تبیان، دستیار زندگی
گفت‌وگو با «محمدعلی بهمنی» شاعر و غزل‌سرا و در ادامه آوردن نظرات فاضل نظری، عبدالجبار کاکایی و عباس براتی پور درباره ی محمدعلی بهمنی و شعرش.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وجودم را با لطافت شعر درمان می‌کنم


گفت‌وگو با «محمدعلی بهمنی» شاعر و غزل‌سرا و مروی بر نظرات فاضل نظری، عبدالجبار کاکایی و عباس براتی پور درباره  محمدعلی بهمنی و شعرش.

محمدعلی بهمنی

گفت‌وگو با «محمدعلی بهمنی» شاعر و غزل‌سرا

گفت‌وگو با شاعری که زاده خاک دامنگیر جنوب است، اندکی آرام اما به شیرینی می‌گذرد. «محمدعلی بهمنی» شاعری که انس با جهان پیچیده شعر را در سن کودکی تجربه کرده است،هنوز ناگفته‌های زیادی را از دوران کودکی‌اش به یاد دارد. صحبت با محمدعلی بهمنی زود به دنیای غزل می‌رسد. بهمنی تا به امروز آثار زیادی همچون در بی‌وزنی (1351)عامیانه‌ها (1355)گیسو، کلاه، کفتر (1356)گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود (1369) را سروده است که تاکنون با استقبال زیادی مواجه شده است. محمدعلی بهمنی در سال 1378 موفق به دریافت تندیس خورشید مهر به‌عنوان برترین غزل‌سرای ایران شد.

در خانه ما سفره شعر پهن بود

دوران کودکی هر کسی برای او یادگارهایی برجا می‌گذارد. یادگارهایی که آنچنان در ذهن تثبیت می‌شوند که هرگز از یادمان نمی‌رود. یادگار عصر زلال کودکی من نیز شنیدن شعر بود.در خانواده ما نیز شعر سفره‌ای بود که برای تقویت روح خانواده از آن بهره گرفته می‌شد. در این شرایط گوش دادن به شاهنامه سنتی بود که شکستن آن از دیدگاه خانواده جرم محسوب می‌شد. این شرایط سبب شد که شعر جزء جدایی ناپذیر زندگی من تلقی شود و به قول معروف با گوشت وخون من در آمیخته شود.

به شعر درمانی معتقد هستم

در حالی که در جهان امروز از درمانی‌های علمی برای بهبود بیماری‌ها سخن گفته می‌شود من شاعر نیز برای خودم درمان‌هایی را اختراع کردم. بارها شده است که برای بیماری قلبی به بیمارستان مراجعه کردم در فاصله‌ای که از سوار شدن بر آمبولانس تا رسیدن به بیمارستان طول کشیده است. سعی کردم قطعه‌ای از اشعاری را که دوست دارم را با خود زمزمه کنم. می‌توانم بگویم داروی دردهای من شعر است و بس. دارویی که هیچ‌گاه من را ناامید نکرده است.

با غزل دست و پنجه نرم می‌کنم

زبان‌های شعری گوناگون هر کدام کارکردهای خاص خود را دارند و به همین سبب نمی‌توان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد و برای آنان برتری مشخص کرد. با وجود این در میان قالب‌های شعری گوناگون غزل برای من حس و حال دیگری دارد. برخی تصور می‌کنند که از عشق گفتن و از دلدادگی سرودن تنها کارکرد غزل است. حال آنکه غزل‌های اجتماعی بخصوص در دوران معاصر رونق ویژه‌ای داشته‌اند و حتی مردمی‌تر بوده‌اند. دنیای غزل برای من از جهان شعری دیگر توانمند‌تر است شاید به این دلیل که من غزل را پهلوانی قوی و قدر می‌بینم که مجبورم برای مهار کردنش با او دست و پنجه نرم کنم. این جنگ برای من حس زیباتری به همراه می‌آورد. اولین مجموعه شعری که در سال 1350 از من منتشر شد «باغ لال» بود. مجموعه‌ای که متشکل از شعرهای نیمایی بود. بنابراین باید بگویم من کارخود را با غزل شروع کرده‌‌ام و با این شعر به دنیای شاعران وارد شدم. ورود من به دنیای شاعری با غزل سرایی همراه بوده و این ورود همیشه علاقه من را به غزل دو چندان کرده است.

