تبیان، دستیار زندگی
متکلمان الهی علم خدا را عین ذات او نمی دانند بلکه علم الهی را زائد برذات می دانند بنابراین قائلند خداوند به جزئیات همانند کلیات علم دارد و تغییر در جزئیات هیچ خللی در ذات الهی ایجاد نمی کند چون علم عین ذات خدا نیست بلکه امری است زائد بر ذات خداوند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توصیف یکی از صفات خداوند!

خداوند

یکی از مسائل اعتقادی درباره ی خداوند متعال بحث صفات باری تعالی است. در واقع خداوند متعال دارای صفات و اسماء بسیاری است که در ذیل مبحث توحید الهی، اعتقاد به صفات و اسماء الهی مطرح می گردد. در این راستا یکی از مهمترین صفات خداوند متعال، علم باری تعالی است.


درباره ی این صفت و چگونگی آن درباره ی حضرت حق نظرات اندیشمندان مسلمان متفاوت است. در این مقاله می کوشیم به برخی از آنها بپردازیم.

خداوند عالم است!

بنا برآموزه های قرآن کریم و روایات، خداوند متعال دارای صفت علم است یعنی حضرت حق نسبت به همه چیز عالم است. "لایعزب عنه مثقال ذرّةٍ فی السموات و لا فی الارض؛ دور نبود از او همسنگ ذره ای نه در آسمانها و نه در زمین." (سباء /3)

هیچ چیز حتی به اندازه ی ذره ای ناچیز و اندک نیز از نظر و علم الهی پوشیده و مخفی نیست همچنین در جایی دیگر می فرماید: "وعنده مفاتیح الغیب لا یعلمها إلاّ هو و یعلم ما فی البّر و البحر و ما تسقط من ورقةٍ إلا یعلمها و لاحبّهَ فی ظلمات الارض و لا رطبٍ و لا یا بسٍ إلاّ فی کتابٍ مُبین؛ و نزد پروردگار کلیدهای غیب است که جز او آنها را نمی داند و آنچه در خشکی و دریاست او می داند و برگی از درخت نمی افتد مگر آنکه در آن آگاه است و هیچ دانه ای در تاریکیهای زمین و هیچ تری و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی آشکار ثبت است." (انعام /59)

براساس این آیات و بسیاری آیات دیگر معلوم می شود که خداوند متعال دارای صفت "علم" است و از موارد کلی و جزئی همه چیز نزد او آشکار است و او به همه ی امور کلی و جزیی از گذشته و حال و آینده آگاهی و علم دارد.

امور جزیی و علم خدا!

مسائلی که متعلق علم قرار می گیرند و می توان به آنها علم و آگاهی پیدا کرد دو دسته هستند: یا مسائل و موارد کلی و یا مسائل و موارد جزیی. موارد کلی اموری ثابت هستند که قوانین ثابت و احکام بدون تغییری را ارائه می دهند. مثلاً آنکه همیشه شب و روز در پی هم می آیند یا آنکه مثلاً عدالت نیکوست و یا مثلاً علت سبب می شود وجود معلول تحقق پیدا کند و بسیاری موارد کلی دیگر که همگی قوانین ثابتی هستند. درمقابل مسائل کلی، اموری قرار دارند که ثابت نیستند و با شرایط مختلف تغییر می کنند، به این مسائل امور جزیی می گویند. مثل اینکه امروز شنبه است و یا این گل سرخ است و غیره. به تعبیر اصطلاحی، احکام کلی ما قبل الکثرة هستند ولی جزئیات ما بعد الکثرة هستند. یعنی تغییر و دگرگونی در جزئیات راه دارد بدون کلیات که همواره ثابت هستند. امور جزیی با توجه به شرایط زمانی و مکانی و بسیاری امور دیگر دستخوش تغییر و تحولند.

متکلمان الهی علم خدا را عین ذات او نمی دانند بلکه علم الهی را زائد برذات می دانند بنابراین قائلند خداوند به جزئیات همانند کلیات علم دارد و تغییر در جزئیات هیچ خللی در ذات الهی ایجاد نمی کند چون علم عین ذات خدا نیست بلکه امری است زائد بر ذات خداوند

در واقع علم به جزئیات علم به تغییر و تحولات و دگرگونی هاست. از این رو در میان اندیشمندان اسلامی همواره این سوال و مسئله مطرح بوده است که آیا می توان گفت خداوند متعال به امور جزیی نیز همچون امور کلی علم دارد؟!

اشکال علم به جزئیات!

در واقع این مسئله مطرح است که اگر قائل باشیم خداوند همان طور که به امور کلی علم دارد به جزئیات متغیر نیز عالم است آیا این نظریه سبب نمی شود که تغییر و تحوّل در ذات الهی راه یابد؟! در پاسخ به این سوال اندیشمندان مختلف نظریات گوناگونی را مطرح نموده اند و هر یک کوشیده اند با توجه به مبانی عقلی ، قول قرآن کریم درباره ی علم الهی به جزئیات را توجیه و تبیین نمایند. براین اساس موضوع مورد اختلاف در مورد علم الهی در میان متفکران مسلمان بحث علم خداوند متعال به جزئیات است و گرنه در مورد علم الهی به امور کلی اتفاق نظر وجود دارد.

