تبیان، دستیار زندگی
در دوره پهلوی در ابتدا شاهد حمایت شاه از عزاداری هستیم؛ ولی هرچه زمان می‌گذرد، دیده می‌شود که این حمایت از عزاداری تنها استفاده ابزاری بوده است. به‌طوری‌که بعد از روی کار آمدن شاه، نه تنها حکومت از عزاداری امام حسین (ع) حمایت نکرد، بلکه در صدد مقابله با آ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رضا خان و عزاداری های محرم


در دوره پهلوی در ابتدا شاهد حمایت شاه از عزاداری هستیم؛ ولی هرچه زمان می‌گذرد، دیده می‌شود که این حمایت از عزاداری تنها استفاده ابزاری بوده است. به‌طوری‌که بعد از روی کار آمدن شاه، نه تنها حکومت از عزاداری امام حسین (ع) حمایت نکرد، بلکه در صدد مقابله با آن هم برآمد.

محرم

برای اجرای این برنامه شوم ابتدا رضاشاه خود را فردی مومن و متدین جا زد به صورتی که دستور جمع کردن تمام قمارخانه‌ها و شراب فروشیها را داد. از اقدامات عوام فریبانه وی حضور در مراسم عزاداری امام حسین(ع) بود. وی این اقدامات را تنها برای جلب توجه مردم می‌کرد.

یكی از كارهای عوام فریبانه رضا خان، به راه انداختن دسته های سینه زنی در میدان مشق تهران بود كه آنزمان محل استقرار قزاقها محسوب می شد.

این مار خوش خط و خال و رند دهل دریده ، با شروع ماه محرم و ایام برگزاری عزاداری ایرانیان ، دسته های قزاق را به صف كرده و خود نیز پیشاپیش قزاقان ، طبق رسم رایج زمان ، كاه بسر می ریخت و با پای برهنه و بدون كفش به دنبال دسته عزاداران حركت می كرد . مردم و روحانیون نیز كه می دیدند جناب سردار سپه ، با این همه دبدبه و كبكبه ، نوكر و مخلص سرور شهیدان عالم و فردی مذهبی است و شخصا در مراسم سینه زنی و زنجیر زنی شركت می كند بیش از پیش دل بسته و طرفدار وی می شدند  قزاقها نیز كه محیط را مساعد تشخیص داده و می دیدند كه عامه مردم ، خام این ریاكاری و خیمه شب بازیهای آنها شده اند برای خالی نبودن عریضه ، دم می گرفتند:

اگر در كربلا قزاق بودی 

حسین بی یاور و تنها نبودی

در آن زمان مردم گوشه وكنار كشور كه ساكن پایتخت بودند برای خود دسته و گروهی تشكیل داده و برای رقابت با دسته جات دیگر، عزاداری و سینه زنی مفصلی انجام می دادند. وقتی كه قزاقان اینچنین شعر می خوانند و مردم را تهییج می كردند دسته گیلانیها نیز اینطور پاسخ می دادند:

اگر در كربلا قزاق بودی 

چادر از سر زینب ربودی

خلاصه اینكه رضا خان با همین نیرنگ و فریب كاریهایش توانست حسن نظر و طرفداری گروهی از مردم را جلب کند.

حضور رضا خان و متجددین آن دوران در مراسم عزاداری بسیار برای مردم تعجب آور بود. به صورتی که افرادی در مراسم شرکت می‌کردند که سالهای قبل آن مراسم را در جراید مسخره می‌کردند و حتی کسانی که مسلمان هم نبودند و اعتنایی به اسلام نداشتند هم در مراسم شرکت می‌کردند و این گونه رفتارها سبب شد که مردم فکر کنند که کودتاچیان در پی ایجاد حکومت اسلامی‌اند

سر و پای برهنه رضاخان در شام غریبان

واضح است که مشاهده این تصویر از رضاخان، تأثیری در مردم می‌گذارد و رضاخان از این به بعد بین عامه مردم یک شخص مذهبی و خصوصاً پایبند به عزاداری که ایرانیان به آن علاقه خاصی دارند، معرفی می‌شود، البته رضاخان شب‌ها هم به روضه اصناف می‌رفت. بعضی از وعاظ و روضه‌خوان‌ها هم روی منبر از او تعریف و تمجید می‌کردند و عامه مردم هم از زن و مرد متوجه می‌شدند که رضاخان به روضه آمده است. رضاخان همچنین در شب شام غریبان با سر و پای برهنه و شمع در دست به مسجد شیخ عبدالحسین که از بزرگترین مجالس روضه آن روز بود، وارد شد و یک دور، دور مجلس زد.

محرم

حضور رضا خان و متجددین آن دوران در مراسم عزاداری بسیار برای مردم تعجب آور بود. به صورتی که افرادی در مراسم شرکت می‌کردند که سالهای قبل آن مراسم را در جراید مسخره می‌کردند و حتی کسانی که مسلمان هم نبودند و اعتنایی به اسلام نداشتند هم در مراسم شرکت می‌کردند و این گونه رفتارها سبب شد که مردم فکر کنند که کودتاچیان در پی ایجاد حکومت اسلامی‌اند.

البته علمای آگاه آن دوران مانند شهید مدرس و آیت‌اله شاه‌آبادی از نیت شوم رضا خان و اطرافیانش با خبر بودند.

