تبیان، دستیار زندگی
سلام بچه ها می خوام براتون در مورد ماجرای سه دوست خیلی صمیمی صحبت کنم . پدرام و طه و علی سه دوست خیلی صمیمی و خوب بودند که همیشه با هم درس می خوندند و با هم بازی می کردند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : آرزو صالحی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهربانی با حیوانات
دوست

سلام بچه ها می خوام براتون  در مورد ماجرای  سه دوست خیلی صمیمی صحبت کنم . پدرام و طه و علی سه دوست خیلی  صمیمی و خوب بودند که همیشه با هم درس می خوندند و با هم بازی می کردند.

تابستان امسال بچه ها تصمیم گرفتن هر کدام حیوان مورد علاقه شون رو بخرند و نگهداری کنند، پدرام جوجه خرید، طه ماهی و علی هم اردک خرید. اون ها از حیواناتشون نگهداری و با هاشون بازی می کردند.

بهشون غذا می دادند، آب می دادند و جاشون را تمیز می کردند و هر روز بعدازظهر می آوردنشون تو حیاط خونه علی و به هم دیگه نشون می دادند که حیووناشون چقدر بزرگ شده اند.

یک مدت طولانی بچه ها سرشون با حیوانها گرم بود تا اینکه علی نسبت به نگهداری حیوانش کوتاهی می کرد.

یادش می رفت به اون غذا بده، آبش رو پر نمی کرد و یا مدت طولانی جاشو تمیز نمی کرد.

اردک علی خیلی بی حال شده بود و روز به روز ضعیف تر می شد و نزدیک بود بمیرد. پدرام و طه ها فهمیدن علی تو نگهداری اردک کوتاهی می کند و از اون خوب نگهداری نمی کند به خاطر همین تصمیم گرفتند با هم به خونه علی برن و با اون صحبت بکنند و حتی با مادرانشون به باغ وحش برن و از نزدیک با نگهداری حیوانات آشنا بشن.

 پدرام و طه به خانه علی رفتند و در مورد اردک باهاش صحبت کردند و به علی گفتند: علی حیوانات جان دارند و ما باید از جان آنها محافظت کنیم، کاری که تو انجام می دی باعث می شود حیوان از بین برود. حیوان های ما همه بزرگ شدند و نیرومند ولی اردک تو روز به روز ظعیف تر می شود و این طوری دیر یا زود از بین می رود و تو در مقابل اون مسئولی.

علی یکم فکر کرد و گفت من نمی خواستم ای طوری بشه بچه ها قول می دم از این به بعد به اردکم توجه کنم و اون رو مثل حیوان های شما قوی کنم.

آرزو صالحی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

آماده شدن برای وقت نیاز

دختر گل بابا

لوازم تحریر نو

نوبت لیلا کوچولو

موجود بی‌فایده

کبریت بازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.