تبیان، دستیار زندگی
کتاب «تاریخچهٔ زمان» یا تاریخ مختصر زمان (A Brief History of Time)‏ با عنوان فرعی «از مه‌بانگ تا سیاه‌چاله‌ها»، اثری مشهور از استیون هاوکینگ است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتابی برای تمام فصول، یا برخی فصول؟!


کتاب «تاریخچه‌ی زمان» یا تاریخ مختصر زمان (A Brief History of Time)‏ با عنوان فرعی «از مه‌بانگ تا سیاه‌چاله‌ها»، اثری مشهور از استیون هاوکینگ است.

کتاب «تاریخچه‌ی زمان» یا تاریخ مختصر زمان، پرخواننده‌ترین کتاب کیهان‌شناسی است و به بیش از 33 زبان زنده دنیا تا سال 1993 ترجمه و چاپ شده‌است. همچنین در یکصد و هشتاد و چهارمین هفته چاپ آن، به دلیل طولانی‌ترین حضور در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نشریه ساندی تایمز، در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است. این کتاب در سال 1369 با نام تاریخچه زمان، از انفجار بزرگ تا سیاه‌چاله‌ها در ایران به چاپ رسیده است.

کتاب تاریخچه زمان

استیون ویلیام هاوکینگ (Stephen William Hawking) زاده 8 ژانویه 1942، یک فیزیکدان نظری و کیهان شناس بریتانیایی است و صاحب کرسی استاد لوکاسیان ریاضی دانشگاه کمبریج (جایگاهی که ابتدا متعلق به ایزاک نیوتن بود وبعد به دیراک رسید) است. وی به علت ابتلا به بیماری ALS معلول شد و توانایی گفتاری خود را از دست داد. او اکنون از نوعی نرم افزار برای ارتباط با دیگران استفاده می کند.

وی را انیشتین دوم لقب داده اند؛ زیرا می کوشد تئوری معروف نسبیت را تکامل بخشد و از تلفیق آن با تئوری های کوانتومی فرمول واحد جدیدی ارائه دهد که توجیه کننده تمامی تحولات جهان هستی از ذرات ریز اتمی تا کهکشان های عظیم باشد. انیشتین معتقد بود که چنین فرمول یا قانون واحدی می بایست وجود داشته باشد و سال های آخر عمرش را در جستجوی آن سپری کرد اما توفیقی نیافت.

هرچند این کتاب برای خوانندگان غیرمتخصص نوشته شده، بسیاری از مهم ترین و دشوارترین مفاهیم فیزیک و کیهان شناسی را به زبان ساده عرضه کرده است. از جمله این نظریه های پیچیده می توان به نسبیت و فضاهای خمیده، مهبانگ، سیاهچاله ها، سفر در زمان و کرمچاله ها اشاره کرد.

یکی از مهم ترین مسئله‌های های فیزیکدانان امروزی آن است که نظریه ای بدهند که بتواند همزمان دنیای بزرگی مانند کهکشان ها و دنیای بسیار کوچکی مانند اتم ها را تفسیر کند. امروز تفسیر دنیای اول برعهده نظریه نسبیت و دنیای دوم بر عهده مکانیک کوانتوم است. دانشمندان هنوز هم در جست وجوی رهیافتی برای ارائه نظریه کامل تری هستند که بتواند این دو نظریه را که در ظاهر با همدیگر ناهمخوان هستند، با یکدیگر آشتی دهد.

هاوکینگ

این کتاب در دوازده فصل تنظیم شده است که اندیشیدن درباره جهان، تصویر در حال تکامل ما از جهان، ماهیت نظریه علمی، جهان نیوتن، نسبیت، فضای خمیده، جهان در حال گسترش، مهبانگ، سیاهچاله ها و تکامل جهان، گرانی کوانتومی، سوراخ کرم ها و سفر در زمان، نیروهای طبیعت و یگانگی فیزیک و نتیجه گیری نام دارند. شرح حال مختصری از زندگی سه دانشمند برتر عصر ما که نگرش ما را نسبت به جهان تغییر داده اند (اینشتین، گالیله و نیوتن) نیز ضمیمه کتاب است. در فرهنگ واژه ها نیز حدود هفتاد مفهوم دشوار فیزیک تعریف شده است.

همیشه این فکر غالب بود که هیچ چیز نمی‌تواند از سیاهچاله بگریزد، اما هاوکینگ اولین بار اظهار داشت که تحت شرایط معینی، یک سیاهچاله می‌تواند، ذرات ریز اتمی گسیل کند. این پدیده امروزه به تابش هاوکینگ معروف شده است. او به کار روی نظریه مبدأ جهان ادامه داد و ادامه این کار به راه های وصل نسبیت (گرانش) با مکانیک کوانتومی (کارکرد درونی اتم ها) دست یافت.

