تبیان، دستیار زندگی
خدمه آستانه كه در میان آنها افراد قوی بنیه هم مشاهده می شدند، از راه رسیدند و جمعیت را از آن محدوده دور كردند و وعده دادند كه ما خودمان مسأله را حل خواهیم كرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

كشف حجاب خاندان رضا خان در حرم مطهر


خدمه آستانه كه در میان آنها افراد قوی بنیه هم مشاهده می شدند، از راه رسیدند و جمعیت را از آن محدوده دور كردند و وعده دادند كه ما  خودمان مسأله را حل خواهیم كرد

عید نوروز سال 1306ه.ش مصادف با 27 رمضان‏المبارك سال 1346ه.ق بود. زوّار بسیارى از نقاط گوناگون به سوى شهر قم روى آورده بودند تا هنگام تحویل سال در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) باشند.در این میان، اعضاى خانواده رضاخان به قم آمدند و در غرفه بالاى ایوان آیینه، بدون حجاب نشستند و بدین گونه حرمت آن آستان باقداست و نیز چنان اجتماع باشكوهى را آن هم در ماه مبارك رمضان پاس نداشتند.

حرم حضرت معصومه قدیم

سالی كه اواخر ماه مبارك رمضان مقارن با تحویل سال شمسی و نوروز بود، مرحوم بافقی، در شبهای ماه مبارك، مراسم دعا و نیایش در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س) داشتند كه در این مراسم، افراد متدیّن و مقدس شركت می كردند. در شبی كه مقارن با تحویل سال نو بود، در غرفه های بالای حرم كه حجم كوچكی داشت، زنان مكشفه ای ظاهر شدند كه می گفتند از خاندان رضا خان هستند. مردم با دیدن این منظره به شدت ناراحت شدند و در مقام اعتراض، به افرادی همچون حاج شیخ محمد تقی مراجعه كردند و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتند. ایشان مورد علاقه مرحوم حاج شیخ عبدالكریم بود و برخی از كارها ی حاج شیخ را انجام می داد. مرحوم بافقی تحقیق كردند تا ببینند آیا این قضیه صحت دارد یا خیر؟ دیدند كه آری. لذا به همه مردم حتی آنها كه از حضور زنان مزبور اطلاع نداشتند، خبر دادند كه در حرم حضرت معصومه(س) چنین وضعیتی حاكم است. در این حال،سیدی معمم به نام آقای ناظم كه اهل تهران بود، بر فراز منبری كه در صحن طلا قرار داشت رفت و مراتب اعتراض خود را از این وضعیت اعلام كرد. مردم، همه در جنب و جوش بودند تا در این مورد كاری بكنند برخی از افراد معتقد بودند كه موقع تحویل سال است، وقت خشم و ناراحتی نیست. برخی دیگر اعتقاد داشتند كه زنان مزبور، از خانواده رضاخان نیستند، بلكه زنان دیگری هستند كه وادار به این كار شده اند. به هر تقدیر، تصمیم گرفته شد كه از این امر جلوگیری شود. لذا جمعیت حاضر كه من هم جزو ایشان بودم، به سمت پله ای كه به غرفه های مزبور منتهی می شد، حركت كردیم. موقعیت پله ها دقیقاً بین ایوان آئینه و صحن طباطبایی بود. البته این صحن در حال حاضر مسقف شده است، ولی قبلاً فاقد سقف بود و احكام مسجد را نداشت و آقا زاده، حاج آقا حسین قمی بانی شدند تا آنجا مسقف شود. می دانید كه بعد از ارتحال آقا سید ابوالحسن، سه مرجع كه هر سه دارای پسوند طباطبایی بودند، مطرح شدند: یكی حاج آقا حسین بروجردی طباطبایی، دیگری آقای حكیم طباطبایی و سومی حاج آقا حسین قمی طباطبایی. روی همین اعتبار صحنی را كه فرزند حاج آقا حسین، سقف دار نمودند، به نام مسجد طباطبایی می خوانند.

وعده دادند كه ما  خودمان مسأله را حل خواهیم كرد. زنها خودشان چادر به سر خواهند كرد، اما ابتدا مردم باید متفرق شوند. جمعیت به تدریج پراكنده شدند و بعد هم تحویل سال اتفاق افتاد و پس از آن، حرم خلوت شد و زنها هم رفتند و قضیه فیصله پیدا كرد

وقتی جمعیت معترض، از جمله حقیر كه در آن ایام طلبه جوانی بودم، به پله ها نزدیك شدیم، یكصدا اعلام كردیم كه زنان بی حجاب باید چادر سر كنند و از حرم خارج شوند. خدمه آستانه كه در میان آنها افراد قوی بنیه هم مشاهده می شدند، از راه رسیدند و جمعیت را از آن محدوده دور كردند و وعده دادند كه ما  خودمان مسأله را حل خواهیم كرد. زنها خودشان چادر به سر خواهند كرد، اما ابتدا مردم باید متفرق شوند. جمعیت به تدریج پراكنده شدند و بعد هم تحویل سال اتفاق افتاد و پس از آن، حرم خلوت شد و زنها هم رفتند و قضیه فیصله پیدا كرد.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منبع: خاطرات آیت الله سید حسین بُدَلا، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی،صص122-123

مطالب مرتبط:

قرآن پهلوی!