مسی و بچه های نسبتا بد

جام جهانی 2014 برزیل روز جمعه قرعه کشی شد و تیم ملی کشورمان با آرژانتین همگروه شد تا خیلی ها به آرزوی خود برسند و بهترین بازیکن جهان با پیراهن آرژانتین مقابل ایران ببینند.

در حالی که به نظر می رسید پس از مشخص شدن گروه ایران در جام جهانی مسائل مهم تری به سوژه رسانه های نوشتاری کشورمان تبدیل شود اما اینگونه نشد و این بار نیز مسائل حاشیه ای به سرعت جای مسائل اصلی را گرفت و حمله به فیس بوک لیونل مسی تبدیل به دغدغه فوتبال ایران شد.

حمله چند هزار نفری  به فیس بوک لیونل مسی،تعبیر بهترین بازیکن جهان از فرهنگ ایرانی، تشکیل پیج کمپین طرفداری از مسی و .... از جمله خبرهایی بوده است که این روزها روی سایت و روزنامه های ورزشی خودنمایی می کند اما سوالی که مطرح می شود این است که این خبر ها تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ آیا اصلا مالکیت چنین پیج هایی در اختیار لیونل مسی است و در واقع منبع و واقعیت خبرهای منتشر شده از کجا نشات می گیرد؟ آیا بازیکنانی نظیر مسی با این همه دغدغه در زندگی می توانند یک پیج پر هوادار را اداره کنند یا خیر ؟ آیا فرصت خواندن تمام نظرها و اتفاقات رخ داده را دارد ؟ آیا زمان مناسبی برای پاسخ دادن به نظرات و کامنت ها را دارد؟

قطعا جواب این سوال ها منفی است چرا که در واقع با یک جستجوی ساده در فیس بوک می توانید جواب سوال را دریافت کنید. چرا که چندین پیج با نام های مسی در شبکه های اجتماعی فعالیت و خود نمایی می کند و مالکیت این پیج ها نامشخص است و مشخص نیست کدام پیج متعلق به کاپیتان آرژانتین است و آیا اصلا مسی در شبکه های اجتماعی حضور دارد یا خیر ؟ چند درصد نظرها و کامنت ها متعلق به ایرانی هاست؟ و آیا مدارک مشخصی برای اثبات این که نفرات نظر گذاشته ایرانی هستند وجود دارد؟

تمام این مسائل در این حالی است که مدت ها پیش جام جهانی برای کشورمان آغاز شده است و تیم ها از هم اکنون برنامه های خود را برای حضور آبرومندانه در بزرگ ترین نمایشگاه فوتبالی شروع کرده اند. اما همچنان وضعیت ایران در شش ماه آینده مبهم به نظر می رسد و مشخص نیست سهم ایران از جام جهانی چگونه خواهد بود؟ و چگونه در این تورنمنت حاضر خواهیم شد؟ این در حالی است که رسانه های ورزشی  به این مسائل حاشیه ای دامن می زنند و هیچ کمکی به تیم ملی کشورمان برای پیدا کردن مسیرش نمی کنند و ناخواسته تن به انتشار اخباری می کنند که نه واقعیت آنها مشخص است و نه هیچ کمکی به فوتبال ایران خواهد کرد.

این تنها بخشی از اتفاقات بود و جالب است بدانید بساط خنده و مسخره کردن از همان پخش مراسم قرعه کشی جام جهانی آغاز شد جایی که مجری برنامه نود به شوخی با بازیکن ملی پوش کشورمان پرداخت و شروع مقایسه کردن و سخره گرفتن بازیکن ملی پوش کشورمان را مجددا آغاز کرد. شاید در نگاه اول شوخی کردن زیاد جدی گرفته نشود اما پس از ادامه دادن این مسائل حالا می بینیم که حتی این شوخی ها به جلد روزنامه های ورزشی نیز کشیده می شود و روزی نیست که رسانه ای شخصیت بازیکن تیم ملی کشورمان را به سخره نگرفته باشند. اقدامی که به نظر می رسد موجب تضعیف روحیه بازیکن مورد نظر خواهد شد.

اما واقعا از قیاس هاشم و مسی چه منظوری را تعقیب می کنیم؟ بساط خنده را جور کردن و دورهمی بودن،به همه چیز خندیدن با چه هدفی ؟هدف از لودگی سخره آلود چیست؟ همان طور که در بالا هم گفته شد شوخی چیز خیلی بدی نیست اما مسخره کردن و ادامه دادن آن کار زیبایی به نظر نمی رسد و امیدواریم فضای ایجاد شده در روزهای اخیر هر چه سریع تر فروکش کند و فوتبال کشورمان به مسیر خود باز گردد چون برای صعود به مرحله دوم که هدف اصلی تیم ملی کشورمان است به تلاش فراوانی نیاز داریم و این مسائل ملی پوشان کشورمان را از هدف خود دور خواهد کرد.

رضا سیگاری