تبیان، دستیار زندگی
آیه‌ی «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نزد همه مسلمانان بسیار مشهور و معروف است و هر روز نیز در نمازها تکرار می‌شود. هم عبادت غیر گناه است و هم استعانت جستن از غیر گناه است، در حالی که شیعیان به امامان توسل داشته و شفاعت می‌طلبند و گاه مستقیم از خودشان می‌خواهند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شبهه: اعتقاد به توسل منافات با نص قرآن


آیه‌ی «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نزد همه مسلمانان بسیار مشهور و معروف است و هر روز نیز در نمازها تکرار می‌شود. هم عبادت غیر ، گناه است و هم استعانت جستن از غیر ، گناه است، در حالی که شیعیان به امامان توسل داشته و شفاعت می‌طلبند و گاه مستقیم از خودشان می‌خواهند؟!


توسل

البته که عبادت هر شخصی یا چیزی به غیر از خداوند اَحَد و واحِد شرک است. حتی اگر کسی آیه‌ای نیز در این باره نخوانده باشد، عقلش حکم می‌کند که خروج از «وحدت و توحید» و جایگزینی «دوییت» شرک است. هم چنین بدیهی است که هر کس شخص یا چیزی را جز خداوند منّان در وجود و هستی‌بخشی، الوهیت و ربوبیّت مستقل ببیند، آن هم شرک است. و البته هیچ گاه شیعیان نسبت به هیچ کس و حتی رسول اعظم صلوات الله علیه و آله نیز چنین دیدگاه و اعتقادی نداشته و ندارند.

دقت شود که شیعه و سنّی، هر دو قائل به توسل و شفاعت هستند و فقط وهابیت است که به رغم توسلات و شفاعات خود (به زر، زور و تزویر، به امریکا، انگلیس و اسرائیل، به فراماسون و صهیونیسم بین‌الملل، به پول نفت و ... برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین)، سعی دارد با این بهانه‌ها انحراف و اعوجاج ، در اعتقادات و نیز اختلاف بین مذاهب ایجاد نماید و گمان دارد که توسل و شفاعت خاص شیعیان است و با شرک قلمداد نمودن آن می‌تواند تفرقه ایجاد نماید.

اما بر گردیم به موضوع:

از آیات بسیاری و از جمله «إِیاكَ نَعْبُدُ وإِیاكَ نَسْتَعِینُ»، برای رد و تکذیب و بطلان توسل و شفاعت سوء استفاده می‌کنند. بدیهی است که بهانه اصلی همان «وإِیاكَ نَسْتَعِینُ» است، چرا که عبادت خاص خداست و آیه‌ی دیگری هم وجود ندارد و قابل تأویل و تفسیر به رأی نیز نمی‌باشد. اما در همین خصوص استعانت، اولین سۆالات قرآنی ما این است:

الف – آیا خداوندی که آیات ذیل را نیز نازل نموده است، [العیاذ بالله] خودش نمی‌دانست که به بندگان فرموده است که عقلاً، قلباً و عملاً و با زبان «وإِیاكَ نَسْتَعِینُ» بگویید؟!

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (البقره، 153)

ترجمه: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید از شكیبایى و نماز یارى جویید زیرا خدا با شكیبایان است.

یا وحی نمود:

«وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ» (البقره، 45)

ترجمه: و از صبر و نماز یارى بگیرید و البتّه آن جز بر خاشعان بسى گران (کاری بس بزرگ و سنگین) است.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده، 35)

ترجمه: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! از خدا بترسید و [براى تقرب‏] به سوى او وسیله بجویید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.

دقت شود که شیعه و سنّی، هر دو قائل به توسل و شفاعت هستند و فقط وهابیت است که به رغم توسلات و شفاعات خود (به زر، روز و تزویر، به امریکا، انگلیس و اسرائیل، به فراماسون و صهیونیسم بین‌الملل، به پول نفت و ... برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین)، سعی دارد با این بهانه‌ها انحراف و اعوجاج در اعتقادات و نیز اختلاف بین مذاهب ایجاد نماید و گمان دارد که توسل و شفاعت خاص شیعیان است و با شرک قلمداد نمودن آن می‌تواند تفرقه ایجاد نماید

ب – فقط استعانت جستن خاص خداوند منّان نیست، علم نیز نزد اوست، هادی نیز اوست، رزق را هم او می‌دهد و شِفا نیز دست اوست و ... . مگر نمی‌گوییم: هوالعلیم – هو الهادی – هو الرزاق – هوالشافی و ...، حال آیا انسان برای کسب علم، هدایت، کسب روزی، بازیابی شفا و بهبودی و ...، به هیچ کتابی، معلمی، درسی، دانشگاهی، کاری، پزشکی، دارویی و ... مراجعه نکرده و متوسل (وسیله‌جویی) نمی‌نماید؟! یا فقط رجوع و توسل (وسیله نمودن) اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین اشکال دارد، با «ایاک نستعین» منافات دارد و مصداق شرک است.

ج – خداوند متعال کدام فیض را بدون واسطه و وسیله به انسان و سایر مخلوقاتش عطا نموده است که آنها بتوانند بدون واسطه و وسیله از او کسب فیض نمایند؟ حتی کفر و شرک و نفاق نیز بدون واسطه و وسیله میسر نیست.

آیا همان‌هایی که علیه اسلام و به ویژه تشیع ضد تبلیغ می‌کنند به ده‌ها، صدها و هزاران واسطه و وسیله، به صورت مستقیم و غیر مستقیم متوسل نشده‌اند؟! آیا به آنها وحی می‌رسد و انحرافات خود را به ما نیز وحی می‌کنند یا دائم در حال شفاعت (جفت شدن) و توسل به وسایل هستند؟!

