مادر شهید بروجردی آرام گرفت
در پیام تسلیت فرمانده کل سپاه پاسداران آمده است:
«انا لله و انا الیه راجعون»
خانواده سردار سرلشکر شهید محمد بروجردی
سلام علیکم
درگذشت امالشهید «حاجیه خانم خدیجه محمدی» آن فاضله به حق پیوسته را به خاندان و بستگان سوگوار تسلیت عرض مینمایم.
درود الهی بر روح آن بانوی صالحه که عمر مبارک خویش را به زهد و عشق و ارادت به اهل بیت (ع) سپری کرد و در دامان پرمهر خویش، فرزندی مجاهد همچون سردار شهید محمد بروجردی را برای دفاع از اسلام عزیز و انقلاب اسلامی تربیت و در این راه تقدیم نمود.
از خداوند لطیف مسألت دارم؛ آن مادر صبور را شامل الطاف بیکران خود قرار دهد و با حضرت صدیقهطاهره، فاطمه زهرا (سلامالله علیها) محشور فرماید. انشاءالله.
سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
خاطراتی از مادر شهید
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: مادر شهید بروجردی برای من نقل کرد گفت: «وقتی بیهوش شدم، لحظاتی بعد دیدم که فرزندم محمد سرم را به دامن گرفته و مرا نوازش میکند.» و این نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ شهید با مادرش بود.
درود الهی بر روح آن بانوی صالحه که عمر مبارک خویش را به زهد و عشق و ارادت به اهل بیت (ع) سپری
سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم تشییع خدیجه محمدی مادر شهید بروجردی در جمع خبرنگاران پیرامون شخصیت این مادر شهید گفت: اینکه امام فرمودند از دامن زن مرد به معراج میرود مصداق عینیاش همین مادر شهید بروجردی است که واقعاً با تربیت فرزند شجاع، بصیر و دلاوری توانست خدمت بزرگی به اسلام و مسلمین بکند. حقیقتاً این مادر در خدمت به نظام نقش بزرگی داشت.
وی افزود: خاطرهای از فعالیت شهید بروجردی با یک واسطه شنیدهام که آن را نقل میکنم تا اهمیت مسئله در بحث تربیتی با این مصداق بیشتر مشخص شود. شهید بروجردی نقل میکردند که من بچه بودم ایام عید نوروز بود و وضعیت مالی خوبی نداشتیم. همه بچهها لباسهای نو داشتند و خیلی تمیز بودند. اما ما امکاناتی نداشتیم. چند بار به مادرم گفتم که من هم کفش و کلاه و لباس نو میخواهم اما مادر در تنگنا بود و نپذیرفت تا اینکه یک روز مادر ناراحت شد و من گریه کنان از این قضیه خوابیدم. در عالم خواب دیدم امیرمومنان علی (ع) به من فرمودند: «پسرم چرا مادر را ناراحت میکنی او در تنگنا هست و نمیتواند هرچه خواستی از این به بعد از من بخواه.» شهید بروجردی میگفت از آن زمان که از این خواب بیدار شدم یعنی دوران کودکی تا این لحظه هیچ رغبتی به مال دنیا پیدا نکردهام. این عنایت خاص حضرت امیرالمومنین (ع) بود و در دامن چنین مادری چنین فرزندی تربیت شد.
لحظاتی بعد دیدم که فرزندم محمد سرم را به دامن گرفته و مرا نوازش میکند
سردار باقرزاده در ادامه به خاطره دیگری از مادر شهید از دوران بعد از شهادت شهید بروجردی اشاره کرد و گفت: حدود ده سال پیش یک روز مادر شهید بروجردی در خانهشان بالای یک چهارپایهای رفته بودند تا پردهای را نصب کنند، تعادلشان را از دست داده و زمین خورده و بیهوش میشوند. آن طور که خودش برای من نقل کرد گفت: «لحظاتی بعد دیدم که فرزندم محمد سرم را به دامن گرفته و مرا نوازش میکند.» ارتباط شهید با مادرش اینگونه بود که در تنهاییها هم چه بسا مراقبت داشت. خدا این مادر را رحمت کند. زن بسیار شجاع، بصیر، آگاه و زاهد و دارای عزت نفس و همت بلند بود. یک روح بسیار بلند و عزت نفس بسیار بالایی داشت. ما ندیدیم که هیچ وقت نسبت به مسائل مادی گلایهای داشته باشد. این تصویر در خود شهید بروجردی هم متجلی بود.
فرآوری: سامیه امینی
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: خبرگزاری: ایکنا/تسنیم