متکلمان مسلمان و علم خدا به جزئیات!

متکلمان الهی علم خدا را عین ذات او نمی دانند بلکه علم الهی را زائد برذات می دانند بنابراین قائلند خداوند به جزئیات همانند کلیات علم دارد و تغییر در جزئیات هیچ خللی در ذات الهی ایجاد نمی کند چون علم عین ذات خدا نیست بلکه امری است زائد بر ذات خداوند.

اما متکلمان توضیح نمی دهند که اگر علم خدا را امری زائد برذات بدانیم چگونه این مسئله قابل حل است که صفات خدا از ذات او جدا هستند؟!

خدا

فلاسفه ی مسلمان و علم خدا به جزئیات!

نظریات فلاسفه در این باره بسیار مفصل و بعضاً پیچیده است و ما قصد نداریم در این مقاله که مقاله ای اعتقادی است به جزئیات نظریات فلاسفه بپردازیم تنها نظریه دو تن از  فلاسفه ی مشهور را نقل می نماییم که عبارتند از ابن سینا و ملاصدرا.

آیا خدا به جزئیات علم دارد؟ ابن سینا چه می گوید؟!

ابن سینا تلاش می کند به عنوان یک فیلسوف مسلمان که دغدغه ی دین و عقلانیت را با هم دارد به این مسئله عقلی و اعتقادی پاسخ دهد. او می گوید: خداوند همه چیز را به صورت کلی در می یابد و با وجود این جزئیات نیز بر او پوشیده نیست و سپس آیه ی شریفه ی سوره ی سباء را نقل می نماید که "لایعزب عنه مثقال ذرةٍ فی السموات ولافی الارض." (سباء/3)

ولی چگونه ابن سینا علم خدا به جزئیات را توضیح می دهد؟! او می گوید: جایز نیست که خداوند از اشیاء به اشیاء علم پیدا کند. زیرا در این صورت ذات خداوند به آنچه حاصل نموده است قوام پیدا می کند و در این صورت خداوند از صفت الهی خود ساقط می شود. ولی چون خدای تعالی به ذات خود علم دارد و می داند که او مبدأ همه ی موجودات است پس سرآغاز موجودات علم دارد. از این رو هیچ موجودی به وجود نمی آید مگر آنکه از جهتی به سبب و علت خداوند باشد و این علت و معلولها ادامه می یابند تا آنکه جزئیات پدید می آیند. بنابراین مبدأ یعنی خداوند ، اسباب و مقتضیات آن اسباب را می داند و به آنها علم دارد. پس ضرورتاً فواصل زمانی و نتایج آنها را نیز می داند پس خدای تعالی به امور جزیی علم دارد از حیث مندرج بودن آنها در امور کلی و متصف بودن جزئیات به صفات کلی.

براساس این آیات و بسیاری آیات دیگر معلوم می شود که خداوند متعال دارای صفت "علم" است و از موارد کلی و جزئی همه چیز نزد او آشکار است و او به همه ی امور کلی و جزیی از گذشته و حال و آینده آگاهی و علم دارد

کلام سینوی و قرآنی؟

از آنچه درباره ی نظریه ی ابن سینا درباره ی علم الهی به جزئیات معلوم می شود، آن است که خدای تعالی به جزئیات متغیر به طور مستقیم و بدون واسطه علم ندارد بلکه چون آن جزئیات متغیر علل و اسبابی دارند که در نهایت به یک اسباب و مبدأ کلی و ثابت می رسند، خداوند به آنها از حیث مندرج بودن بحث کلیات، علم دارد. یعنی علم الهی به جزئیات به واسطه ی علم او به کلیات است نه آنکه مستقیماً خود جزئیات را بداند.

براساس ظاهر آیات قرآنی خداوند متعال علم به جزئیات را همچون کلیات دارا می باشد و تبیین سینوی از نحوه ی علم خدا به جزئیات بصورت غیر مستقیم به نظر نمی رسد که منطبق با آیات الهی باشد. بهمین دلیل بسیاری دیدگاه ابن سینا در این باره را نادرست و مخالف با قرآن تلقی نموده اند در ادامه مقالات بعدی می کوشیم تئوری ملاصدرا در این باره را مطرح نماییم.

چکیده : بنا برآموزه های قرآن کریم و روایات، خداوند متعال دارای صفت علم است،به طوری که هیچ چیز حتی به اندازه ی ذره ای ناچیز و اندک نیز از نظر و علم الهی پوشیده و مخفی نیست .موضوع مورد اختلاف در مورد علم الهی در میان متفکران مسلمان بحث علم خداوند متعال به جزئیات است و گرنه در مورد علم الهی به امور کلی اتفاق نظر وجود دارد.

                                                                                                                                                        ن. رادفر

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

1-    تاریخ فلسفه – ضاالفاحوزی

2-    الاشارات و التنبهات – ابن سینا

3-    النجاة – ابن سینا

4-    مقالات فلسفی – شهید مطهری

5-    آموزش اصول عقاید – آیت الله مصباح یزدی

مطالب مرتبط:

انواع صفات خداوند

اعتقادات اسلامی از نظر شیعه دوازده امامی 3‏

صفات و اسماء الهی (4)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.