آیا خداوند متعالی که خالق حکیم است، نمی‌توانست به همگان و به صورت مستقیم وحی بفرستد؟ چرا برای معرفت و شناخت بشر، تزکیه‌ی نفس آنان، تعلیم کتاب و آموزش حکمت، 124 هزار نبی ارسال نمود و به آنان به «وسیله و واسطه» جبرئیل و سایر ملائکه‌ی وحی، وحی ارسال نمود تا از گمراهی و ضلالت در امان مانند؟ و فرمود:

«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُۆمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ» (آل‌عمران، 164)

ترجمه: به یقین خداوند بر مۆمنان منّت نهاد آن گاه كه در میان آنها فرستاده‏اى از خودشان (نه از فرشته و نه از جن) برانگیخت كه آیات او را بر آنها مى‏ خواند و پاكشان مى‏گرداند و كتاب (آسمانى) و احكام شریعت و معارف عقلى به آنها مى‏آموزد، و حقیقت این است كه آنان پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند.

وحی

حال بشر می‌خواهد به بهانه‌ی «توحید» که آن را هم به واسطه و وسیله انبیاء شناخته است، جسم یک جلد کتاب چند صفحه‌ای (که اصل آن نیز به وسیله رسول (صلی الله علیه و آله) ابلاغ شده و توسط اولیای الهی تعلیم شده است) را در دست بگیرد و بگوید «حسبنا کتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست»، و همه این وسایل و واسطه‌های علم، رشد، تزکیه و هدایت را کنار بگذارد؟! آیا این نیرنگ، خدعه، خودفریبی و دیگر فریبی نیست؟!

د – اگر خداوند متعال به واسطه خورشید نور، انرژی و جاذبه داد، اگر به واسطه باران، زمین‌های مرده را زنده کرد و گیاهان را رویانید، اگر ازدواج را وسیله تسکین و آرامش قرار داد، اگر قرآن را کتاب هدایت و رسولش صلوات الله علیه و آله را وسیله‌ی ابلاغ این کتاب و نیز راهنمایی و مربی‌گری فرستاد، اگر اولیایش را برای رهبری فرستاد و فرمود در آخرت نیز هر کسی را با امامش محشور می‌کنم و ...، آیا جاهلانه نیست کسی بگوید من برای «توحید» همه اینها را کنار می‌گذارم؟!

پس عبادت خدا، بندگی، دلبستگی، وابستگی و هدف قرار دادن اوست که در اطاعت از او تجلی می‌یابد و «استعانت از خدا» نیز وسیله‌ جویی برای رشد و تقرب به اوست. و البته که انسان نمی‌تواند از سوی خود وسیله قرار داده و تعریف نماید (مثلاً بگوید این بت‌ها شفیع من هستند نزد خدا)، بلکه هر هدفی، خودش راه‌ها، وسایل و وسایط رسیدن را معلوم و تعریف می‌نماید و خداوند متعال نیز امر به اطاعت، تبعیت، وسیله قرار دادن، شفاعت (جفت و همراه بودن با اهل عصمت علیهم‌السلام) را وسیله تقرب به خودش قرار داد. این یعنی «ایاک نستعین».

فقط استعانت جستن خاص خداوند منّان نیست، علم نیز نزد اوست، هادی نیز اوست، رزق را هم او می‌دهد و شِفا نیز دست اوست و ... . مگر نمی‌گوییم: هوالعلیم – هو الهادی – هو الرزاق – هوالشافی و ...، حال آیا انسان برای کسب علم، هدایت، کسب روزی، بازیابی شفا و بهبودی و ...، به هیچ کتابی، معلمی، درسی، دانشگاهی، کاری، پزشکی، دارویی و ... مراجعه نکرده و متوسل (وسیله‌جویی) نمی‌نماید؟! یا فقط رجوع و توسل (وسیله نمودن) اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین اشکال دارد، با «ایاک نستعین» منافات دارد و مصداق شرک است

خطبه غدیر، سوره حمد و استعانت:

*- «مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدی)، یهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ...» إِلی آخِرِها»

ترجمه: هان مردمان! صراط مستقیم خداوند (که در سوره حمد هست و هر روز می‌خوانیم) منم كه شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند كه به درستی و راستی راهنمایند و به آن حكم و دعوت كنند. - سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله قرائت فرمود: «بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدللّه ربّ العالمین الرّحمن الرّحیم» - تا آخر سوره.

*- «مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیاً وَالطَّیبینَ مِنْ وُلْدی (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدا عَلَی الْحَوْضَ.»

ترجمه: آگاه باشید ای مردم! همانا علی و پاكان از فرزندانم از نسل او، یادگار گران سنگ كوچك‌ترند و قرآن یادگار گران سنگ بزرگ‌تر. هر یك از این دو از دیگر همراه خود خبر می‌دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض كوثر بر من وارد شوند.

*- «مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَكْمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَكُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إِلی یوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی الله عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) وَ فِی النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لایخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ ینْظَرونَ).»

ترجمه: آگاه باشید ای مردم! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت علی تكمیل فرمود. اینك آنان كه از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایی رستاخیز و عرضه‌ی بر خدا - پیروی نكنند، در دو جهان كرده‌هایشان بیهوده بوده در آتش دوزخ ابدی خواهند بود، (تلاوت این آیه) به گونه‌ای كه نه از عذابشان كاسته و نه برایشان فرصتی خواهد بود.

بخش قرآن تبیان


منبع: سایت ایکس شبهه

مطالب مرتبط:

بررسی مفهوم توسل در قرآن 

ذکر مواردی از توسل در آیات قرآن

حکایتی شیرین از توسّل به قرآن