آخرین مکالمه یک شهید
آخرین کلمه شهید که پشت بیسیم گفت این بود: «حسین، حسین شعار ماست...». در همین حال ناگهان ترکش خمپاره حنجره مبارکش را پاره و سرش را از بدن جدا کرد و ذبیحالله عالی آسمانی شد.
به زبان مادری پشت بیسیم سخن میگفت. آخرین کلمات شهید عالی که پشت بیسیم میگفت، درس بزرگی برای امروز ماست. ما که خیلی چیزها را فراموش کردیم. ما که امروز خود را به خواب زده و غرق در زرق و برق دنیا شدیم و آخرت را از یاد بردیم.
روستای کردکلا
در تابستان گرم سال 1332، در روستای کردکلا بخش جویبار در خانوادهای کشاورز متولد شد. چون پدرش قبل از تولد او فوت کرده بود، مادر نام پدرش ذبیحالله را بر او نهاد. مادرش زنی مۆمنه بود و با کشاورزی مخارج زندگی را تأمین میکرد.
او تحصیلات ابتدائی را در روستای محل تولد خود گذراند و پس از آن برای تحصیلات به قائمشهر مهاجرت کرد. در کنار تحصیل به ورزش کشتی محلی علاقه بسیار داشت. دارای روحیه پهلوانی و منش مردانگی بود. مدتی بعد از اخذ دیپلم با «سمیه واگذاری» که برادرانش از پهلوانان کشتی بودند و با ذبیحاللّه دوستی و رفت و آمد خانوادگی داشتند، در سال 1355 ازدواج کرد.
اولین فرزند آنها «زینب» در سال 1356 متولد شد. ذبیحالله از داشتن فرزند دختر بسیار خوشحال بود. از همان دوران جوانی، فردی پرشور و طرفدار محرومان بود و با همه با تواضع و احترام رفتار میکرد. از آزار مردم پرهیز داشت و از افراد بیقید و بند و لاابالی متنفر بود. سعی میکرد سختیها و مشکلات را متحمل شود و مشکلات دیگران را حل کند. به خاطر همین روحیه بود که با آغاز مبارزات مردم ایران علیه رژیم طاغوت، فعالانه در مبارزات، راهپیماییها و پخش اعلامیههای حضرت امام (ره) شرکت کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار شرکت در مجالس مذهبی، در انجمن اسلامی محل فعالیت داشت و با هزینه خود برای محل، مسجدی بنا نهاد. دومین دختر او صفیه در سال 1358 و اولین فرزند پسر او به نام علیرضا در سال 1359 متولد شد.
از آغاز تجاوز عراق به ایران در آخرین روز شهریور 1359 هنوز یک ماه نگذشته بود که عالی با عضویت در بسیج نیروهای مردمی برای آموزش نظامی به پادگان امام حسین (ع) تهران رفت و پس از پانزده روز آموزش به جبهههای سرپل ذهاب و غرب کشور اعزام شد.
«حسین، حسین شعار ماست، شهادت افتخار...» ناگهان ترکش خمپاره حنجره مبارکش را پاره و سرش را از بدن جدا کرد. بر روی بالهای فرشتگان سوار شد و به آسمانها پر کشید
پاوه 1360
او برای دومین بار در 5 فروردین 1360 از طرف بسیج قائمشهر به جبهه اعزام و در پاوه مشغول فعالیت شد. در تاریخ ششم مردادماه بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه شکم به شدت مجروح و رودههای وی بر اثر عمل جراحی کوتاه شد. پس از بهبود نسبی از این جراحت در تاریخ 26 مهر 1360 به عضویت رسمی سپاه پاسداران ساری درآمد و با تشکیل یک گروه ضربت در عملیاتهای مختلف درونشهری علیه منافقین فعالیت داشت.
برای بار سوم در 10 اسفند 1360 به جبهه جنگ تحمیلی عازم شد و به عنوان جانشین گردان در منطقه عملیاتی مریوان تا 15 اردیبهشت 1361 انجام وظیفه میکرد. در جبهه به انجام مراسم مذهبی توجه بسیاری داشت و به همین خاطر اولین اقدامش در منطقه، بنا کردن مکانی برای نمازخانه بود. همواره در بر پا کردن نماز جماعت، دعای توسل و کمیل پیشقدم میشد.
در جبهه هیچ ترسی به خود راه نمیداد و شجاعانه در خطوط مقدم جبهه فعالیت میکرد. دیگران را به صبر و استقامت و رعایت اصول نظامی در میدان نبرد سفارش میکرد و رعایت نکردن اصول نظامی را به هیچ وجه برنمیتافت. سعی وافر داشت که رفتار حضرت علی (ع) را در برخورد با زیردستان و رزمندگان الگو قرار دهد. به همین علت زمانی که سر یک بسیجی به خاطر عدم رعایت اصول نظامی داد کشید، بعد از چند لحظه به شدت گریه کرد و هنگامی که علت گریه سۆال شد، گفت: «من با این عمل دستور حضرت علی (ع) را اجرا نکردم» .
آخرین مکالمه پشت بیسیم
در زیر آخرین مکالمه شهید ذبیحالله عالی، فرمانده گردان مسلم بن عقیل (ع) لشکر 25 کربلا با بیسیم با مرکز فرماندهی را میخوانیم:
«چقدر مگر میشود عقب افتاد از قافله شهدا، چقدر؟ گفته بودم که باید کمتر بنویسم. اگر میخواهی دلیلش را بدانی، در خود جستجو کن! راستی پایینتر از درجه سرباز هم درجهای هست؟ نقش خنده تلخی بر گونهام نشست، آن سان که خود را افسر نامیدم در این جنگ، غافل از اینکه جنگ را هم سالهای سال است، باخت کردهام ...، برهانش، قلمی است که در دست شهداست ولاغیر، شرمنده شهدا.»
پشت بیسیم میگفت: «حسین، حسین شعار ماست، شهادت افتخار...» ناگهان ترکش خمپاره حنجره مبارکش را پاره و سرش را از بدن جدا کرد. بر روی بالهای فرشتگان سوار شد و به آسمانها پر کشید.
چند دقیقهای از شهادتش نگذشته بود؛ همه اندوهگین و ناراحت بودند که یکباره صدای شهید حاج حسین بصیر را شنیدیم که میگفت: «گوشی را بدهید به عالی». بیسیمچی گفت: «ذبیحالله به نزد پیامبر(ص) سفر کرد».
منبع: خبرگزاری ایکنا