تبیان، دستیار زندگی
واقعیات تاریخى و حوادث پسین به خوبى نشان مى دهد که همه مخالفت ها و سرسختى ها بر سر یک مسأله بیش نبوده است، یعنى عدم پذیرش ولایت و امامت در خاندان پیامبر و به ویژه امیرمؤمنان.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارتباط قرآن با امامت حضرت علی علیه السلام

امام علی


بررسى جایگاه امامت در قرآن و حدیث، واقعه غدیر و نزول آیه اکمال و رخدادهاى پس از آن راه را بر هرگونه تفسیر و تأویلى غیر از انطباق این دو آیه با ولایت امیرمۆمنان مسدود خواهد کرد.


در این مقاله به بررسی ارتباط دو آیه از قرآن با امامت حضرت علی علیه السلام می پردازیم:

آیه اکمال دین چیست؟ به چه دلیل این آیه مربوط به حضرت على علیه السلام است؟

آیه اکمال دین عبارت است از: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الاْءِسْلامَ دِیناً»؛ «امروز کافران از غلبه بر دین شما مأیوس شدند، پس از آنان نترسید و از من بترسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را براى شما پسندیدم». (مائده 5، آیه 3)

دلالت بر امامت

یک. مراد از امروز در آیه شریفه روز هجدهم ذیحجه یعنى غدیر خم است. نزول آیه شریفه در روز غدیر خم پس از معرفى و اعلام ولایت امیرمۆمنان علیه السلام در روایات مختلف شیعه و سنى آمده است. (علامه امینى در الغدیر، ج 1، ص 230- 238 از منابع متعدد اهل سنت نزول آیه در واقعه غدیر را نقل نموده است) بنابراین از نظر تاریخى و شأن نزول آیه ،ارتباط آن با امامت و ولایت حضرت على علیه السلام روشن است. به ویژه آنکه پس از نزول این آیه پیامبر فرمودند: «الله اکبر! بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودى خدا به رسالت من و ولایت على بعد از من» (الغدیر، ج 1، ص 231)

دو. استاد مطهرى بر آن است که افزون بر دلایل تاریخى و روایى، قرائنى در خود آیه وجود دارد که ارتباط آن با مسأله امامت را تأیید مى کند. از جمله این که در طول مدت رسالت حضرت ختمى مرتبت قرآن مجید همواره نسبت به خطر کافران هشدار داده و توطئه گرى و فتنه انگیزى بى وقفه آنان را گوشزد مى نماید. اما در این آیه بیانى کاملاً متفاوت با گذشته دارد و اعلام مى دارد که دیگر جاى ترس از کافران نیست. زیرا آنان همه امیدهاى خود را بر باد رفته مى بینند و اگر خطرى هست که حتما هست و باید از آن ترسید خطر داخلى است. لذا مى فرماید از من بترسید «واخشون».

توضیح این فراز از آیه در پرتو آیه «إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» روشن مى شود. سنت الهى این است که اگر انسان در برابر نعمت هاى الهى سپاسگذارى نکند، آن را به درستى مورد توجه قرار نداده و از آن استفاده صحیح نکند و به کفران نعمت روى آورد، گرفتار نقمت و عذاب الهى خواهد شد. بنابراین «از من بترسید» یعنى از خودتان بترسید که در برابر این وجه نهایى دین که کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام کردم موضع درستى نگیرید و بر اثر این ناسپاسى نتایج شوم و تلخى را براى خود رقم زنید. بنابراین خطرى که از این پس شما را تهدید مى کند خطر خارجى نیست، بلکه خطر داخلى است. این مضمون نشان مى دهد که:

اولاً، آیه اکمال در اواخر عمر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده است.

جبهه گیرى در برابر مسأله مورد نظر متضمن گونه اى از کفر و بى دینى است و به نوبه خود نشانگر آن است که مسأله مورد ابلاغ و پذیرش آن یکى از ارکان دین است و دین منهاى آن تمایز قاطع و کاملى از بى ایمانى ندارد

ثانیا، مربوط به مسأله اى است که با حفظ و رعایت آن اسلام براى همیشه محفوظ است و دین و امت اسلامى را از هر گزند خارجى مصون مى دارد. اما خطر برخورد ناصحیح داخلى در مورد آن وجود دارد و این خطر زیان هاى بزرگى در پى خواهد داشت. مجموع این مضامین کاملاً با مسأله ارتباط تاریخى و شأن نزول آیه در باب امامت همخوانى دارد. خطر مورد اشاره آیه در دغدغه هاى آخر عمر پیامبر کاملاً نمودار است. شیعه و سنى نوشته اند پیامبر در روزهاى آخر عمر شریفشان به شدت نگران وضع آینده امت و فتنه هاى داخلى آن بودند.

(شهید مطهرى، امامت و رهبرى، ص 148-117)

چگونه اثبات مى شود که آیه «ابلاغ» مربوط به امامت حضرت على علیه السلام است؟

آیه یاد شده عبارت است از: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» (مائده، آیه 67)

ارتباط آیه فوق با ولایت و امامت امیرمۆمنان علیه السلام قطعى و مسلّم است. این مسأله با توجه به دو نکته روشن مى شود:

1. بررسى شأن نزول آیه،

2. بررسى و ارزیابى مفاد آیه.

