مدیریت كلاس، موانع و راهبردها
امروزه علیرغم ایجاد تغییرات عمیق در نظام آموزش و پرورش و تغییر درسیاستها و برنامهریزیهای آموزشی، بسیاری از معلمان در رویارویی با مسایل و مشكلات آموزشی فاقد تواناییهای لازم و اساسی هستند و از روشهای قدیم و مهارتهای سنتی و انفرادی برای ادارهی كلاس خود استفاده میكنند. همین امر باعث كندی فرایند یاددهی - یادگیری و آسیبپذیری امر آموزش شده است.
اینكه در فضای نظام آموزشی فعلی بهجای اینكه بهدانشآموزان توصیهی نظم و انضباط شود، باید بهمعلمان یادآوری گردد كه در ادارهی كلاسشان از روشهای نوین مدیریت كارآمد بهره جویند. معلمان باید بدانند كه هر دانشآموز ویژگی خاص خود را دارد و این معلم است كه با هنر، ذوق و سلیقه خود با اتخاذ روش صحیح و در نظر گرفتن تفاوتهای فردی آنان درس را آنچنان لذتبخش و محیط كلاس را آنگونه شاداب و با طراوت ترسیم نماید كه فرصت بینظمی بهدانشآموزان خود ندهد.
معلمان با توانمندی مدیریت خود میتوانند جایگاه و منزلت واقعی خود را حفظ كنند. امروز دیگر معلمان با روشهای قدیمی و كلاسیك نمیتوانند روح جستجوگر دانشآموزان را اقناع سازند، بلكه نیازمند مهارتهای مدیریتی مبتنی بر اصولروانشناسی یادگیری بهشیوههای علمی و تدریس پویا و فعال میباشند. در ایننوشتار سعی شده روشهای مدیریتی و اهداف آن بیان گردد.
معلمان با بهكارگیری روشهای صحیح تدریس، موظفند انتظارات فراگیران، والدین و... را با موفقیت برآورده سازند. برای تحقق این ضرورتها مسألهی اصلی مدیریت كارآمد كلاس درس معلمان میباشد. بعضی عقیده دارند كه مدیریت كلاس درس فقط در حفظ نظم و انضباط كلاس است اما مدیریت كلاس درس سخنی بسفراتر است.
معلم موفق كسی است كه كلاس درس را بهگونهای آماده سازد كه پاسخگوی تمامیچالشها در طول تدریس خود باشد. معلم باید تواناییهای خود را بشناسد، روش تدریس خود را ارزیابی كند، اگر قدیمی و كهنه است روش تدرس پویا و زندهای را پیش گیرد، روحیهی خلاقیت و نوآوری را در نهاد دانشآموزان شكوفا نماید و حرفهی معلمی خود را نه بهعنوان تدریس صرف بلكه برای ایجاد تحول و تغییر درفراگیران پندارد.
روشهای برخورد با مشكلات كلاس درس را شناسایی كند و راهبردی را اتخاذ نماید كه فرایند یاددهی - یادگیری را مختل نسازد و مشكلات جزیی كلاس او به مشكلات كلی و وخیم تبدیل نشود و همچنین دانشآموختگان كلاس درس او مسایل آموزشی و مشكلات رفتاری خود را در محیطی آرام و سرشار از محبت و غیر تهدیدآمیز حل نمایند.
برخی از معلمان در هنر معلمی استعداد بیشتری دارند. اگر چه ممكن است به ضرورت در علم معلمی استعداد خوبی نداشته باشند. این گروه معلمان میتوانند بهصورتی ماهرانه فضای كلاس را برای یادگیری مساعد و دلانگیز كنند و بهگونهای كه مسایل و مشكلات انضباطی آن را بهحداقل برسانند.
علاوه بر مهارتهای مربوط بههنر معلمی تسلط بر كلاس و مهارتهای آموزشی كه معلمان برای برخورد با وقایع كلاس نیاز دارند، واكنشها و راهبردهای معینی نیز وجود دارد كه میتوانند آنها را فرا گیرند و در ادارهی كلاس بهكار بندند.
موفقترین مدیران كلاس آنانی هستند كه بتوانند زمان اتفاق افتادن رفتارهای بد را در كلاس بهدقت پیشبینی كنند و برای پیشگیری از وقوع آن زودتر عمل نمایند. علاوه برایندخالتهای مۆثر معلم، زیركانه، مختصر و بیشتر خصوصی صورت گیرد.
