عروس و داماد؛ زیر ذره بین
در واقع همان قدر که احتمال ازدواج ناموفق بالا رفته، ضرورت تحقیق و دقت و شناخت هم بیشتر شده است. با تغییر شکل آشنایی دختر و پسر در جامعه امروز، شکل این تحقیقات هم باید عوض شود. تحقیقی که نه فقط خانواده دختر از پسر، بلکه خانواده پسر هم از دختر باید انجام دهند. سۆالات مقدماتی مثل سن و شغل و فرهنگ خانواده در جلسات اول آشنایی پرسیده میشود اما تحقیق اصلی که بعد از آن آغاز میشود، سرنوشت یک عمر زندگی را رقم میزند و باید جامع و کامل باشد و بیشترین شناخت را از همسر آینده به دست بدهد. هرچند که همیشه وجهه ناشناختهای باقی میماند که فقط با زندگی زیر یک سقف معلوم میشود.
حرفهای اول آشنایی
همه در شروع ارتباط، ناخودآگاه خود را طوری نشان میدهند که برای طرف مقابل جذابتر به نظر برسند اما در عمل چیز دیگری هستند. شناخت افراد از هم در دوره آشنایی خیلی گنگ است چون معمولا روابط منقطع است. یعنی طرفین هفتهای یک یا دو بار همدیگر را میبینند و در این زمان کوتاه طبیعی است که فقط حرفهای شیرین به هم میزنند اما در رابطه تنگاتنگ در زندگی زناشویی همه چیز فرق میکند. ما در زندگی از هم طلبکاریم و برای اینکه احساس آرامش و امنیت کنیم از یکدیگر سهم میخواهیم. اگر قرار باشد همسرمان ساعت 6 از سر کار برگردد ما وقت عصر او را برای خودمان میخواهیم اما حالا اگر او عصرها را برای دوستان یا خانواده خودش اختصاص دهد، بحران تازه شروع میشود.
حرفهای دختر و پسر قابل استناد است؟
بیشتر سۆالهایی که دختر و پسر در دوره آشنایی از هم میپرسند حول برنامههایشان برای آینده میچرخد که معمولا به جوابهای قابل استنادی نمیرسد. در واقع آنها فقط درباره آرزوهایشان حرف میزنند، مخصوصا اگر جوان باشند. این محاورات بین دختر و پسر فقط میتواند برای این باشد که آنها کمی به هم نزدیک شوند و توافقات نمیتواند قطعیت داشته باشد اما وقتی دو نفر در سن بالا به هم تعهد میدهند وضعیت فرق میکند. جایگاه اجتماعی آنها در آن وضعیت تثبیت شدهاست. آنها برای خود کار و موقعیت، قواعد و هنجارهایی دارند که به آن باور دارند و براساس آن حرف میزنند.
از کی بپرسیم؟!
برای اثبات و صحت حرف های دختر و پسر تحقیق لازم است، لذا منابع زیر بهترین منبع تحقیق هستند:
- آشنایان
- دوستان
- محل کار یا تحصیل
- همسایهها
- معرف
چی بپرسیم؟!
مسلم است؛ از خواستگار! اما این که چه چیزهایی را درباره خواستگار باید بدانید، نکته مهمی است که خیلیها ساده از کنار آن میگذرند. با این توجیه که: شناخت کامل زیر یک سقف به دست میآید. اما واقعیت این است که بخش مهمی از شناخت با همین پرس و جوها حاصل می شود. شما درباره این ویژگیها باید از اطرافیان عروس خانم یا آقای داماد پرس و جو کنید:
الف) خانواده
ب) رفتار فردی و اجتماعی
ج) دوستان
د) مسئولیتپذیری
ه) رعایت حقوق دیگران
و) اعتقادات مذهبی
ز) تواناییهای او
سوالاتتان هم باید حول و حوش این موضوعات باشد:
صفت بارز اخلاقی او چیست؟ تا به حال عصبانی شدنش را دیدهاید؟در چه مواردی عصبانی می شود و این جور وقتها چطور رفتار میکند؟ رفتار اجتماعی او را چطور میبینید؟ روابطش با دوستان و خانواده چطور است؟ کدام صفات اخلاقی را در او بیشتر میبینید؟ با چه افرادی (چه تیپ شخصیتی) رفتوآمد میکند؟ اجتماعی است یا منزوی؟ تا چه حد به خانواده و دوستان خود وفادار است؟ چقدر به قولی که میدهد پایبند است؟ تلاش او برای کسب روزی حلال چگونه است؟ و...
