تبیان، دستیار زندگی
او به درگاه خداوند متعال توبه ننمود بلکه بی آنکه توبه و بازگشت خود را به سوی خداوند متعال اعلام کند، به این سخن بسنده نمود که: «آمَنْتُ أَنَّهُ لاَ إِلـهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِیلَ»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا خداوند توبه قوم حضرت یونس را پذیرفت ولی فرعون را نبخشید؟


توبه و انابه نوعی مرگ و رجوع است. کسی که توبه می کند در حقیقت از شهوت و غضب می میرد و آنها را إماته می کند و می میراند، اماتهء شهوت و غضب همان تعدیل این دو خوی سرکش است. اگر چنین شد انسان از شهوت و غضب و هم چنین جهل می میرد و برای این که این راه را ادامه دهد و به صِرف مرگ شهوت و غضب اکتفا نکند، می کوشد آنچه عقل دستور می دهد همان را بفهمد و به آن عمل کند یعنی از لذایذ عقلی طرفی ببندد. [عبدالله جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، ج 11، ص 162]


حضرت یونس علیه السلام

توبه عبارت است از یک نوع انقلاب و قیام از ناحیهء خود انسان علیه «خود» و این از جمله مختصّات انسان محسوب می شود. تنها انسان است که می تواند با اختیارِ خود علیه «خود» قیام کند. حیوان یا گیاه اگر مانعی بر سر راه خود ببینند تغییر مسیر می دهند و یا در مقابل موانع حیات خود مقاومت می کنند امّا هیچ گاه این ها علیه خودشان تغییر موضع نمی دهند.

آیت الله جوادی آملی دراین باره می فرماید:

توبه و انابه نوعی مرگ و رجوع است. کسی که توبه می کند در حقیقت از شهوت و غضب می میرد و آنها را إماته می کند و می میراند، اماتهء شهوت و غضب همان تعدیل این دو خوی سرکش است. اگر چنین شد انسان از شهوت و غضب و هم چنین جهل می میرد و برای این که این راه را ادامه دهد و به صِرف مرگ شهوت و غضب اکتفا نکند، می کوشد آنچه عقل دستور می دهد همان را بفهمد و به آن عمل کند یعنی از لذایذ عقلی طرفی ببندد. [عبدالله جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، ج 11، ص 162]

توبهء هنگام مرگ

گاه انسان پس از ارتکاب گناه، به دلیل برخورداری از ایمان، پشیمان می‌شود و از روی ایمان به خداوند و دستورات او، خجالت‌زده شده و از خدای متعال عذرخواهی می‌کند. ولی گاه پشیمان می‌شود، امّا نه در اثر ایمان، بلکه به دلیل کیفری که در مقابل خود می‌بیند؛ نظیر مجرمی که چوبه دار را در مقابل خود می‌بیند و از کردهء خود پشیمان می‌شود، امّا ندامت او، از ترس کیفر است، نه به دلیل آن‌که عمل خود را زشت و ناپسند می‌داند به تعبیر قرآن شریف، چنین کسی اگر رها شود، باز همان است که قبلًا بود:

حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُون[مۆمنون/ 100- 99]

تا آن گاه که مرگ یکی از آنان فرا رسد، می‌گوید: پروردگارا، مرا بازگردانید، شاید عمل صالحی در آنچه وانهاده‌ام، انجام دهم. چنین نیست، آن سخنی است که او گوینده آن است، و پیش روی آنان برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند.

فرعون، درست پس از شروع عذاب، ایمان خود را آشکار نمود، همچنین از این نکته نیز نباید غافل شد که او به درگاه خداوند متعال توبه ننمود بلکه بی آنکه توبه و بازگشت خود را به سوی خداوند متعال اعلام کند، به این سخن بسنده نمود که: «آمَنْتُ أَنَّهُ لاَ إِلـهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِیلَ»

بنابراین اگر قرآن شریف در توبه، شرط فرموده است که قبل از مرگ باشد و نه به هنگام دیدن مرگ، حاکی از یک نکتهء مهمّ اخلاقی است و آن این‌که: غالباً پشیمانی در هنگام فرا رسیدن مرگ، توبه از روی ایمان نیست، بلکه به دلیل ترس و اضطراب و ناراحتی از کیفر گناه است و اگر آن کیفر در کار نبود، آن شخص هم از کرده خود پشیمان نبود. امّا اگر در همان موقعیت و حتّی هنگام دیدن آثار مرگ هم کسی واقعاً پشیمان شده و از زشتی و ناهنجاری عمل خود در محضر پروردگار متعال شرمنده گردد و به بیان دیگر توبه او حقیقی و برخاسته از معرفت و ایمان باشد، بی شکّ خداوند سبحان توبه او را می‌پذیرد.