برای ایجاد نظم و تداوم آن استحكام در فعالیتهای كلاس مهمترین عامل ادارهی كلاس است. معلمان باید توجه داشته باشند كه شخصیت آنان یگانه عامل مهم در محیط كلاس است.
دانشآموزان از میان تركیب و ویژگیهای انتزاعی و دور از ذهن شخصیت معلم دلایلی برای دوست داشتن یا دوست نداشتن او مییابند. بههرحال آنچه كه بهمعلم یاری میدهد تا كلاس موفقی داشته باشد از یك جهت بهشناخت معلم از نقشههای خود در امر تدریس مربوط است و از طرف دیگر به آگاهی معلم از روندهای علمینهفته در امر مدیریت كلاس بستگی دارد.
اهمیت و ضرروت موضوع
از آنجایی كه كلاس درس و كار معلم در ارتباط با فراگیران است و یا بهعبارت دیگر كلاس درس متشكل از اجزایی است كه یك طرف آن معلم و طرف دیگر فراگیراست و رسانهها، روشها و وسایل نیز در كنار این دو هستند، بنابراین ارتباط صحیح معلم بهعنوان یاددهنده با فراگیر به عنوان یادگیرنده فرآیند آموزش را به وجود میآورد و پس از طی یك دورهی آموزش توسط معلم فراگیر تغییر رفتار میپذیرد.
بنابراین اگر معلم در این سیستم با نگرش صحیح و طراحی آموزشی و مدیریت كارآمد اقدام كند، نتیجهی این فرآیند بهنحو مطلوب خواهد بود. بدون تردید ركن اصلی این فرآیند دانشآموز است. دانشآموز در این سیستم مجموعهای است از تواناییهای عقلی و خلاقیتها و مجموعهای از استعدادهای نهفته، هر دانشآموز منش و شخصیت و خلاقیتهای منحصر بهفرد دارد و این معلم است كه با مدیریتكار آمد، استعدادهای بالقوه فراگیران خود را كشف نموده و بهفعلیت میرساند.
فرآیند یادگیری انسان پیچیدگیهای فراوان دارد. معلم باید مجهز بهعلوم روز بهویژهمدیریت كلاس درس باشد و در حرفهی معلمی خود از فناوری آموزشی و روشتدریسهای فعال استفاده نماید. معلم موظف است بر مشكلات رفتاری و انضباطیدر كلاس فایق آید و آنان را بهبهترین شیوه هدایت نماید. اهمیت و نقش مدیریتكلاس را بشناسد و جایگاه استفاده آن را بداند در ابتدای سال تحصیلی قوانین ومقررات صریح مربوط بهكلاس را برای دانشآموزان خود تبیین نماید. در امر یاددهیو یادگیری بهموقع از تشویق و تنبیه استفاده كند.
بیشتر معلمان برای دانشآموزان خود فعالیتهای بسیاری انجام میدهند. این فعالیتها بهطور اصولی پراكنده و بدون روش خاصی است و برای معلمان امری خستهكننده و طاقتفرسا بهنظر میآید زیرا اینگونه معلمان بهدانش مدیریت كلاس بهعنوان دانش پایهای مورد نیاز نگاه نمیكنند.
این عدم توجه بهاهمیت و ضرورت مدیریتكلاس ناشی از دو موضوع است:
نقش خود را در كلاس مانند یك مدیر مۆثر نمیدانند.
برنامهریزی برای حل مشكلات كلاس را فرآیندی فرامدیریتی نمیدانند.
حال آنكه معلمی موفق و كارآمد است كه برای كلاس درس خود برنامهریزی و مدیریتی كارآمد داشته باشد نه اینكه كلاس را بر اساس موقعیتهای پیش آمده درزمانی خاص و بدون برنامهریزی قبلی اداره كند.
مدیریت و برنامهریزی در هیچ زمینهای از آموزش بیشتر از مدیریت كلاس درس مهمتر نیست. مدیریت كلاس درس امری است كه از مسیر سحر و جادو اعمال نمیشود بلكه مستلزم تفكر و برنامهریزی و مهارت میباشد و معلمان بهویژه در اینزمان كه عصر دانایی و اوج شكوفایی علم و رشد فناوری و تكنولوژی میباشد، موظفند از آموزشهای لازم برخوردار گردند بهگونهای كه مدیریت كلاس درس برایشان امری سهل و طبیعی تلقی گردد و بدانند كه كلاس درس آنان همچون نظامیزنجیروار بههم وابسته است و نمیتواند معلم خود را از این نظام جدا بداند بلكهعضوی مۆثر از این سلسله است كه دارای اجزایی میباشد نظیر معلم، دانشآموزان، محتوا، روش تدریس، ارزشیابی، رسانه و.... كه همگی این اجزا درونداد این نظاماست و امر آموزش فراگرد این نظام است و دانشآموختگان یعنی فارغالتحصیلان هركلاس برونداد این نظام محسوب میشوند و ارزشیابی و اندازهگیری آموختهها به عنوان بازخورد عمل میكند و معلم بهعنوان مدیری هوشمند این نظام را هدایت و رهبری میكند.