اما تمام این اقدامات برای این بود که به سلطنت برسد. هنگامی هم که به آن رسید، ناگهان تغییر رویه داد. اولین نشانه‌های ممنوعیت عزاداری هم در سال 1304 ه.ش اتفاق افتاد. به طوری که چهل روز قبل از شروع محرم رضاخان به آذربایجان سفر کرد. هنگام اقامت شب نامه‌هایی در شهر از طرف وابستگان به دربار پخش شد که از رضاخان خواسته شده بود که حدی برای روضه و ایام آن مشخص کند. هدف از انجام آن نیز این بود که رضاخان می‌خواست چنین وانمود کند که محدود کردن عزاداری به خواست مردم بوده است. مردم و علما نیز که با خبر شدند بلافاصله قبل از شروع محرم، تكیه‌ها و مراسم روضه خوانی را برقرار کردند.

وی برای فراهم کردن مقدمات لازم برای ممنوعیت کامل عزاداری، اموری را از قبل اجرا گذاشت که اولین آن محدود کردن روضه‌های عزاداری و ممنوع کردن بعضی اقسام عزاداری بود. وی محل روضه قزاق خانه را در تهران به تکیه دولت انتقال داد و از شکوه و عظمت عزاداری کاست. در تاسوعای1310 شمسی درحالی‌که بسیاری از عادات مانند زنجیر زدن و سینه زدن و ... رواج داشت، رضاخان در تکیه دولت حاضر شد و به روضه ساده‌ای اکتفا کرد.

«در همان ایام رضاشاهی، مردم روضه خوانی خود را قاچاقی و شبانه انجام می دادند و زنها چادر به سر می کردند و شبانه از پشت بام ها خود را به روضه می‌رساندند.»

گزارش یکی از سیاحان درباره محرم سال 1311 شمسی بدین قرار است: «امسال شاه روزهای تعطیل را از چهار روز به سه روز تقلیل داده است. (چهار روز آخر دهه اول محرم) و از کارهای فرعی و قدیمی مرسوم در دسته‌ها جلوگیری کرد.»

شبیه کردن صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا در زمان رضاخان

اقدام دیگر رضاخان تغییر صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا بود. رضاخان خیال می‌کرد که اگر همه چیز شکل غرب مسیحی را به خود بگیرد، کشور پله‌های ترقی را طی خواهد کرد و یا شاید می‌خواست مجالس عزاداری را از درون متلاشی کند. به هر حال دستور داد در مجالس روضه میز و نیمکت (به رسم کلیسا) استفاده کنند و زن و مرد مختلط بشینند و زنان هم حجاب نکنند.

ممنوع شدن سینه زنی به دستور رضاخان

همچنین در جای دیگر رضاخان  دستور داد: «البته بایستی روضه‌خوانی کنند و ممانعت نشود؛ ولی روضه بایستی در مساجد و تکایا باشد. آن هم مرتب و به قاعده و در روی نیمکت‌ها مستمعین بنشینند و آقایان محدثین متخصص خوب، روضه‌خوانی کنند. سینه زنی و این قبیل کارهای سابق هم به کلی ممنوع است.»

ممنوعیت روضه خوانی، به بهانه‌ بیرون کردن خرافات از دین

دیگر اقدام رضاخان در راستای ممنوعیت عزاداری، خرافات شمردن آن بود. اگر چه در بسیاری از کارهای عزاداری افراط می‌شد، ولی این بهانه‌ای بر آن نبود و دلیلی نمی شد که کل عزاداری را رضاخان تعطیل کند. رضاخان در اجرای این برنامه، بخشنامه‌ای به استانداری‌ها و فرمانداری‌ها زد و از طرح ممنوعیت روضه‌خوانی به عنوان طرح بیرون کردن خرافات از سرِ مردم نام برد.

بعد از فراهم کردن مقدمات لازم، اقدام نهایی برای ممنوعیت عزاداری انجام شد. به طوری که کار به جایی رسید که علاوه بر سوگواری های ماه محرم، حتی برای مجالس ترحیم افراد نیز که در آنها معمولاً به مصائب ائمه، به ویژه امام حسین (ع) اشاره ای می‌شد، مقرراتی وضع و محدودیت‌هایی اعمال شد که وعاظ و روضه‌خوانان حق نداشتند ذکر مصیبتی از ائمه داشته باشند.

زیرزمینی شدن عزاداری، نتیجه ممنوعیت آن توسط رضاخان

مسئله مبارزه با عزاداری در 5 سال آخر پهلوی اول با جدیت تمام دنبال می‌شد و از هر ترفندی برای جلوگیری از عزاداری‌ها استفاده می‌شد. حتی از این وحشت داشتند که مردم بعد از نماز سر سجاده گریه کنند. حال با ممنوعیتی که رضاخان برای برپایی عزاداری به‌وجود آورده بود، مردم عزاداری را به صورت زیرزمینی اقامه می‌کردند و بسیاری از مردم از ترس اینکه دستگیر شوند، گاهی از پشت بام‌ها به منزل یکدیگر می‌رفتند.

در اصل وضعیت عزاداری در ایامی که رضاخان ممنوع کرده بود، بدین صورت بود: «در همان ایام رضاشاهی، مردم روضه خوانی خود را قاچاقی و شبانه انجام می دادند و زنها چادر به سر می کردند و شبانه از پشت بام ها خود را به روضه می‌رساندند.»

فرآوری : طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع : 1- اتحاد جنوب / 2- تاریخ ایران باستان / 3- خبرگزاری دانشجو

مقالات مرتبط :

کودتای مارک دار

تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی 

 احضار روح رضاخان توسط محمدرضا!

روبرو شدن محمدرضا پهلوی با امام زمان!