این دخترها با جنسیت خود مشکل دارند!
با دست چپش شلنگ قلیان را گرفته و دست راستش را مانند مردان روی پایش گذاشته است. در بیشتر انگشتهایش انگشتر انداخته است. زیرچشمی به دخترهای اطراف نگاه میكند. موهای كوتاه زیر شال كوتاهی كه روی سرش انداخته، خودنمایی میكند.
وقتی سرش را بلند میكند خط چاقو را میتوان روی گونهاش دید. سعی میكند زیر نگاههای جستوجوگر مردی كه برای استراحت روی تخت كناری نشسته، دود قلیان را بهصورت حلقههایی بالای سرش به پرواز درآورد. وقتی شاگرد قهوهخانه چایی را برایش میآورد، میگوید: «چاكریم آقامرتضی...» شلوار ششجیب خاكیرنگ و كفشهای كتانی و مانتویی كه استتاری است برای تیپ پسرانهاش، ظاهر این دختر را تشكیل میدهد. او میخواهد یك پسر باشد تا دختر؛ این را میتوان از حركات غلوشده پسرانهاش فهمید. نتیجه یكی از تحقیقات جامعهشناسی نشان داده است كه بیش از 50 درصد دختران ایرانی تمایل به داشتن رفتارهایی پسرانه دارند.
اما دلیل این گرایش چیست؟
سید هادی معتمدی؛ دکترای جامعه شناسی، درباره آسیب شناسی در رابطه با گرایش دخترها به رفتارهای پسرانه می گوید: آزادی عمل پسران نسبت به دختران بیشتر است و با این روش دختران ناخودآگاه آزادی عملی را که آرزو دارند به دست می آورند.
همیشه در خانواده های ما کنترل پسران کمتر از دختران است.
این آسیب شناس در مورد پیامدهای این گونه رفتارها در آینده فرد توضیح می دهد:
دختری که تصویری مردانه از خود دارد، نمی تواند ، رفتارهای صحیح زنانه بروز دهدو در ازدواج و ایفای نقش مادری با مشکل روبرو می شود.
پدر و مادر اینگونه دختران با رفتارهای آن ها مخالفت می کنند ، به خصوص در خانواده هایی که سنتی تر هستند.مخالفت ها و برخوردها شدیدتر می شود و پس از مدتی از خانواده طرد می شوند ودر نهایت ، افسردگی، خودکشی و افت عملکرد گریبان فرد را می گیرد.وی نیاز به همترازی ، تبلیغات نادرستی که زن و مرد را از هر نظر برابر جلوه می دهد بی آن که به تفاوت ها اشاره کند را از جمله عواملی می داند که دختران را به سمت پسرانه رفتار کردن برای به دست آوردن رابطه برابر ترغیب می کند.
تربیت اجتماعی بیشترین تاثیر را بر فرد می گذارد
محمد پیروی خامنه ، روانشناس درباره این نوع رفتارها می گوید: این رفتارها به استعدادهای تربیتی هر فرد بستگی دارد، گاهی محیط شرایط را طوری فراهم می کند که گرایش به این سمت زیادتر شود. اما نقش تربیت اجتماعی و تاثیری که جامعه بر فرد می گذارد از همه پررنگ تر است.
الگوها و امتیازاتی که جامعه به فرد می دهد بسیار بر رفتارهای فردی تاثیر گذار است و در جامعه ما پسران از نظر ظاهری آزادی بیشتری دارند.
دخترانی که اعتماد به نفس کمتری دارند و دوست دارند به هر ترتیبی خودی در جامعه نشان دهند برای برخورداری از این امتیازات در رفتار ، پوشش و کلام به پسرانه رفتار کردن گرایش پیدا می کنند.
«دختران گمان میكنند با پوشیدن لباس و انجام اعمال پسرانه میتوانند آزادیهای بیشتری در سطح جامعه كسب كنند. آنها با پوشیدن تیشرت و كوتاه كردن موی سر، آن هم به قیمت زیر پا گذاشتن اصول قانونی و عرفی، شرایطی را برای خود فراهم میسازند كه احساس میكنند با وفادار ماندن به رفتارهای دخترانه امكان رسیدن به آنها وجود ندارد.»
به طور مثال فلان فوتبالیست می شود الگوی شخصیتی و این دختر بی اختیار از رفتارهای وی تقلید می کند و سیگار و قلیان کشیدن را نشان از شخصیتی متفاوت می داند.
خامنه نیز در مورد آینده این دختران می گوید: جامعه رفتارهای پسرانه در دختران را نمی پذیرد و عرف آن ها را طرد و گاهی قانون با آن ها برخورد می کند.