بنابراین معلم موظف است كه كلاس درس را بهعنوان كلیتی تركیبی در نظر بگیرد نه مجموعهای از عوامل كه میتوان برخی از آن ها را حذف نمود. معلم باید بداند كه نظام كلاس او از نظامهای بالاتر خود یعنی نظام مدرسه و نظام آموزش و پرورش تأثیر میپذیرد. كیفیت آموزش این نظام هدفمند وابسته بهمعلم كلاس بهعنوان مدیر و برنامهریز میباشد.
بنابراین مدیریت كلاس بهنحوی با نهاد جامعه نیز وابسته است و تأثیرگذار است. بدون شك شیوهی سازماندهی كلاس معلم در مدیریت كلاس او سهم به سزایی دارد و معلم صحنه را برای یادگیری بهتر فراهم میسازد.
اهمیت مدیریت كلاس درس تا آنجایی قابل توجه است كه بهدرون خانواده نیزسرایت میكند. افزایش میزان ارتباط متقابل میان اولیای دانشآموزان و معلمان یادگیری دانشآموزان را بهبود میبخشد و از میزان مسایل و مشكلات كلاس كاسته میشود.
ساختارهای فعالیت كلاس درس را معلمان میتوانند بهگونهای برنامهریزی كنند كه آموزش هم در كلاس و هم در خانواده صورت گیرد و بدینگونه دانشآموزان علاوه برمعلمان از طریق والدین نیز یاد میگیرند كه مشكلات یادگیری و رفتاری خود را حل نمایند.
دخالت والدین در امور مدرسه بهحدی مهم است كه یكی از اهداف آموزش وپرورش برای سال 2000 بهشمار آمده است. بهطور كلی اثربخشبودن كلاس درس مطلبی است كه امروزه توجه تمامی متخصصان و نظریهپردازان را بهخود جلب كرده است.
طی تحقیقاتی بهسه عامل مهم برای موفقیت معلمان اشاره كرد:
مطالعات متعدد نشان داده است كه معلم كارآمد و فعالمعلمی است كه میتواند بر اساس توانایی خود بههدفهای مورد نظر یادگیری دستیابد و بتواند بهدو مهارت دست یابد:
مدیریت كلاس چیست؟
مهمترین دغدغهی معلمان مبتدی ناشی از ادارهی كلاس و یا بهتعبیری مدیریتادارهی كلاس درس میباشد. برقراری نظم كنترل كلاس و تدریس موفق مجموعهنگرانیهای اینگونه معلمان است. بنابراین آگاهی از مفاهیم و علم مدیریت كلاس و راهبردهای مدیریت كلاس درس راهگشا برای این نگرانیها میباشد.
در تعریف مدیریت كلاس درس اسكویونر میگوید:
مدیریت كلاس درس به مفهوم ایجاد شرایط لازم برای تحقق یادگیری است. بر این اساس میتوان استنتاج كرد كه مهارتهای مدیریت كلاس درس سنگ بنای كل موفقیت در تدریس است. اینامر بهویژه در كلاسهای درس مدارس ایران كه مملو از دانشآموزانی است كه گاهی شمار آنان بالاتر از حد استاندارد است، از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد.
اهداف مدیریت كلاس:
اهداف عمدهی مدیریت كلاس شامل موارد ذیلاست:
الف) برنامهریزی درسی بر پایهی آمیزهای از تنوع و هدف
ب) ارایهی دستورالعملهای شفاف بهدانشآموزان در مورد فعالیتهای درسی
ج) هدایت و نظارت بر یادگیری و فعالیتهای دانشآموزان
د) بهكارگیری ابزارهای آموزشی و منابع یادگیری و تدریس
هـ) حركت منطقی از یك مرحلهی تدریس بهمرحلهی دیگری از تدریس
و) زمانبندی فعالیتهای كلاس و ایجاد توازن در آنها
ز) شروع و خاتمه هدفمند درس
اهداف موفق نشان دهندهی آن است كه برقراری نظم یا كنترل كلاس تنها مۆلفهی مدیریت كلاس برای معلمان نیست. در واقع برقراری نظم بهمثابه هدف اصلی مدیریت كلاس درس برخاسته از رویكرد سنتی به این موضوع است كه در مدارس بهشیوهی سنتی حاكم بوده است.