بنابراین، توبه هنگام مرگ نیز اگر حقیقی باشد، مورد پذیرش حق‌تعالی واقع می‌شود؛ زیرا معنا ندارد خداوند تعالی ندامت قلبی و پشیمانی واقعی از کسی ببیند و او را نیامرزد.

چرا خداوند توبه قوم حضرت یونس (علیه السلام) را پس از آنکه نشانه‌های عذاب را دیدند و توبه نمودند پذیرفت اما هنگامی که فرعون پس از دیدن عذاب الهی استغفار نمود او را مورد آمرزش خود قرار نداد، با توجه به این مطلب که در هر دو مورد، مسأله کفر و توبه در میان بوده است؟

تفاوت در اینجاست که قوم یونس (علیه السلام) پیش از آنکه عذاب الهی بر آنان نازل شود و با توجه به نشانه‌های آن که توسط یونس (علیه السلام) به آنان خبر داده شده بود، صادقانه استغفار و به درگاه خداوند متعال توبه نمودند؛ به همین دلیل خداوند نیز توبه آنان را پذیرفت و آنان را از عذاب خود ایمن نمود. این در حالی است که فرعون، درست پس از شروع عذاب، ایمان خود را آشکار نمود، همچنین از این نکته نیز نباید غافل شد که او به درگاه خداوند متعال توبه ننمود بلکه بی آنکه توبه و بازگشت خود را به سوی خداوند متعال اعلام کند، به این سخن بسنده نمود که: «آمَنْتُ أَنَّهُ لاَ إِلـهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِیلَ»

توبه پس از مرگ

در آیات شریفه 17 و 18 سوره نساء، شرطِ «بعد از مرگ نبودن» توبه نیز ذکر شده است. در این خصوص نیز باید به‌طور کلّی بگوییم که کافران و مشرکان، زمینه برای عفو و مغفرت و شفاعت و نجات ندارند: إِنَّ اللهَ لایَغْفرُ انْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفرُ مادُونَ ذلکَ لِمَنْ یَشاءُ [نساء/ 48]

در روز قیامت گرچه عفو و مغفرت، زمینه‌ساز برای نجات است، ولی برای مۆمن نه برای کافر؛ زیرا کافر زمینه‌ای برای نجات ندارد:

إنَّکُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ الله حَصَبُ جَهَنَّمَ[انبیاء/ 98]

همانا شما و آنچه به جای خدا می‌پرستید، هیزم جهنّمید.

جالب آن‌که همان کافران و جهنّمیان، هنگامی که آتش جهنّم را درک می‌کنند، ملکه دروغ‌گویی و حقّه‌بازی آنان بروز و ظهور می‌یابد و نظیر وقتی‌که در بن‌بست‌های دنیوی دغل‌بازی می‌کردند، در سرای آخرت نیز مکّارانه التماس می‌کنند و فرصت مجدّد می‌طلبند:

رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ [مۆمنون/ 107]

پروردگارا (قدس سره) ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم، قطعاً ستمگریم (و مستحقّ عذاب) (قدس سره)

صد بار اگر توبه شکستی باز آ

در این‌جا نیز نظیر هنگام مرگ، پروردگار عالم با علم به احوال آنان، نه تنها درخواست و تقاضای مطرح شده را اجابت نمی‌کند، بلکه پاسخی به آنان می‌دهد و واژه‌ای را برای آن به کار می‌گیرد که در زبان عربی، در پاسخ به سر و صدای بی‌جای سگان، به کار گرفته می‌شود. [لسان العرب، ج 1، ص 65]

قالَ اخْسَۆُا فیها وَ لا تُکَلِّمُونِ[مۆمنون/ 108]

می‌گوید: «دور شوید در دوزخ، و با من سخن مگویید.»

در واقع خداوند متعال، با این سخنان، بر خفّت و خواری آنان می‌افزاید و این بدان جهت است که توبه این افراد حقیقی نبوده و در واقع حقّه بازی می‌کنند. چنان‌که در آیه دیگری می‌فرماید: وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ [انعام/ 28]

و اگر بازگردند، به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند؛ آنها دروغ‌گویانند.

