تبیان، دستیار زندگی
امام على (علیه السلام) حیطه مسئولیت‏پذیرى را بسیار گسترده تعیین نموده و از كارگزاران و كاركنان خود خواسته است كه نسبت به كلیه كارها و اقدمات، و نیز روابط و مناسبات خود مسئولیت‏پذیر باشند: «از خدا بترسید در حق بندگانش و شهرهایش، زیرا شما مسئولید حتى در برا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر ادارات بر این اصل بودند که.....

مسئولیت


در نظام اداری سه اصل اساسی مسئولیت‌پذیری، خدمتگزاری و امانت‌داری وجود دارد که اگر کارگزاران بدان‌ها پایبند باشند روند پیشرفت و ترقی جامعه سریع‌تر خواهد شد. در این بخش، به بررسی این سه اصل، در حکومت امام علی (علیه السلام)، با محوریت نهج البلاغه پرداخته خواهد شد. تا شاید با مطالعه آن متوجه شویم آیا در پیشرفت جامعه نقش داشته ایم یا خیر!

اصل مسئولیت‏پذیرى‏

مسئولیت‏پذیرى در اخلاق ادارى، اصل مبنایى است به گونه‏اى كه هر نوع بى‌مسئولیتى به مفهوم بیرون شدن از مسیر درست و گام نهادن در كجی‌ها و ناراستی‌هاست. به بیان امیرمۆمنان على (علیه السلام): «دشمن‏ترین مردمان در نزد خدا، بنده‏اى است كه خدا او را به خود واگذارد؛ و او پاى از راه راست بیرون نهد و بى‌راهنما گام بردارد، اگر به كار دنیایى‏اش خوانند، به كار پردازد، و اگر به كار آخرتى‏اش خوانند، سستى و كاهلى نماید؛ گویى آنچه براى آن‏كار كند بر او بایسته است، و آنچه در آن سستى و كاهلى ورزد، از او ناخواسته».

كمال آدمى، به كمال مسئولیت‏پذیرى اوست. هر چه كسى در مسئولیت‏پذیرى سستى ورزد، تباهى در كارش بیشتر خواهد بود، و هر چه كسى مسئولیت‏پذیرى بیشترى داشته باشد، به كمال بیشترى از نظر اخلاق فردى و اخلاق ادارى دست مى‏یابد. امام على (علیه السلام) حیطه مسئولیت‏پذیرى را بسیار گسترده تعیین نموده و از كارگزاران و كاركنان خود خواسته است كه نسبت به كلیه كارها و اقدمات، و نیز روابط و مناسبات خود مسئولیت‏پذیر باشند: «از خدا بترسید در حق بندگانش و شهرهایش، زیرا شما مسئولید حتى در برابر سرزمین‌ها و چارپایان».

اصل مسئولیت‏پذیرى مى‏آموزد كه هر كس در هر مرتبه‏اى كه باشد، نسبت به تمام امور و كارهاى خود و مربوط به خود مسئول و پاسخگوست. هیچ كارگزارى نمى‏تواند هرگونه كه خواست با مردم رفتار نماید و خود را نیز پاسخگو نداند. بر این مبنا كسى حق كمترین اهانت و بى‌احترامى به مردم را ندارد.

امیرمۆمنان (علیه السلام) در فرمان‌ها و دستور العمل‌هاى حكومتى و ادارى خود، كارگزاران و كاركنان دستگاه ادارى‌اش را به مسئولیت‏پذیرى تام و تمام فراخوانده و از آنان خواسته است كه اصول اخلاق ادارى را نسبت به مردمان پاس بدارند و بدانند كه از همه رفتارهایشان پرسش خواهد شد و نسبت به همه اعمال و رفتار خود مسئولند، چنانكه آن حضرت در عهدنامه محمد بن ابى بكر این‏گونه فرموده است: «با مردمان فروتن باش و نرمخو، و همواره گشاده‏رو، و به یك چشم بنگر به همگان، خواه به گوشه چشم نگرى و خواه خیره شوى به آنان، تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوان از عدالتت مأیوس نگردند، كه خداى متعال مى‏پرسد از شما بندگان، از خرد و دشت كارهایتان، و از آشكار آن و نهان.

امام على (علیه السلام) در حكمتى خطاب به جابر بن عبدالله انصارى چنین فرموده است: «اى جابر! آنكه نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردمان بدو بسیار بود، پس هر كه در آن نعمت‌ها براى خدا كار كند، خدا نعمت‌ها را براى وى پایدار كند. و آنكه آن را چنانكه واجب است به مصرف نرساند، نعمت او را ببرد و نیست گرداند»

امام على (علیه السلام) خود در نخستین خطبه حكومتى‏اش درباره تعهد و مسئولیت خویش در اداره امور فرموده است: «آنچه مى‏گویم در عهده خویش مى‏دانم، و خود آن را پایندانم».

