علت تفرقه بین پیروان ادیان الهی چیست؟!
آیه مبارکه «وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ...» چندین بار در قرآن آن هم درباره بنی اسرائیل آمده است، لطفاً در اینباره توضیح دهید؟
اصل وجود اختلاف در میان جوامع بشری امری طبیعی بوده و حتی گاه وجود عقل و طبیعت بشری نیز چنین امری را اقتضا میکند. اما گاه اختلاف تنها اثر تخریبی در پی داشته و مورد مذمّت عقل و شرع واقع میشود. از جمله این نوع اختلاف، جدایی از حق و حقیقت، به جهت منافع شخصی و امیال نفسانی است
قرآن کریم در آیهای علت شیوع اختلاف و افتراق در میان پیروان ادیان آسمانی که منشأ واحدی دارند و همه به دین واحدی ختم میشوند، را اینگونه بیان میدارد: «وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِی بَینَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفی شَکٍّ مِنْهُ مُریب»؛[1] آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم و آگاهى به سراغشان آمد و این تفرقه جویى به خاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود و اگر فرمانى از سوى پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معینى (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داورى میشد و کسانى که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شک و تردیدند، شکى همراه با بدبینى!.
این آیه در واقع جواب از سۆال مقدّری است که از آیه قبل به وجود میآید.[2] خداوند در آیه قبل به انبیای الهی دستور داده دین را بر پا دارند و دچار تفرقه نشوند.[3]
حال این سۆال پیش میآید که با این توضیح چرا در میان ایمانآورندگان به ادیان الهی تفرقه و جدایی به وجود آمده است؟
خداوند در جواب، آیه مورد بحث را بیان میفرماید. همچنین آیه شریفه، این تفکر که دین موجب اختلاف در میان ابناء بشر شده است را نفی کرده و بیان میکند که دنیادوستی و حسادت و ظلم مسبب ایجاد اختلاف در دین الهی و پیروان آن بوده است.[4]
توضیح اینکه؛ با وجود اینکه خداوند با فرستادن پیامبران و دین و قانون شریعت، اراده کرده بود تا همه در یک مسیر که همان صراط مستقیم بود، قرار گرفته و راه تعالی را طی کنند، اما برخی از مردم به خاطر هوای نفس و حسادت و حُب دنیا و وجود دشمنی در بینشان، از پذیرش قوانین الهی و طی کردن راه کمال سر باز زدند و مسیر خود را از مۆمنان جدا کرده و باعث تفرقه در جامعه شدند. اما این گمراهی و مخالفت با حق، از روی جهل و نشناختن راه صحیح نبود، بلکه آنها حق را به خوبی میشناختند و به صورت آگاهانه و به خاطر پیروی از خواستههای نفس، بنده شیطان و هوای نفس خود شدند.[5]
در این بین برخی از عالمان ادیان مختلف نیز جزو جدا شوندگان از مسیر حق بودهاند. این افراد به دلیل خُبث باطن،[6] آموزههای دینی را تحریف کردند؛ مانند برخی از مسیحیان که حضرت عیسی(علیه السلام) را به عنوان خدا معرّفی کرده و یا مانند یهودیان که به او تهمت دروغگو بودن زدند.[7]
هر قسمت آیه نقشی در تفسیر معنای کلی آیه دارند که به اختصار بیان میشود:
1. علم در عبارت «ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ» به معانی مختلف تفسیر شده است: علم به اینکه تفرقه و گمراهی ضلالت است و موجب فساد میشود.[8] منظور از علم، علم به حق و حقیقت است[9] به اینکه آنها حق و حقیقت را شناختند و در عین حال به تفرقه پرداختند، این معنای دوم که در آیه دیگری آمده و بجای کلمه علم از «بینات» استفاده شده است، تأیید میشود: «وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ»،[10] و در آیه دیگری نیز از کلمه «بینه» استفاده شده است.[11]
بنابر این، معنای «وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ» این است که آنها بعد از به دست آوردن علم، به تفرقه و جدایی در دین خود پرداختند.
اما معنای دیگری نیز از این قسمت آیه بیان شده: منظور از تفرقه در این آیه شریفه، ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) است به اینکه آنها از پیامبر جدا ماندند و اینگونه تفرقه در دین الهی را سبب شدند در حالی که به نبوّت و رسالت پیامبر اسلام علم و اطمینان داشتند.[12]
این محتوا از آیات دیگر نیز به دست میآید: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلَامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیا بَینَهُم ...».[13] اگر اسلام را به معنای دین اسلام که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) رسول آن بوده، بگیریم، معنای تفرقه و اختلاف، ظهور در معنای جدایی از اسلام و قبول نکردن پیامبر اسلام توسط برخی از پیروان سایر ادیان دارد.
2. عبارت «بَغْیاً بَینَهُمْ» کلیدیترین عبارت آیه است؛ «بغی» در لغت، به حسد[14] و ظلم[15] معنا شده است و کلمه «بغیاً» در این ترکیب، مفعول لأجله؛ یعنی بیان کننده علت است.[16] بنابر این، خداوند یکی از علل اصلی افتراق از حق را حسادت و ظلم برخی بر برخی دیگر دانسته است که البته سرچشمه آن، امیال نفسانی و وسوسههای شیطانی دانست.
3. منظور از «إِنَّ الَّذینَ أُورِثُوا الْکِتابَ»، اهل کتاب زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند که بعد از انبیای خود و در حالیکه از آنان کتابهایی نیز داشتند، به قرآن رسیده و با آن مواجه شدهاند. این تعیین مصداق توسط برخی آیات دیگر نیز تأیید میشود.[17]
همانگونه که در بالا ذکر شد، محتوای این آیه در آیات دیگری نیز وجود دارد. اما در یکی از آنها خداوند مسلمانان را در اینکه مانند این قوم شوند و چنین صفتی داشته باشند و از یکدیگر جدا شوند، نهی کرده است: «و [شما اى اهل ایمان!] مانند کسانى نباشید که پس از آنکه دلایل روشن براى آنان آمد، پراکنده و گروه گروه شدند و [در دین] اختلاف پیدا کردند، و آنان را عذابى بزرگ است».[18]
پی نوشت ها:
[1]. شوری، 14
[2]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 27، ص 588، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق
[3]. شوری/ 13
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 20، ص 381، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش
[5]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 31، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، قم، 1417 ق؛ شیخ طوسى، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 151، دار احیاء التراث العربى، بیروت، بیتا
[6]. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 124 – 125
[7]. التبیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 195
[8]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 4، ص 44، انتشارات دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377ش؛ مفاتیح الغیب، ج 27، ص 588
[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 31
[10]. بقره، 213، «
[11]. بینه، 4، «وَ مَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَتهمُ الْبَینَةُ»
[12]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 37 - 38، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش
[13]. آل عمران، 19
[14]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج 1، ص 53، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1375ش
[15]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 4، ص 453، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق
[16]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 25، ص 26، دار الرشید، مۆسسة الإیمان، دمشق، بیروت، چاپ چهارم، 1418ق
[17]. برای نمونه ر.ک: بینه، 4
[18]. آل عمران، 105،
بخش قرآن تبیان
منبع: سایت اسلام کوئست
مطالب مرتبط:
اخوان الشیاطین و رد پای فرنگیان 1