بنابر این، دلیل اصلی عدم پذیرش توبه پس از مرگ، صادقانه نبودن آن پشیمانی است. خداوند متعال در ادامه آیاتی که بیان شد، و پس از ارائه پاسخی قاطع مبنی بر عدم اجابت تقاضای جهنّمیان، عدم حقّانیت کافران را به خودشان می‌فهماند و نحوه توبه صحیح را به آنها نشان می‌دهد:

إِنَّهُ کانَ فَریقٌ مِنْ عِبادی یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ[مۆمنون/ 109]

(فراموش کرده‌اید) گروهی از بندگانم می‌گفتند: پروردگارا (قدس سره) ما ایمان آوردیم؛ ما را ببخش و بر ما رحم کن؛ و تو بهترین رحم کنندگانی (قدس سره) پروردگار متعال به جهنّمیان می‌فهماند که اگر شما نیز در دنیا مانند بندگان صالح و نیکوکار، توبه می‌کردید و در توبه خود صداقت داشتید، اکنون اهل نجات بودید؛ امّا شما به‌جای همراهی با حق و عدالت و پذیرش آیات روشن و روشن‌گر، پیامبران و دعوت آنان را به استهزاء و تمسخر گرفتید:

فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّی أَنْسَوْکُمْ ذِکْری وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ [مۆمنون/ 110]

امّا شما آنها را به باد مسخره گرفتید تا شما را از یاد من غافل کردند؛ و شما به آنان می‌خندیدید.

مهم آن است که انسان به حالت توبه که حالت نورانی و مقدّسی است، دست یابد. حتّی اگر در آخرت هم این حالت برای آدمی- اعمّ از گناه‌کار یا کافر یا مشرک- پدید آید، خداوند تبارک و تعالی توبه او را می‌پذیرد

واضح است که چنین افرادی در قیامت، زمینه نجات ندارند؛ همان‌گونه که در دنیا زمینه هدایت نداشتند.

فراموش نکنیم که مهم آن است که انسان به حالت توبه که حالت نورانی و مقدّسی است، دست یابد. حتّی اگر در آخرت هم این حالت برای آدمی- اعمّ از گناه‌کار یا کافر یا مشرک- پدید آید، خداوند تبارک و تعالی توبه او را می‌پذیرد.

نکته در این‌جاست که برخی در اثر لجاجت و عناد خود، در سرای آخرت به چنین حالتی دست نمی‌یابند. به قول قرآن کریم، گویا برخی انسان‌ها برای جهنّم خلق شده‌اند:

وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ[اعراف/ 179]

به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلهایی دارند که با آن نمی‌فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی‌بینند؛ و گوش‌هایی که با آن نمی‌شنوند؛ آن‌ها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراه‌تر اینان همان غافلانند.

این نتیجه حاصل می‌شود که توبه، یعنی حالت پشیمانی و تلاطم درونی که هیچ شرطی ندارد و اگر در قرآن کریم، شرایطی برای توبه بیان شده است، حاوی یک سلسله نکات مهمّ اخلاقی می‌باشد. از جمله این‌که: انسان گنه‌کار، در اثر عادت به گناه، موفّق به توبه از گناه نمی‌شود و یا در برخی از موارد، خود را گناه‌کار نمی‌شمارد که پشیمان شده و توبه کند و در مواردی نیز پشیمانی واقعی برای گناه‌کار رخ نمی‌دهد و ندامت او در اثر کیفری است که در مقابل راه خود مشاهده می‌کند و چنان‌چه رها شود، مجدّداً مرتکب همان گناهان خواهد شد و به دروغ، اظهار پشیمانی و ندامت می‌کند؛ بنابراین، توبه هیچ شرطی ندارد و صِرف پشیمانی حقیقی، تحقّق می‌یابد.

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان  


منابع:

منزل دوّم کتاب سیر و سلوک آیت الله مظاهری

سایت آیت الله سید محمد صادق روحانی

سایت پاسخگو

مطالب مرتبط:

نشانه های پذیرش توبه

آیا توبه هنگام مرگ اثری دارد؟

نمونه هایی از توبه های بی اثر

با توبه فقط گناهان غیر عمدی بخشیده می‌شود؟!

واکسن توبه را بزنید!

می خوام توبه کنم نمی شه!

اول توبه بعد شفاعت ؟!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.