امیرمۆمنان (علیه السلام) در اداره امور، مسئولیت‏پذیرى را در والاترین مرتبه آن جلوه بخشید و نشان داد كه چگونه و تا چه اندازه باید مسئولیت‏پذیر بود.

خدمتگذاری

اصل خدمتگزارى‏

فلسفه وجود نظام ادارى، خدمتگزارى به مردمان است، و همه كارگزاران و كاركنان در تمام مراتب، خادمان مردمند. این امر به عنوان یك اصل در نظام ادارى مطرح است و مادام كه چنین احساسى وجود داشته باشد، كارگزاران و كاركنان نظام ادارى با مردم رفتار مالكانه و فرمان‌فرمایانه نخواهند داشت، بلكه جایگاه و موقعیت خود را نعمتى مى‏دانند كه وسیله خدمت به مردمان است.

امام على (علیه السلام) در حكمتى خطاب به جابر بن عبدالله انصارى چنین فرموده است: «اى جابر! آنكه نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردمان بدو بسیار بود، پس هر كه در آن نعمت‌ها براى خدا كار كند، خدا نعمت‌ها را براى وى پایدار كند. و آنكه آن را چنانكه واجب است به مصرف نرساند، نعمت او را ببرد و نیست گرداند».

با پایبندى به چنین اصلى، خدمتگزارى به مردمان، مطلوبترین كارها شمرده مى‏شود و در انجام دادن آن هیچ منتى نخواهد بود و هیچ بزرگ‏نمایى در خدمات صورت نخواهد گرفت و هیچ پیمان‌شكنى و خلاف وعده‏اى اتفاق نخواهد افتاد. امام على (علیه السلام) در عهدنامه مالك اشتر چنین سفارش فرموده است: «بپرهیز كه با نیكى خود بر مردمان منت گذارى، یا آنچه را كرده‏اى بزرگ بشمارى، یا آنان را وعده‏اى دهى و در وعده خلاف آرى، كه منت نهادن، ارج نیكى را ببرد، و كار را بزرگ شمردن نور حق را خاموش گرداند، و خلاف وعده، خشم خدا و مردم را برانگیزد. و خداى متعال فرموده است: بزرگ دشمنى است نزد خدا كه چیزى را بگویید و انجام ندهید».

امام على (علیه السلام) حیطه مسئولیت‏پذیرى را بسیار گسترده تعیین نموده و از كارگزاران و كاركنان خود خواسته است كه نسبت به كلیه كارها و اقدمات، و نیز روابط و مناسبات خود مسئولیت‏پذیر باشند: «از خدا بترسید در حق بندگانش و شهرهایش، زیرا شما مسئولید حتى در برابر سرزمین‌ها و چارپایان»

خدمتگزارى مردمان باید با میل و رغبت، و علاقه و مطلوبیت صورت پذیرد؛ و آنجا كه كارى انجام نمى‏گیرد، باید با دوستى و مهربانى، و احترام و پوزش‌خواهى همراه شود. امام على(علیه السلام) در عهدنامه مالك اشتر، در این‏باره چنین آموزش داده است: «آنچه مى‏بخشى، چنان‏بخش كه بر تو گوارا افتد، و آنچه باز مى‏دارى، با مهربانى و پوزشخواهى همراه بود».

اصل امانتدارى‏

تلقى امانتدارانه از كار و مسئولیت و انجام دادن امور با رویكرد امانتدارى، اصلى اساسى در اخلاق است. اگر انسان كار و مسئولیت را امانت بداند، بى‌گمان حرمت آن را پاس مى‏دارد و تلاش مى‏كند كه به خوبى آن را پیش ببرد و بالنده سازد. امام على(علیه السلام) از كارگزاران و كاركنان نظام ادارى خود مى‏خواست كه كار و مسئولیت را امانت بدانند و در مناسبات و روابط خود امانتدارى نمایند، چنانكه امام خطاب به اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان، نوشت: «همانا كارى كه به عهده توست، طعمه‏اى برایت نیست، بلكه امانتى است برگردنت».

بر این مبنا هر كس در هر مرتبه ادارى امانتدار مردمان است و باید اموال و امكانات و حقوق و حدود و حیثیت و شرافت آنان را پاسدارى كند. در منظر امیرمۆمنان على (علیه السلام) بزرگترین خیانت، خیانت به امت و تعدى به امانت است. آن حضرت در نامه‏اى به برخى كارگزاران خود در این باره چنین آورده است: «هر كه كار امانت (مسئولیت) را سبك بشمارد، و در آن خیانت روا دارد، و جان و دین خود را از خیانت پاك ننماید، در این جهان درب خوارى و رسوایى را به روى خویش بگشاید و به آخرت خوارتر و رسواتر درآید؛ و بزرگترین خیانت، خیانت به مسلمانان است و زشت‏ترین دغلكارى، ناراستى كردن با زمامداران».

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش نهج البلاغه تبیان   


منبع: ارباب امانت (اخلاق ادارى در نهج البلاغه)، مصطفى دلشاد تهرانى.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.