بعضی از اطلاعات کلی که در چارچوب و نگاه خانواده مشخص میشود میتواند دلگرم کننده باشد. اینکه خواستگار معتاد نیست، در کار فعال هست یا نه، اگر 10 سال کار کرده چه پساندازی دارد، مدبر است یا نه، ماشینش را خودش خریده یا از حمایت خانواده استفاده کرده، جایگاه کاری و خانوادگیاش چگونه است و چیزهایی از این دست میتوانند باعث شناخت شوند. جایگاه فرد در خانواده یکی از مهمترین نکاتی است که خانواده میتواند رویش دست بگذارد. هرقدر فرد قابلیتهای تعهدیاش رادر خانواده بیشتر نشان دهد در زندگی آینده هم متعهدتر خواهد بود. در مقابل رفتارهای لاابالیگری منیت و خودخواهی در زندگی مشترک مشهود و غیر قابل انکار است و جز در دراز مدت نمیتوان چیزی را تغییر داد.
حرفهای عمل کنید
کاری که در مراکز مشاوره پیش از ازدواج درباره کسانی که میخواهند با هم ازدواج کنند انجام میشود با چیزی که در تحقیقات میدانی و محیطی درباره فرد انجام میشود متفاوت است. در این مشاورهها یکسری فاکتورهای معمول روانشناسان بررسی میشود که بررسی آنها از سوی خانوادهها ممکن نیست. بسیار اتفاق میافتد که دختر یا پسر چیزی نباشند که در ابتدای آشنایی نشان دادهاند. دو آدم با دو نگاه، طبقه اجتماعی، ایدئولوژی و تربیت متفاوت قرار است در زندگی همسو با هم قرار بگیرند.
در مراکز مشاوره برای اینکه این چالشها را حل کنند سعی میکنند در ابتدا اطلاعات مقدماتی را از دختر و پسر بگیرند. اطلاعاتی مثل اینکه طرفین چند خواهر و برادر دارند، فرزند چندم خانواده هستند، شغل پدر و مادرشان چیست، چند وقت است که کار میکنند، کجا آشنا شدهاند، آشناییشان چقدر طول کشیده، چه انتظاراتی از هم دارند و چرا. اما در مراحل بعدی مشاور باید چالشهایی ایجاد کند که دو نفر به عنوان زوج مجبور شوند درگیر معضلات و تفاوتهایشان شوند و با این روش اختلافاتی که درباره خواستههایشان از هم دارند مشخص شود.
معمولا زوجها در ابتدا فکر میکنند تمام خواستههایشان مشترک است و توقعی خاص از هم و اختلافنظری با هم ندارند. اما در حقیقت این طور نیست. وقتی فرد با رابطه طرف مقابلش با خانواده و توقعات و وظایف متقابل روبهرو میشود، مشکلات تازهای مشخص میشود. چیزهایی مثل اینکه چقدر از طرف مقابل توقع سهم دارد. اینکه آیا سهمی از او را برای خانواده خودش قبول دارد یا نه. اگر به مشکل بخورد دوست دارد مشکل با کدام خانواده مطرح شود یا چیزهایی مثل این.
در مجموع این جزئیات هستند که میتوانند باعث شناخت دو فرد به طور کامل برای یکدیگر شوند. بعد از آن به جای اینکه درباره موفقیت یا موفق نبودن ازدواج نظر داده شود دو طرف در جریان مشکلات و بحرانهایی که ممکن است در زندگی با آنها روبهرو شوند قرار میگیرند و مهارتهای ارتباط با همسر، تشخیص بحرانها و کنترل زندگی را یاد میگیرند.
برای تحقیق چقدر زمان بگذاریم؟
ملاک مشخصی برای زمان تحقیق وجود ندارد اما مشخص است که نمیتوان به زمان رابطه دختر و پسر تکیه کرد. رابطههای معمولی که بین همشاگردیها و همکاران به وجود میآید شناخت چندانی به دست نمیدهد چون منقطع است اما وقتی مراودات خانواده شروع میشود اگر 6 ماه تا یک سال زمان بگذاریم معقولتر است. البته فراموش نکنید این به معنای افزایش دوره عقد نیست. زمانی که ذکر شد برای دوره قبل از عقد است. در دوره نامزدی دختر و پسر تعهد اخلاقی به هم دارند اما تعهد قانونی ندارند و اگر در دوره نامزدی به توافق نرسیم و جداشویم ضرر کمتری متحمل میشویم اما آنها وقتی عقد میکنند زندگی زناشویی را با شکلی غیر از زناشویی شروع میکنند. دختر وقتی عقد میشود حمایت مکرر شوهر را لازم دارد. درحالیکه وقتی قبل از ازدواج عقد میکند نیازهای عاطفی را هفتهای یکی دو بار میتواند از همسر بگیرد و برای او مشکل ایجاد میشود.
فرآوری: نسرین صفری
بخش کلوب ازدواج تبیان
منابع: مجله زندگی ایدهآل/ خراسان