کارهای هاوکینگ سهم عظیمی در آنچه فیزیکدان ها «نظریه وحدت بزرگ» نامیده‌اند، داشته است. طبق این نظریه تمام قانونمندی های فیزیک در قالب یک قانون یا معادله بیان می‌شود و فیزیکدان ها پیرو دیدگاه آرمانی انیشتین در تلاش برای یافتن این معادله‌اند. انیشتین با تلاشی نافرجام در قلمرو ریاضیات نتوانست این مجموعه متفاوت قوانین طبیعی را باهم آشتی داده و همساز کند، اما او قلبا ایمان داشت که ماورای این نیروها سادگی و سهولتی نهفته است که در متن آن می‌توان تمام این نیروها و قوانین آنها را با قانون های واحدی توضیح داد و این اعتقاد صرفا بر نوعی زیبایی شناسی استوار بود.

هرچند این کتاب برای خوانندگان غیرمتخصص نوشته شده، بسیاری از مهم ترین و دشوارترین مفاهیم فیزیک و کیهان شناسی را به زبان ساده عرضه کرده است. از جمله این نظریه های پیچیده می توان به نسبیت و فضاهای خمیده، مهبانگ، سیاهچاله ها، سفر در زمان و کرمچاله ها اشاره کرد

هاوکینگ با همکاری راجرپن رز فیزیکدان و ریاضیدان برجسته دانشگاه آکسفورد با استفاده از نظریه نسبیت عام انیشتین  به این نتیجه رسیدند که فضا- زمان در لحظه مهبانگ (Big-Bang) آغازی داشته و این آغاز در سیاهچاله ای رخ داده است. این نتیجه ضرورت وحدت نسبیت عام و مکانیک کوانتومی را الزام آور ساخت که جهش علمی عظیمی را در نیمه دوم قرن بیستم به وجود آورد. یکی از نتایج این نظریه این استنتاج بود که سیاهچاله‌ها الزاما نباید کاملا سیاه باشند، بلکه می‌توانند پس از گسیل تابش ناپدید شوند. حدس دیگر این که جهان در لحظه فرضی هیچ کرانه‌ای ندارد.

هاوکینگ و خداباوری یا خداناباوری!

با تمام این تفاسیر، و با تمام خدمت و تلاشی که هاوکینگ در عرصه علم فیزیک و نجوم به کار بسته است، نقدهای زیادی خصوصاً پس از انتشار کتاب "طرح بزرگ" و نظریات جدید او در مورد خدا و آفریننده، بر او وارد شده است. هرچند در کتاب «تاریخچه زمان» بارها به وجود خدا و نقش او در آفرینش معترف بوده است، در کتاب اخیر خود، طرح بزرگ، این نقش را زیر سۆال می برد.

پروفسور سی.کی.راجو نظریه پرداز و یکی از منتقدین آثار هاوکینگ است. او تحصیلات خود را در زمینه فیزیک و ریاضیات به انجام رسانده و در حال حاضر به عنوان استاد در دهلی و استاد مدعو ممتاز در دانشکده علوم ریاضیات دانشگاه یو.اس.ام مالزی به تدریس مشغول است. او در خصوص این کتاب می گوید:

"تمام بحث هاوکینگ این است که وحدت در نقطه ای را اثبات کند و تعریف وی از این نقطه نیز همان نقطه ابتدا و انتهای زمان است و این مسئله را تحت عنوان «تطور زمان» توضیح می دهد. وی معتقد است که حلقه بسته زمانی وجود ندارد. بنابراین نمی توان از یک نقطه شروع کرد و باز به همان نقطه بازگشت.

هاوکینگ

نه «زمان حلقوی» یا به عبارتی همان بازگشت به نقطه اول مسئله ثابتی است و نه «زمان خطی». مسیحیان معتقدند که نزول بشر در یک نقطه و یک لحظه بوده است. در حالی که مسلمانان معتقدند که شأن مداوم وجود دارد، هرچند که نزول ابتدا در یک لحظه رخ داده باشد (به عنوان مثال وقتی مسلمین از کلمه «ان شاء الله» استفاده می کنند به این معنا است که شاید اتفاق دیگری از سوی خداوند رخ دهد). هاوکینگ بر اساس نگاه متافیزیکی و مسیحی خود، اشتباه ریاضی هم مرتکب می شود و نتیجه می گیرد که همه جهانی که وجود دارد باید به نقطه ای واحد برگردد".

ولی در هر حال به فرض پذیرش انکار خدا از سوی او، این فیزیک دان تنها خدای اساطیری و توهمی را انکار کرده است، نه خدای حقیقی و عرفانی و هستی شناسانه. آنچه او انکار کرده همان خدایی است که فیلسوف آلمانی، نیچه، از مرگ آن سخن گفت. یعنی خدای ذهنی.

اگر این چنین به موضوع نگاه کنیم و نتایج را بنگریم، متوجه می شویم که هیچ کدام از استدلال های وجود خدا با چنین فرضیه ای مخدوش نمی گردد. همان طور که هیچ کدام از علل وجود خدا، به تشریح ماوراطبیعی مهبانگ تکیه ندارد.

 راضیه کتابچی

بخش دانش و زندگی تبیان