بنابراین معلمان با بررسی اهداف و مۆلفههای مدیریت كلاس درس و تأمل درمورد كلاسهای خود و بازدید از كلاسهای دیگر همكاران و گفت و گو با كارشناساننگرشی همه جانبه در مورد مدیریت كلاس پیدا میكنند.
اصول مدیریت كلاس:
از مهمترین اصول كلاس، كارآیی و جامعالاطراف بودن معلم فردی را معلم كارآ است كه بر مطالب درسی تسلط داشته باشد و كارها واعمال او سازمان یافته و منظم و دارای اعتماد بهنفس باشد و بهدانشآموزان نیزاعتماد كند، بذلهگو و شكیبا باشد.
بهتعبیر دیگر، نخستین پیش درآمد برای اعمال مدیریت بر كلاس و ایجاد شرایط بهینه برای یادگیری این است كه معلم فردی كارآ باشد تا از مهارتهای مدیریتكلاس درس بهره گیرد. جامعالاطراف بودن معلم دومین پیش درآمد برای اعمال مدیریت بر كلاس است. معلم باید فردی جامعالاطراف در حرفهی معلمی باشد تاتوانایی ایجاد شرایط بهینه برای یادگیری را تحقق بخشد.
طبق نظر اسكویونر معلم جامعالاطراف دارای قدرت توانمند سازی است. او معتقد است معلمانسه گونهاند:
- توضیح دهنده
- مشاركت دهنده
- توانمندساز
معلم توضیح دهنده بر موضوع درس تسلط دارد، اما آگاهی او از روش تدریساندك است. تدریس او بر محور سخنرانی و توضیح استوار است. برخی دانشآموزان با او همراه هستند. معلم مشاركت دهنده بر موضوع درس تسلط دارد و افزون بر آن با روش تدریس نیز آشناست. او میكوشد تا از فعالیتهای جالب بهره گیرد و دانشآموزان را در كارها مشاركت دهد و در عین حال مدیریت صحیحی را در كلاساعمال نماید.
معلم توانمندساز در مرحلهی عالی حرفهای قرار دارد. او نه فقط موضوع درس وروش تدریس را بهخوبی میشناسد، بلكه از تفكرات و احساسات دانشآموزان بهمثابه دیگر عوامل یادگیری نیز توجه دارد. هدف او بههنگام توضیح درس مشاركتدادن دانشآموزان است و برقراری مدیریت مۆثر بر كلاس درس و بهتفكرات و احساسات پاسخ میدهد. چنین معلمی اعتماد بهنفس بالایی دارد. بهحدی كه دانشآموزان را در مدیریت كلاس درس سهیم میكند یا اینكه كلاس درس را یكسره بهآنان میسپارد و خود راهنما میباشد. با گفتگو و مشورت با دانشآموزان تصمیم میگیرد تا در آنان توان یادگیری را عملی سازد.
مهارتهای مدیریت كلاس:
مدیریت كلاس بر دو مهارت بههم پیوسته و اساسی استوار است:
اقدام یعنی عملی كه در كلاس درس تحقق میپذیرد. مانند تأكید بر نكتههایتدریس، استفاده در آهنگ كلام، استفاده از تخته سیاه و...
تصمیمگیری یعنی چه؟
از این رو مهارتهای اساسی و ضروری برای مدیریت كلاس درسبهمنزلهی اتخاذ تصمیم مناسب و تبدیل آن بهاقدامی مۆثر است.
پس میتوان گفت مدیریت كلاس درس زرهای نیست كه معلمان از نخستین روز تدریس بر تن میكنند و خود را در برابر مشكلات كلاس و چالشها ایمن میسازند بلكه مهارتی است كه هر روز با تجربه و تأمل و دقت در كلاس كامل میشود و او را درامر تدریس كارآمدتر میسازد.
در مقالات بعدی به روش های مدیریت کلاس و ارایه پیشنهادهایی در این زمینه خواهیم پرداخت.