وقتی جنسیت در این افراد کم رنگ می شود، وظایفی که مختص دختران است ، مثل مادر بودن و همسر بودن به دست فراموشی سپرده می شود. شغل های مردانه در دست زنان! امروزه در بسیاری از مشاغل كه به صورت سنتی در حیطه توانایی مردان شناخته میشد، زنان و دختران مشغول به كار هستند. زنانی كه بیشتر از سر اجبار و كمتر از روی علاقه در بسیاری اوقات با دستمزدی ناچیز تن به كار هایی از این دست می دهند. شاید تا چند سال پیش نشستن یك خانم پشت فرمان تاكسی، اتوبوس، ماشینهای سنگین خدمات شهری، دستفروشی كنار خیابان، رانندگی در جادهها و غیره باعث تعجب بسیاری از مردان و حتی زنان میشد.اما در حال حاظر بندرت با كسانی روبرو میشویم كه از دیدن یك زن در حین انجام كارهایی كه پیش از این مردانه تلقی میشد تعجب كنند.
زنانی و دخترانی كه به مشاغل سخت یا مردانه روی میآورند كارهایی چون رانندگی اتوبوس، كامیون و غیره- ویژگیهای رفتاری آن حرفه را به خود میگیرند. این امر باعث میشود فاصله آنها با جامعه و افراد و خانوادهشان بیشتر شود.
هر فردی برای كار خاصی ساخته شده است. همانگونه كه اگر مردی درخانه بماند و خانهداری كند، به مرور ویژگیهای زنانه بر او غالب میشود، اگر زنی هم به كارهای مردانه بپردازد، به تدریج ظرافتهای رفتاری خود را از دست میدهد و خوی مردانه پیدا میكند و این امر از نظر فرهنگی برای ما ناملموس است.
جامعه با دخترها چه کرده؟
دختران کم سن و سال به خاطر آزادی عمل بیشتر سعی می کنند با ظاهری پسرانه کمتر توجه جامعه را به گشت های خود جلب کنند و به طور مثال به راحتی بتوانند موتور سوار شوند، یا در پارک ها ورزش و تفریح کنند.
این دختران در خانواده هایی که نظارت و کنترل کافی وجود ندارد در ساعاتی که بیرون از خانه هستند، تغییر شکل می دهند و آزادی هایی را که دوست دارند، به دست می آورند.
در جامعه مرد سالار که کمتر رفتارهای مردانه زیر سوال برود و زن ها بیشتر تحت کنترل مستقیم باشند، تظاهر به مردانگی بیشتر می شود.
منع قلیان بیشتر به دلیل شیوع قلیان در زنان بود، بنابراین این منع و محدودیتی که ایجاد می کند، انگیزه ای می شود تا زنان برای آزادی عمل بیشتر و مزاحمت کمتر، پوشش، ظاهری مردانه داشته باشند.
امروزه در بسیاری از مشاغل كه به صورت سنتی در حیطه توانایی مردان شناخته میشد، زنان و دختران مشغول به كار هستند. زنانی كه بیشتر از سر اجبار و كمتر از روی علاقه در بسیاری اوقات با دستمزدی ناچیز تن به كار هایی از این دست می دهند. شاید تا چند سال پیش نشستن یك خانم پشت فرمان تاكسی، اتوبوس، ماشینهای سنگین خدمات شهری، دستفروشی كنار خیابان، رانندگی در جادهها و غیره باعث تعجب بسیاری از مردان و حتی زنان میشد.اما در حال حاظر بندرت با كسانی روبرو میشویم كه از دیدن یك زن در حین انجام كارهایی كه پیش از این مردانه تلقی میشد تعجب كنند
بروز چنین رفتارهایی بهویژه در مورد دختران نشان از كمرنگ شدن هویت جنسیتی آنها دارد. دكتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس نیز در اینباره معتقد است: «دختران گمان میكنند با پوشیدن لباس و انجام اعمال پسرانه میتوانند آزادیهای بیشتری در سطح جامعه كسب كنند. آنها با پوشیدن تیشرت و كوتاه كردن موی سر، آن هم به قیمت زیر پا گذاشتن اصول قانونی و عرفی، شرایطی را برای خود فراهم میسازند كه احساس میكنند با وفادار ماندن به رفتارهای دخترانه امكان رسیدن به آنها وجود ندارد.»
متاسفانه در حال حاضر ما مانند نسلهای پیشین برای کودکان و نوجوانان الگو و قالب از پیش تعیین شده نداریم در چنین شرایطی آنها خود برای خود قالب تعریف می کنند. بنابراین نسل جدید دارای هویت واحد نمی شوند و هر کس هویتی منفرد می یابد.
در این گم گشتگی هویت، عدم داشتن آزادی عمل و محدودیتهایی که دختران در بروز گرایشها و تمایلات دارند گاه آنها را به سوی رفتارهای جنس مخالف ترغیب می کند . بدین ترتیب نقش تربیت اجتماعی و تاثیری که جامعه بر فرد می گذارد از خانواده هم پررنگ تر است.
فرآوری: طاهره رشیدی
بخش اجتماعی تبیان
منابع :1- سیمرغ / 2- وبلاگ زیر پوست شهر / 3- قدس انلاین