رابطه ایران و افغانستان و فاکتور آمریکا
سفر رئیس جمهور افغانستان به ایران و توافق دو كشور برای آغاز مذاكرات امضای پیمان جامع دوستی همکاریها، آن هم در شرایطی كه افغانستان تحت فشار امضای توافقنامه امنیتی با آمریكاست، میتواند دستاورد مطلوبی برای كشور باشد تا از این طریق در برابر برخی زیادهخواهیهای غرب و آمریكا در منطقه و حضور غیر ضروری آنان ایستادگی كند.
دولت جمهوری اسلامی افغانستان پس از حمله 2001 نیروهای ائتلاف به رهبری آمریكا به بهانه مبارزه با تروریسم، پا به عرصه نهاد و در سالهای اخیر توانسته است نقشی مثبت را در این كشور ایفا كند. اگرچه وجود بسیاری از مشكلات امنیتی در افغانستان كه با حضور بیگانگان هر روز تشدید میشود، دامنه نفوذ دولت در مناطق جنوبی این كشور را كمرنگ كرده است، اما ایستادگی این دولت در برابر برخی زیادهخواهیها و دخالتها در امور داخلی افغانستان ستودنی است. رابطه این كشور نیز با كشور دوست و برادر ایران نیز هم به لحاظ قرابت فرهنگی و نژادی و هم به لحاظ شرایط حسن همجواری، رابطهای ناگسستنی است؛ هرچند كه برخی اوقات عدهای تلاش دارند این رابطه را دچار خدشه كنند. حضور هزاران پناهنده افغان در ایران در طول 35 سال گذشته و كمك و همراهی جمهوری اسلامی ایران با مجاهدان در زمان تسلط شوروی سابق و طالبان و كمكهای بیدریغ و بیشائبه توسعهای به این كشور امری است كه پایههای همكاری و تعامل ایران و افغانستان را بیش از گذشته تحكیم بخشیده است. آغاز مذاكرات مربوط به امضای پیمان جامع دوستی همكاری میان دو كشور نیز در این راستا قابل ارزیابی است. در گذشته نیز دو كشور پیمانهای دوستی مشابهای نظیر سعد آباد را امضا كردهاند. اما پیمان فعلی با توجه به روحیه استقلال طلبی دو كشور و بدون دخالت خارجی - نه مشابه پیمان سعدآباد كه با دخالت و وساطت انگلستان امضا شد- به امضا میرسد و میتواند نوید بخش آیندهای نیكو در روابط دو كشور باشد. حضور گسترده نیروهای خارجی در افغانستان در طی بیش از یك دهه اخیر نه تنها موجبات ثبات و امنیت را برای این كشور به ارمغان نیاورده است، بلكه هم سطح و ضریب امنیت را پائین آورده و هم تولید مواد مخدر را روزافزون كرده است.
با علم به اینكه امكان تغییر در مفاد وجود ندارد و آمریكا مصر به امضای آن و افغانستان مجبور به امضای آن، به نظر می رسد كه پیمان دوستی همكاری ایران و افغانستان باید هرچه زودتر به نتیجه برسد و با امضای آن از تبعات حضور گسترده مریكا علیه منافع ملی ایران كاسته شود
در این شرایط با توجه به مرزهای گسترده دو كشور ایران و افغانستان ضروری به نظر می رسد كه این پیمان به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد و از سوی دیگر زمینهساز حضور جدی تر تجاری و اقتصادی ایران در این كشور باشد. زبان و فرهنگ مشترك میان دو كشور به عنوان یكی از عوامل وفاق، در سالهای پس از سقوط طالبان به خوبی مورد توجه قرار نگرفته و علیرغم همكاریهای دولتی مطلوب، در امر ترویج و توسعه نظریات جمهوری اسلامی ایران در میان مردم افغانستان موثر عمل نشده است. بهرهگیری نه چندان مطلوب از توان دیپلماسی رسانهای برای جلب نظر اتباع افغان یكی از ضعفها و سستیهای موچود بوده كه می تواند در آینده با امضای این توافقنامه قدرت و قوت بیشتری داشته باشد. نكته قابل توجه دیگر در جریان سفر كرزای به ایران، مطرح شدن بحث امضای توافقنامه امنیتی آمریكا و افغانستان است. دولت افغانستان تحت فشار شدیدی از سوی آمریكا برای امضای این پیمان است و علیرغم تائید این پیمان نامه توسط لوئی جرگه، دولت كرزای هنوز آن را امضا نكرده و منتظر نتایج بررسیهای بیشتر است.
شاید بتوان گفت كه یكی از زمینههای بررسی، مربوط به واكنش همسایه غربی این كشور یعنی ایران است كه همواره مخالفت خود با حضور نیروهای خارجی در منطقه را اعلام كرده است. سفر كرزای در شرایطی صورت گرفت كه فشارهای وارده به دولت افغانستان هم از طرف مخالفان و هم از طرف موافقان پیمان فزونی یافته و از سوی دیگر كرزای با واكنشهای منطقهای نیز مواجه است. برخی از تحلیلگران معتقدند كه این سفر با هدف ارزابی نظر و دیدگاه ایران در مورد امضای این پیمان نامه صورت گرفته تا از این طریق دولت افغانستان بتواند با فراغ بال بیشتری و با حداكثر نظر مثبت همسایگانش این پیمان را به امضا بساند. توافق نامه امنیتی آمریكا و افغانستان در 26 ماده و دو ضمیمه تنظیم شده و قرار است از اول ژانویه 2015 جنبه اجرایی پیدا كند. مطالعه متن این توافقنامه نشان میدهد كه عملا كفه ترازو به نفع آمریكا و نظامیانش سنگینی میكند و زمینه هرگونه دخات در امورات مختلف، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی افغانستان را فراهم می نماید. اگرچه افغانستان ناگزیر از امضا این توافقنامه با آمریكاست، اما تجدید نظر در برخی مفاد آن نظیر تحویل نیورهای نظامی بازداشت شده متخلف آمریكایی به ایالات متحده و عدم پرداخت مالیات توسط نیروهای آمریكایی و زمینه سازی برای فعالیت گسترده آنان در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، می تواند مفید واقع شود. این رویكر در آینده جز اینكه پایگاهی برای این كشور ایجاد كند ثمری ندارد. از این رو و با علم به اینكه امكان تغییر در مفاد وجود ندارد و آمریكا مصر به امضای آن و افغانستان مجبور به امضای آن، به نظر می رسد كه پیمان دوستی همكاری ایران و افغانستان باید هرچه زودتر به نتیجه برسد و با امضای آن از تبعات حضور گسترده آمریكا علیه منافع ملی ایران كاسته شود.
هاتف پورشیدی بخش سیاست تبیان