تبیان، دستیار زندگی
در مقاله گذشته گفتیم که وقتی پل رند طراح مشهور گرافیک مدرنیستی، تصمیم گرفت برای محصولی از شرکت استیون جابز نشانه-نوشته ای را طراحی کند ، برای متقاعد کرد جابز و همکارانش ، جزوه ای را همراه با نشانه-نوشته طراحی شده به ایشان تحویل داد که خود جزوه در واقع
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پل رند و داستان خلق نکست(3)


در مقاله گذشته گفتیم که وقتی "پل رند" طراح مشهور گرافیک مدرنیستی، تصمیم گرفت برای محصولی از شرکت "استیون جابز" نشانه-نوشته ای را طراحی کند ، برای متقاعد کرد جابز و همکارانش ، جزوه ای را همراه با نشانه-نوشته طراحی شده به ایشان تحویل داد که خود جزوه در واقع روند آموزش چگونه گزیدن یک نشانه-نوشته خوب و موفق بود. به بخشی از این جزوه در دو مقاله گذشته پرداختیم.

پل رند و داستان خلق نکست(3)

گفتیم که پل رند بعد از برشمردن ویژگی های یک فونت خوب برای نشانه-نوشته سخن خود را به اینجا کشانید که عملکرد یک علامت چگونه باید باشد؟ در پاسخ به این سوال وی می گوید:

"به طور آرمانی ، یک نشانه-نوشته باید درباره ی آن حرفه ای که به طور نمادین می شناساند، توضیحی بدهد یا اشاره ای به آن بکند. اما در واقع این کار به ندرت صورت می گیرد و حتی ضرورت ندارد. مثلا در خود نماد IBM هیچ چیز خاصی که بر کامپیوتر دلالت داشته باشد وجود ندارد، بلکه این دلالت را کسانی که نشانه را می بینند به آن اطلاق می کنند. اما اکنون دیگر نوارهای افقی همه را به یاد کامپیوتر می اندازد، چراکه اتفاقا حروف اختصاری یک شرکت بزرگ کامپیوتری به این شکل نوشته شده است..."

پس از این "رند" ، ایده و فکر زیربنایی طرح مورد نظر خود را برای NeXT مطرح می کند:

" یک نشانه-نوشته وقتی معنی مشخصی پیدا می کند که در طول یک مدت زمان با یک محصول مشخص یا با خدمات یک سازمان مشخص همراه و تداعی شود. چیزی که در این میان اساسی است، یافتن یک حربه ی معنایی یا ایده ای است که ترجیحا به محصول ربط داشته باشد و به این ترتیب اسم شرکت را برجسته کند و یا به یاد بیاورد. مکعبی که کامپیوتر در آن قرار می گیرد می تواند نقش این حربه را ایفا کند چرا که به لحاظ بصری می تواند بر ذهن مخاطب تاثیر بگذارد و یادآوری آن آسان است. برخلاف کلمه next، فرم مکعب، مفهومی را مجسم می سازد، به یافتن معنا کمک می کند و به مخاطب لذت تشخیص محصول را می چشاند."

پل رند و داستان خلق نکست(3)

"رند" که حدس زده بود کاربرد مکعب می تواند سوال برانگیز باشد، در ادامه ،بحث چندمنظورگی را به میان کشید:

" ایده مکعب ، این حسن را دارد که تنها برای یک محصول یا یک مفهوم کاربرد ندارد. سه بعدی بودن آن توجه بیننده را بیشتر به سوی خود جلب می کند."

زمانی که توانست ثابت کند که مکعب فرم مناسبی برای نشانه-نوشته ی مذکور است، "رند "در ادامه ساختار ابتدایی نشانه-نوشته را مورد بررسی قرار داد:

" تقسیم نشانه-نوشته در دو خط، چندین منظور را تامین می کند: اول این که بیننده یکه می خورد و خود کلمه هم شکل تازه ای به خود می گیرد و بنابراین خیلی راحت از کاربرد معمولش فاصله می گیرد. از آن مهم تر این که شکستن کلمه در دو خط باعث می شود که اندازه ی حروف را در همان چارچوب مکعب بتوان تا دو برابر افزایش داد. اگر قرار بود که نشانه-نوشته رادر یک خط می نوشتیم، برای قرار گرفتن در همین چارچوب ، بیش از حد کوچک می شد."

