعد تمام زندگیام با این هنر میگذرد.»
حاضر مشار همچنین یادآور میشود: «اوایل که این مجسمهها را میساختم، کارگاه نداشتم و در كنار خیابان مینشستم ،کار میکردم و میفروختم. آن روزها آقایی میآمد ،كارهایم را میدید و هر بار چند کار را میخرید. بعد ها نیز مرتب میآمد و بارها میپرسید که مثلا فلان چیز را میتوانم بسازم و من هم میساختم و او هم میخرید.
بعد ها فهمیدم که او کامبیز درمبخش است و از میان تمام كارهایی كه آن روزها خریده بود برایم چند نمایشگاه برپا كرد.»
خودش میگوید: «از هر نوع حیوانی كه خداوند خلق كرده، استفاده كردم و به طبیعت علاقه زیادی دارم. هر آنچه را كه در طبیعت میبینم در نظر میآورم و نقاشی میكنم. حتی برخی از تابلوهایم به صورت نقش برجسته از طبیعت الهام گرفته است.»
حاضر مشار در عین حال در تمام كارهایش بیشتر از چوب استفاده میكند و معتقد است: «عمرم با چوب گذشته است و تمام چوبها را به خوبی میشناسم، به همین دلیل كار كردن برایم با این وسیله راحتتر است.»
او در پایان میگوید: «بسی رنج بردم به هشتاد سال همش كار كردم در این روزگار. زندگی انسان امروز پر از حرص و مال است اما این اخلاق كردار و رفتار خوب است كه به انسان قدرت و توانایی میدهد؛ یعنی همیشه به دنبال راحتی چرخیدن بدن انسان را از كار میاندازد اما من از تجربه این هشتاد سال چیزهایی را به دست آوردم كه حتی اگر امروز بگویند گوشه خیابانی بنشین و كار كن میتوانم كارم را ادامه دهم نه وسیله میخواهم و نه امكانات.»
كامبیز درمبخش كه «حسن حاضرمشار» را كشف بزرگ خود میداند، پیش از این در گفتوگویی با ایسنا عنوان كرده بود: «حاضر مشار پیرمرد نجاری است كه دانشگاه ندیده است و شاید نداشتن تحصیلات آكادمیك از محاسنش باشد.»
او درباره كارهای این هنرمند خودآموخته نیز گفته بود: « نقاشان معمولا در خیابان كار نمیكنند، ولی حاضرمشار فردی بود كه نقاشیهای خود را از گل و گیاه در خیابان میكشید و با قیمت ارزان میفروخت. او در گذشته نجار بود و روزی كه دیدم از قطعه چوبی، هیكل آدمی را میتراشد، به او پیشنهاد دادم كه مجسمه بسازد. امروزه نظایر كارهای او در گالریهای اروپایی وجود دارد كه با قیمتهای بالا فروخته میشوند. كارهای حاضر مشار منحصر بهفرد است و به كارهایی از سرخپوستها و مكزیكیها شباهت دارد كه این از این جهت كه او تابهحال آنجا را ندیده جالب توجه است. آدمكها و مجسمههای حاضرمشار هم از این سبك برخوردارند و در سبكهای مایاها و مكزیكیهاست. در كارهای او علاوه بر اینها، كارهایی وجود دارد كه مانند اشیای زیرخاكی كهنه و ارزشمند هستند.»
حال در خبری که از سوی یزدان سعدی مجموعه دار آثار این هنرمند به خبرگزاری ها گفته شده، چیزی بالغ بر 150 اثر از این هنرمند به سرقت رفته است.
یزدان سعدی مجموعه دار آثار حسن حاظرمشار گفت: حسن حاظرمشار پس از مکرمه قنبری یکی ازمشهورترین هنرمندان خودآموخته ایران به شمارمی رود که آثارارزشمندی را تاکنون خلق کرده و برای نخستین بارکامبیزدرمبخش این هنرمند خودآموخته را کشف و دو نمایشگاه نیز از آثار او برپا کرد.
سعدی درباره ارزش مجموعه به سرقت رفته گفت: این مجموعه شامل 50 نقاشی و 100 مجسمه بود که درحدود 80 میلیون تومان ارزش مادی آن را تخمین می زنم.
او افزود: من ازهمان دوران این هنرمند خودآموخته را می شناختم و با توجه به این که سال هاست که مشغول پژوهش بر روی آثارهنرمندان خودآموخته ایران هستم و مشغول تالیف کتابی درباره هنرمندان خودآموخته ایران هستم، مجموعه های متنوعی از آثارهنرمندان خودآموخته را درطول سالیان سال گردآوری کرده ام که یکی ازاین مجموعه ها شامل آثارحسن حاظرمشار است.
سعدی درباره ارزش مجموعه به سرقت رفته گفت: این مجموعه شامل 50 نقاشی و 100 مجسمه بود که درحدود 80 میلیون تومان ارزش مادی آن را تخمین می زنم.
او درباره این که آیا برای سرقت این مجموعه به کسی مظنون است گفت: نه من برای سرقت این مجموعه به کسی مظنون نیستم اما درحال حاضراز طریق نیروی انتظامی پیگیر وضیعت این سرقت هستیم، امیدواریم که به نتیجه برسیم.
حسن حاظر مشار به شکل کاملاً خود آموخته، با نگاهی خلاقه و با الهام از طبیعت، فضاهای بومی را با تخیل آزاد به یکدیگر پیوند داده و آثارش در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
حسن حاظر مشار 90 ساله، تکنیک خاص خودش را برای آثارش دارد و رنگ های مورد استفاده را از طبیعت گرفته و خود می سازد. وی از لوله های مقوایی، فیبر و چوب در ساخت مجسمه های خود بهره می گیرد. وی در کنار مجسمه سازی، به نقاشی، شعر و داستان نویسی نیز می پردازد.
پیر هنر خود آموخته که 12 سال است بی وقفه مجسمه می سازد، نقاشی می کند، شعر و داستان می نویسد.
او پس از ارائه مجسمه های خود در گالری هایی چون گلستان، هما، آشیان نقش و مهر، موسسه صبا مدت هاست که در محوطه صبا کارگاهی دایر کرده است که علاقه مندان می توانند در فضایی صمیمانه، از نزدیک شاهد مراحل مختلف خلق اثر توسط این هنرمند باشند و در صورت تمایل اثری را نیز به یادگار برای خود تهیه کنند.
فراوری: سمیه رمضان ماهی
بخش هنری تبیان
منابع:
خبرگزاری سینماپرس
مجله هنری طاووس
هنرآنلاین