باد می دود، بهار می دود
رود بی قرار می دود ابر می دود درخت می دود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1392/09/07
دل گفتههای پنهانی
باد می دود، بهار می دود
رود بی قرار می دود ابر می دود درخت می دود
کوه استوار می دود هرچه ساده هرچه سخت می دود
کرم خاکی از میان خاک بی صدا می دود
پیچکی شکسته با عصا می دود
سنگریزه ای بدون دست و پا می دود
می دود ولی چرا ؟ می دود ولی به مقصد کجا ؟
غنچه های نوجوان درخت های پیر
آسمان سرفراز و خاک سربه زیر
روزهای زود و سالهای دیر
هرچه بود و هرچه می شود، هرچه رفت و هرچه می رود
می دود به سمت پس کجاست ؟ کو ؟
می دود به پای جستجو
می دود به های و می دود به هو
می دود فقط به سوی او
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع: یاران امین (عرفان نظر آهاری)