"رند" ثابت کرد که با این کارش خوانا بودن کلمه مخدوش نشده، چرا که این کلمه آن قدر آسان بود که بعید بود غلط خوانده شود.

"از آن گذشته، مردم با این ساختارهای واژگانی خو گرفته اند، مثلا با ترکیباتی که از کلمات چهارحرفی مثل LOVE ساخته می شوند."

"به طور آرمانی ، یک نشانه-نوشته باید درباره ی آن حرفه ای که به طور نمادین می شناساند، توضیحی بدهد یا اشاره ای به آن بکند. اما در واقع این کار به ندرت صورت می گیرد و حتی ضرورت ندارد. مثلا در خود نماد IBM هیچ چیز خاصی که بر کامپیوتر دلالت داشته باشد وجود ندارد، بلکه این دلالت را کسانی که نشانه را می بینند به آن اطلاق می کنند. اما اکنون دیگر نوارهای افقی همه را به یاد کامپیوتر می اندازد، چراکه اتفاقا حروف اختصاری یک شرکت بزرگ کامپیوتری به این شکل نوشته شده است..."

او جزوه خود را با تحلیل واقع بینانه به پایان برد:

"برای کوچک کردن این نشانه-نوشته و کاربرد تبلیغاتی آن امکانات فراوانی وجود دارد: برای سنجاق کراوات، دست بندهای زیبا، گیره های کاغذ، برچسب و سایر اقلام تبلیغاتی. در عین حال در اندازه بزرگ هم خوب جواب می دهد، مثلا به عنوان علائم تجاری ، در نمایش مکعب های بزرگی که خود محصول هم در آن ها جا شده باشد و نیز برای غرفه های نمایشگاهی. برای مواد چاپی هم انعطاف پذیری بی پایان و قدرت جلب توجه اش کاملا مشهود است و نیاز به تعریف ندارد."

پل رند و داستان خلق نکست(3)

وقتی که نشانه-نوشته ی" رند" داشت معرفی می شد، او حتی یک کلمه هم حرف نزد، فقط نشسته بود و ساکت "جابز" را که مشغول خواندن جزوه بود تماشا می کرد.

"جابز" آن روز را به خاطر می آورد:

"خود جزوه همه را کاملا غافلگیر کرده بود. من قانع شده بودم که هر نمونه ی حروف نگاری که در صفحات اولیه ی جزوه آورده شده بود، نشانه-نوشته ی نهایی است و کاملا مطمئن نبودم که" پل" دارد چه کار می کند تا این که به آخر جزوه رسیدم. در آن لحظه بود که متوجه شدم ما راه حل را در دست داریم..." رند" به ما یک جواهر تقدیم کرده بود که در بازنگری به آن ارزشش کاملا هویدا می شد."

علاوه بر این ، همان طور که بعدها معلوم شد، وسیله ی کمک آموزشی صمیمی" رند"، یعنی جزوه ای که به کار برد، تاکیدی بود بر تعهدات خود "جابز" در امر آموزش.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

سواد طراحی/ استیون هلز و کارن پومری/ ترجمه رضا علیزاده، سیما ذوالفقاری،مازیار میرهادی زاده/ انتشارت روزنه

یک قرن طراحی گرافیک/ جرمی اینسلی/ آزاده اعتصام و محبوبه توتونچی/ انتشارات یساولی

سایت paul-rand

سایت library.rit

مطالب مرتبط:

باهاوس و هنر گرافیک

گرافیک در آثار رودچنکو

ال لیسیتزکی: هنرمند پیشرو