تاریخ هنر کاریکاتور در ایران
كاریكاتورهای مطبوعاتی كه از هفتهنامه ملانصرالدین سرچشمه گفته بودند و بعدها توسط نخستین نشریات و روزنامههای طنز ایران بخصوص روزنامه آذربایجان چاپ تبریز، گسترش یافتند، به سرعت طنز عامیانه و انتقادی مردم را در قالب طرحهای هجایی و فرهنگ مكتوب، گسترش دادند... عظیمزاده، نقاش اهل تبریز و از بنیانگذاران هنر كاریكاتور در ایران ـ كه خود از شاگردان روتر و شیلینگ [كاریكاتوریستهای هفتهنامه ملانصرالدین] بود ـ توانست با بهرهگیری از شیوه طراحی روتر، اما با خط و تركیببندهای سادهتر، نخستین كاریكاتورهای بومی ایران را پایهگذاری كند... عظیمزاده توانست بعد از تعطیلی ملانصرالدین، نشریه فكاهی ـ سیاسی آذربایجان را كه در زمان انقلاب مشروطه به ارگان سردار ملی ستارخان، شهرت یافته بود، با كاریكاتورهایش رونق بخشد.
طبیعی بود كه با غنای زبان فارسی كه شامل: اصطلاحات بسیار، ضربالمثلهای گوناگون، كلمات عامیانه و كنایات فراوان است، این هنر در ایران، به شیوهای دیگر، درآید و در شرایط سخت استبداد و خفقان ستمشاهی، عنوان «شمشیرهای برهنه بر روی جباران» را به خود اختصاص دهد.
اولین دفتر نامه طراحان كه در سال 1378 به چاپ رسید، در ستایش طراحان و كاریكاتوریستها آورده است:
«این روزگار، روزگار دیگری است و اگر شاه اولیا(ع) فرمود كه فرزند زمان خویش باشید هم بدین معنی است كه حقایق و معارف را با ابزارهای نو دریابید و یكی از ابزارهای نوین درك حقایق و معارف، طرحهای طراحان و كاریكاتوریستهاست. طراحان و كاریكاتوریستهای زمانة ما، شاعران بیكلمهاند، عارفان بیسخناند، صفدران بیشمشیرند. ایناناند كه با طرحهایشان، همچون شاعر ضدظلمی چون سیفالدین فرغانی، خطاب به نو دولتان و ظالمان فریاد میدارند كه:
این نوبت از كسان به شما ناكسان رسید
نوبت زنا كسان شما نیز بگذرد
ایناناند كه با طرحهایشان همچون لسانالغیب بیان میدارند كه:
یارب این نو دولتان را با خر خودشان نشان
كاین همه ناز از غلام ترك و استر میكنند
كاریكاتورها، شمشیرهای برهنهاند كه بر روی جباران كشیده میشوند. كاریكاتوریستها، بیمعرفتان و دنیاپرستان را به تمسخر میگیرند و اهل زور و تزویر را رسوا میكنند. زبان طرح و كاریكاتور، زبانی است رمزی، بین عارفان و روشنفكران و فرزانگان. آدمهای گول و منگ، آنها را پائین میگیرند و بالا میگیرند و چپ و راست میكنند و از آن چیزی درنمییابند؛ ولی اهل معرفت و هوشمندان و زیركان، با یك نظر، سخن و مقصود طرح را درمییابند.
عرصهی طراحی و كاریكاتور نیز همچون دیگر عرصههای هنری و مطبوعاتی، در دوران ستمشاهی پهلوی، در تیول افرادی بود كه قلم به نان فروخته بودند و آنچه استاد ازل گفت بگو، میگفتند و كسانی هم كه دردی داشتند،تاب گفتن و قلمی كردن نداشتند كه برخی از آنها كه این كردند، در سیاهچالها گرفتار شدند و قلمشان را شكستند.
قرن آینده، قرن عارفان است. قرن آینده، قرن خداپرستان است. با این سیل اطلاعات و درهم آمیختن فرهنگها، زمانه، زمانة طراحان است. قرن آینده، قرنی است كه طراحان و كاریكاتوریستها، با گردش قلمی و عشوهی رنگی و ترسیم طرحی، كار صد مقاله كنند. قرن آینده، قرن هنر هشتم است.»(1)
عرصهی طراحی و كاریكاتور نیز همچون دیگر عرصههای هنری و مطبوعاتی، در دوران ستمشاهی پهلوی، در تیول افرادی بود كه قلم به نان فروخته بودند و آنچه استاد ازل گفت بگو، میگفتند و كسانی هم كه دردی داشتند،تاب گفتن و قلمی كردن نداشتند كه برخی از آنها كه این كردند، در سیاهچالها گرفتار شدند و قلمشان را شكستند.