ترانه‌های خوب شنیده نمی‌شوند

ترانه‌ها نیز حالا بخشی از دنیای هنر شعر را به نام خود سند زده است. تفاوت شعر و ترانه این است که شعر مخاطب‌های خاص خود را دارد و ترانه مخاطب عام دارد. بنابراین باید گفت که زمانی که ما به دنیای ترانه‌سرایی قدم می‌نهیم با مخاطب‌های ناگزیر سر و کار داریم. با اینکه وجود ترانه‌های خوب و با ارزش را کتمان نمی‌کنم اما معتقدم که ترانه‌های خوب، شنیده نمی‌شوند. این موضوع نیز به سوء‌مدیریت فرهنگی در کشور ما گره می‌خورد. در این شرایط است که خواننده‌های نه چندان خوب زیاد می‌شوند و افرادی با کمتر از 4 یا پنج‌میلیون تومان دست به تولید ترانه می‌زنند. این اتفاق ناخوشایند به مرور زمان بر عرصه فرهنگ تاثیر می‌گذارد و سبب می‌شود که باورمندی مردم به ترانه‌سرایی کمتر شود و فرهنگ عمومی نیز آسیب ببیند. این موضوعات ناراحتم می‌کند و رنجنامه این روزهای من است.

به‌رغم شکوه و شکایت‌هایی که همیشه درباره داوری جایزه‌ها وجود دارد نکته‌ای که در بسیاری از موارد از آن کمتر یاد می‌شود این است که اثر خوب خود بال پرواز خود را پیدا می‌کند.

ممیزی شعر با کارشناسی فرق دارد

نقد اثر یک هنرمند در همه جای جهان امری ثابت شده است. من نیز غالبا در شورای شعر با این انتقادات مواجه می‌شدم. بسیاری از افراد نسبت به مقوله نقد حساسیت‌هایی از خود نشان می‌دهند. این حساسیت بدانجا برمی‌گردد که ما بین کارشناس و ممیز فرقی قائل نیستیم.شاعران یا ترانه‌سرایان ما وقتی که شعر خود را به شورای شعر عرضه می‌کنند بخشی از کار خود را به عمد کوتاه می‌کنند همین مسئله سبب می‌شود که آن‌ها دربرابر کوچک‌ترین نقدی که بر اثرشان وارد می‌شود،جبهه‌گیری کنند و اصول کارشناسی را در فرایند ممیزی تلقی کنند. ولی ما وقتی در شورای شعر، اثری قوی و بامضمون اجتماعی می‌بینیم خرسند و خوشحال می‌شویم که حالا یک اثر قوی تولید شده است که مردم از آن بهره می‌گیرند. این انتقادات همواره در جشنواره‌های مختلف نیز وجود دارد.کسانی که جایزه نمی‌گیرند به‌طور طبیعی ناراحت می‌شوند اما اگر به فرایند این ماجرا نگاه کنیم متوجه می‌شویم که در یک فراخوان قضاوت کردن درباره دو یا چند اثر که ارزش ادبی تقریبا یکسانی دارند کاری چندان آسان نیست.

به‌رغم شکوه و شکایت‌هایی که همیشه درباره داوری جایزه‌ها وجود دارد نکته‌ای که در بسیاری از موارد از آن کمتر یاد می‌شود این است که اثر خوب خود بال پرواز خود را پیدا می‌کند. حنجره شعر حالا صداهای نارسایی را پخش می‌کند. وظیفه ترمیم این حنجره آسیب دیده به عهده نسل جوان است.

محمدعلی بهمنی

دیدگاه فاضل نظری، عبدالجبار کاکایی و عباس براتی پور درباره محمدعلی بهمنی و شعرش.