عید سعید غدیر خم

یک. شأن نزول

بسیارى از آثار روایى، تفسیرى و تاریخى از عالمان شیعه و سنى از طرق متعدد آورده اند که آیه فوق در شأن امام على و در جریان غدیرخم نازل شده است. از جمله صحابیان پیامبر راویان زیادى چون: ابوسعید خدرى، زید ارقم، جابربن عبدالله انصارى، ابن عباس، براءبن عازب، حذیفه، ابوهریره، ابن مسعود و عامربن لیلى بر این مطلب گواهى داده اند.

از عالمان پسین نیز کسانى چون حافظ ابونعیم اصفهانى، ابوالحسن واحدى نیشابورى، ابن عساکر شافعى، فخر رازى، ابواسحق حموینى، ابن صباغ مالکى، جلال الدین سیوطى، قاضى شوکانى، شهاب الدین آلوسى شافعى، شیخ سلیمان قندوزى حنفى، محمد عبده مصرى، حافظ ابن مردویه، و جمع کثیرى از دیگر عالمان به نقل و بررسى این مسأله در تفاسیر و دیگر آثار خود پرداخته اند.( (مکارم، پیام قرآن، ج 9، ص 182-181)

بنابراین در ارتباط آیه شریفه با حادثه غدیر و اعلام ولایت و امامت حضرت على علیه السلام جاى هیچ گونه تردید نیست.

دو. مفاد آیه

فارغ از ادله مربوط به رابطه آیه شریفه با حادثه غدیر و آنچه در این حادثه رخ داده است؛ نیم نگاهى به مضمون آیه نکات زیر را نشان مى دهد:

2-1. آنچه دستور ابلاغ آن داده شده مسأله اى بسیار اساسى و همسان رسالت پیامبر است و ترک آن مساوى با عدم انجام رسالت «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته». بنابراین مسأله مورد ابلاغ چیزى از مسایل جزئى و احکام فرعى نبوده است، بلکه چیزى است که:

اولاً، تا آن لحظه چنان که باید براى عموم مردم روشن نشده است.

ثانیا، قوام رسالت به آن متکى است و بدون آن کیان رسالت بر باد است و این نیست مگر تعیین راهبردى که بتواند بقاء و استمرار خط رسالت را پس از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله تضمین کند.

واقعیات تاریخى و حوادث پسین به خوبى نشان مى دهد که همه مخالفت ها و سرسختى ها بر سر یک مسأله بیش نبوده است، یعنى عدم پذیرش ولایت و امامت در خاندان پیامبر و به ویژه امیرمۆمنان

2-2. لحن آیه نشان مى دهد مسأله مورد نظر به گونه اى بوده که برخى در برابر آن سرسختى و موضعگیرى شدیدى داشته اند تا آنجا که در پى توطئه خطرآفرینى براى پیامبر و آیین او بوده اند. از این رو خداوند به پیامبر اطمینان مى دهد که او را مورد حمایت جدى قرار خواهد داد و شر مخالفان و توطئه گران را از او دور خواهد داشت. «وَ اللّهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاس» (مائده، آیه 67)

این فراز نیز نشان مى دهد که مسأله مورد نظر هیچ ربطى به احکام فرعى مانند: نماز و روزه و حج و... نداشته

است. به ویژه آنکه این آیه از آخرین آیات نازل شده بر پیامبر است و در زمانى نازل شد که همه احکام و ارکان اسلامى تعیین و ابلاغ شده بود. از طرف دیگر واقعیات تاریخى و حوادث پسین به خوبى نشان مى دهد که همه مخالفت ها و سرسختى ها بر سر یک مسأله بیش نبوده است، یعنى عدم پذیرش ولایت و امامت در خاندان پیامبر و به ویژه امیرمۆمنان.

2-3. در آخرین فراز آیه آمده است: «إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الکافِرِینَ» (مائده، آیه 67) این فراز نیز دلالت دارد که جبهه گیرى در برابر مسأله مورد نظر متضمن گونه اى از کفر و بى دینى است و به نوبه خود نشانگر آن است که مسأله مورد ابلاغ و پذیرش آن یکى از ارکان دین است و دین منهاى آن تمایز قاطع و کاملى از بى ایمانى ندارد. در نتیجه هیچ مفسرى نتوانسته است غیر از مسأله امامت و رهبرى عصمت مدار امام على علیه السلام تفسیرى متناسب با تأکیدات مهم این آیه ارائه کند.

خلاصه سخن

با توجه به مطالب فوق به اضافه بررسى جایگاه امامت در قرآن و حدیث، واقعه غدیر و نزول آیه اکمال و رخدادهاى پس از آن راه را بر هرگونه تفسیر و تأویلى غیر از انطباق آیه شریفه با ولایت امیرمۆمنان مسدود خواهد کرد.

فرآوری: آمنه اسفندیاری  

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

1-      سایت راسخون

2 - مکارم، پیام قرآن، ج 9

3 - الغدیر، ج 1

4 - شهید مطهرى، امامت و رهبرى

5- سایت porseman

مطالب مرتبط:

قرآن و رویداد غدیر

بر كرانه‌ی الغدیر 7‏

بر كرانه‌ی الغدیر 12

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.