تنها تعزیهگردان این عرصه، در عصر شاهنشاهی پهلوی، نشریهی توفیق بود كه نمونهای از طنز روشن و سیاسی آن، كه دربارهی ازدواج نخستوزیر بهایی رژیم است، به شرح زیر میباشد:
«یك ابتكار دیگر كاكا توفیق
بعد از ازدواج آقای نخستوزیر همهی مردم منتظر بودند تا ببینند روزنامه توفیق چه شوخیهایی راجع به آن خواهد ساخت و محافل مختلف بیصبرانه، انتظار انتشار شماره آینده توفیق و دیدن كاریكاتورها و لطیفههای توفیق راجع به این ازدواج را میكشیدند.
موضوع از این نظر برای مردم جالب بود كه سالها بود در مطبوعات، بخصوص در روزنامه توفیق راجع به زن نداشتن آقای نخستوزیر بحث میشد و مقالات خوشمزهای در توفیق چاپ شده بود تا اینكه امروز مطلع شدیم توفیقتون یك ابتكار دیگر بخرج داده و گلدان جالبی را همراه با یك نامه خوشمزه، برای خانم آقای نخستوزیر فرستادهاند كه هر دو آنها را در زیر ملاحظه میفرمائید:
سركار خانم لیلا خانم هویدا
مطمئناً شما چشم روشنیهای زیاد و گرانقیمتی به مناسبت ازدواجتان دریافت داشتهاید، ولی از طرف كاكا توفیق، چیز دیگری دریافت میدارید كه از لحاظ به درد خوردن یقیناً با ارزشتر از همه آنهاست. این چیز گلدانی است با مشخصات و محاسنی به شرح زیر كه وسیلهی ممولی ارسال خدمت میگردد:
1ـ به طوری كه ملاحظه میفرمایید گلدانی انتخاب شده كه موقع دعوای زن و شوهری، استفاده از آن، سهل و ساده و عملی باشد.
2ـ فرم آن به شكل گرز رستم انتخاب شده است.
3ـ ضمن اینكه زیاد سبك وزن است، ضربات سنگین دارد.
در خاتمه یادآور میشود كه بزرگترین حُسن این گلدان، آن است كه نشكن است و هر قدر هم كه محكم توی كله بخورد، گلدان نمیشكند!
كاكا توفیق»(2)
همانگونه كه انقلاب اسلامی ایران، در بین انقلاب هاب جهان، دارای ویژگیهای منحصر به فرد بود، فعالیتهای انقلابیون نیز، از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار بود.
زمانی كه طراحان و كاریكاتوریستهای وطنی! در فكر پرداختن به معلول بودند و با كشیدن پیپ و عصای امیرعباس هویدا، خود و دیگران را سرگرم میكردند، طراحان بینام و نشانی پای به عرصة طراحی نهادند كه شناسایی آنان و جمعآوری، طرحهای سادهاشان، به معضلی برای ساواك، تبدیل شد.
در یكی از اسنادی كه این حضور پررنگ و بدیع را به تصویر میكشد، میخوانیم:
«روز جاری كاریكاتورهایی از شاهنشاه كه در دست راستش شلاق (بر روی دسته شلاق نوشته شده ساواك) و در دست چپش اسلحهای نقش بسته و در زیر آن اصطلاحاتی از قبیل: ملت، روشنفكر، كارگر، كشاورز، كتابهایی به نام قانون و حقوق بشر، حقایق، قرآن مجید، نهجالبلاغه و آقا چه كردهاند، گناه، آخه چه گناهی و نپرس، نوشته شده [پخش گردیده است.](3)
اخیراً مجموعهای از اینگونه كاریكاتورهای مردمی برای ثبت در تاریخ به دست انتشار سپرده شده است تا در تحلیل انقلاب خونرنگ اسلامی، خصوصاً هنر انقلاب، مورد استفاده واقع گردد.
این مجموعه تحت نام «طرحها و كاریكاتورهای مردمی به روایت اسناد ساواك» در 188 صفحه، از سوی مركز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده است.
پینویسها:
1ـ نامه طراحان (دفتر اول) ـ انتشارات روزنه ـ چاپ اول ـ 1378، سیداحمد بهشتی شیرازی.
2ـ روزنامه توفیق و كاكا توفیق ـ دكتر فریده توفیق ـ نشر آبی ـ چاپ دوم 1384 ـ صص 25 ـ 24.
3ـ سند شماره 16375/20 ه 11 ـ 12/9/57 ـ ضمیمه شماره 1.
بخش هنری تبیان
منیع:
دوران، ماهنامه الکترونیکی تاریخ معاصر ایران