شاعری متعهد و مهربان

فاضل نظری، شاعر: توصیف کردن روحیات و خلقیات شاعران کار چندان آسانی نیست. این غزل‌سرای معاصر را می‌توان شاعری مردم دوست دانست. پیوستگی وی با مردم را می‌توان از زبان ساده و صمیمی آثار او نیز مشاهده کرد. غزل‌های محمدعلی بهمنی روایت شاعر گونه‌ای از موقعیت‌های معروف و ملموس زندگی است. اگر از گذشته تا به امروز به شعر بهمنی بنگریم خصوصیات روحی او را در آثارش می‌‌بینیم که تا به امروز در شعرهای درخشان بهمنی خود را نشان داده‌اند. نزدیکی با محمدعلی بهمنی چند صفت او را به خوبی عریان و نمایان می‌سازد. علاوه بر ذوق لطیف و هنری او که مایه آفرینش‌های هنری اوست، مهربانی بی‌حد و حصر و وفای به عهد،احترام به دیگران و دوست داشتن همه انسان‌ها،صفاتی هستند که نگاه بهمنی را به زندگی به خوبی روایت می‌کنند و راز صفات اخلاقی‌اش را باز می‌کنند. جوانمردی و سادگی صفات نیکوی دیگری هستند که بسیاری از بزرگان دنیای ادبیات او را به بهمنی نسبت می‌دهند. استقبال از آثار بهمنی یک پیام مهم و اساسی دارد آن پیام مهم و اساسی نیز این است که در دل و جان مردم نفوذ کرده است. موقعیتی که صفات اخلاقی نیکویش آن را ساخته است.

غزل، زبان ساده یک شاعر

عباس براتی‌پور، شاعر: با مطالعه آثار استاد محمدعلی بهمنی می‌توان به راحتی به ویژگی‌های کلامی شعر او پی برد. وی نمونه‌ای از شاعران است که با قطعیت از پیچیدگی‌های کلامی و مطول گویی‌های بیهوده دوری می‌کند. علت استقبال مخاطبان از غزل‌های محمدعلی بهمنی را نیز می‌توان همین زبان ساده و صمیمی دانست. این غزل سرا علاوه بر سرودن غزل‌های عاشقانه در غزل اجتماعی نیز تبحر دارد. مسیر شعر بهمنی همان مسیر صحیح و ژرفی است که حافظ در شعر خود به کار گرفته است. مخاطب در این شرایط هر لحظه که اثر شاعر را می‌خواند با وی ارتباط برقرار می‌کند. گویی ناگفته‌های خود را هر روز از زبان شاعر می‌شنود. به همین دلیل است که بسیاری از آثار با گذشت زمان نه تنها از بلوغ و تازگی‌شان کم نمی‌شود بلکه با گذر زمان مخاطبان تازه‌ای را برای خود می‌یابند.

غزل؛ سرچشمه ترانه‌های «بهمنی»

عبد الجبار کاکایی، شاعر و ترانه سرا: در شرایطی که ترانه‌ها بر اثر تولید زیاد و بی‌رویه که به آفت تکراری بودن و دوری کردن از خلاقیت و یکسان‌سازی،دچار شده است. سخن گفتن از ترانه‌سراهایی چون محمدعلی بهمنی که به مخاطب اصیل خود احترام می‌گذارند دلپذیر است.

بهمنی نمونه‌ای از نسل ترانه‌سرایان است که هنوز در میان هزاران ترانه که به بهانه‌های مختلف متولد می‌شوند، برای مخاطبان اصیل خود احترام قائل می‌شوند و آنان را دست‌کم نمی‌گیرند. ‌می‌توان گفت،دلیل محتوای غنی ترانه‌های بهمنی را می‌شود در همین توجه عمیق و سازنده به شعر جست و جو نمود.

سرایندگان آثار قوی ترانه می‌دانند برای اینکه رود ترانه به درستی جاری شود باید سرچشمه این رود را به ترانه وصل کنند. کسانی مانند محمدعلی بهمنی ریاضت کشیدن در دنیای شاعری را انتخاب می‌کنند و بر محتوای غنی ترانه‌سرایی اصرار می‌ورزند.

در شرایطی که محتوا و غنای ترانه‌ها به دلیل ضعف جدی در فرایند توزیع، تولید و پخش موسیقی پاپ به کنار گذاشته می‌شود و در نبود سیاستگذاری‌ها هر اثری به خود اجازه حضور در بازار ترانه را می‌دهد،حضور بهمنی در عرصه ترانه‌سرایی را باید به فال نیک گرفت. کسی که اصول صحیح ترانه‌سرایی را می‌داند و چارچوب ترانه‌سرایی موفق را می‌شناسد.

همین خصلت منحصر به فرد، نام این ترانه‌سرا را در ردیف ترانه‌سرایان بزرگی همچون رهی معیری،عمران صلاحی و حسین منزوی قرار داده است. بدون اغراق می‌توانم بگویم که او نام خود را به نیکی در عرصه ترانه‌سرایی ثبت کرده است. تثبیتی که در سایه توجه جدی و مستمر به مقوله شعر و جدی گرفتن ترانه‌سرایی به وجود آمده است.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منبع: تهران‌امروز