شناخت بحران های قبل و بعد از كنكور و اعلام نیاز مبرم به برنامه ریزی بهداشت روان
( بهداشت روان در آموزش )
باور بر این است كه برای هر ارزیابی تحصیلی از مدت ها قبل از آن،اضطراب هایی شكل می گیرد كه خود باعث تحول و تلاش برای آمادگی بیشترمی شود . لذا چنین اضطرابی در گروه اضطراب های طبیعی قرارمی گیرد و با زمینه سازی بیشتر و بهتر ، و با آموزش و طرح عوامل حمایتی،قابل كاهش و یا حذف می باشد و نتایج مثبتی را نیز به دنبال خواهد داشت .
پذیرش این مطلب نیز قابل قبول است كه حتی در بهترین شرایط آموزشی به علت تنگناهای زیست – محیطی،امكان كندی تحصیلی(در هر مقطع) و یا انصراف از ادامهیتحصیل وجود داردو در نهایتنیزبا همزمانی و تداخل بحران هویت و بحران كنكور رو به رو خواهیم شد .
طی ده سال گذشته ، بیش از دو ماه قبل از کنکور و در چند ماه بعد از کنکور ، تعداد مراجعین متخصصان بهداشت و روانی ، به شدت افزایش یافته است که این امر همراه با عدم هماهنگی دانشجو با محیط دانشگاه نیز بوده است ، علاوه بر آن ، در دوران دانشجویی ، اختلالات روانی جدیدی مشاهده می شودكه پرداختن به عوامل و اختلالات روانی را ضروری می سازد .
اختلالات و عوامل مختلف قبل از كنكور:
-ترویج راهیابی محض جوانان به دانشگاه،به جای پیگیری و ارزیابی توانمندی آموزشی آنان.-ترس فزاینده از شكست در كنكور كه منجر به عدم تطابق مطلوب تحصیلی در دورهیدبیرستان ( به خصوصدر بینپسران ) شدهو به اَشكال مختلف مشاهده می شود .
-اقدام به مهاجرت در بعضی از خانوادههابرای رهایی از فشار روانی كنكور .
-بعضاً اقدام به فرستادن فرزندان پسر به خارج از كشور جهت سهولت تداوم تحصیلی دلخواه خود .
-فشار بر مطالهبیشتر با افزایش محدودیت ها ، نظارت و كنترلتوسط والدین (به ویژه توسط مادران).
-تشدید ناسازگاری بین پدر و مادر،و مخدوش شدن روابط جایگاهی و هویتی آنان با فرزندان.
-از بین رفتن بیشتر انگیزه های تحصیلی و تشدید رفتارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی جوانان .
-تسریع و تشدید بعضی اختلالات روانی و شخصیتی در افرادی كه زمینه ای مساعد دارند .
-تداوم اختلالات وابسته – اجتنابی،وسواس و افسردگی با عوارض همراه .
-اختصاص یافتن سبد مالی خانواده به مدرسین خصوصی و آموزشگاه کنکورو عوارض ناخواسته آن .
-تشدید شایعات خرید رتبه و یا سؤال كه منجر به آسیب مضاعف در هویت تحصیلی می گردد .
-وجود سهمیه ها ، بورسیه ها و منطقه بندی ها نیز از عوامل مؤثر و نامطلوب در روند آموزشیاست .
-گیجی ومنگی در شناخت واقعی توانمندی دانش آموزان برای ادامه تحصیل در رشته خاص و- آشنایی ضعیف همراه با عدم ترویج و علاقه مند سازی برا ی رشته خاص .
-انتخاب رشته تحصیلی توسطوالدین .
موارد ذكر شده فوق و بسیاری دیگر،در هر فرد و خانواده یك سری عوارض و اختلالات را به دنبال دارد كه باید برحسب مورد مطرح شود .
بر پذیرفته نشدگان چه می گذرد:
-اكثر دانش آموزان و خانواده ها تصوراتی از زمان و موقعیت راه نیافتن به دانشگاه در ذهن خود می پرورانند كه در اغلب موارد آغازی است بر سركوفت هایمتعدد افراد برخود ، خانواده بر افراد و اجتماعات مختلف بر آنها.-احساس حقارت ، درماندگی ، بی هویتی ، بی كفایتی و از دست دادن هویت مطلوب و تلاش برای زندگی و حفظ هماهنگی های لازمه زندگی به علت نبود و یا آشنا نبودن با راه های قابل قبول شغلی كه در اكثر موارد گرانی و نبود سرمایه ، مایه آسیب مضاعف این افراد گردیده كه بالاخره مجبور به هماهنگی های بیمارگونه می شوند .
پذیرفته شدگان و رهایی از فشار روانی كنكور
شنیدن مطالب زیر همیشه باعث بر هم زدن هماهنگی تحصیلی دانش آموزان بوده است:-نگرانیدایم از بی علاقگی به رشته پذیرفته شده احتمالی وعدم علاقه مند سازی خود .
-ناتوانی در هم آهنگی با موقعیت دانشجویی جدید .
-افزایش انتظارات افراد از خود ، خانواده از آنها وعدم دستیابی به موقعیت های اجتماعی مطلوب .
-از دست دادن عوامل حمایتی قبلی و نرسیدن به حمایت های جدید .
-شكایتدائمی از نبود موقعیت آموزشی مطلوب .
-نارضایتی از موقعیت دانشگاه و محل زندگی .
-یأس و ناامیدی و احساس ضعف از ادامه تحصیل .
-نبود انگیزه كافی برای هماهنگی شغلی بعد از تحصیلات .
-احساس از دست دادن جوانی خود در راهی باطل .