تبیان، دستیار زندگی
امروزه در حالی وسایل گرمایشی متعددی در خانه ها وجود دارد که اعضای یک خانواده گاه هفته ها دور هم جمع نمی شوند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از کرسی مادربزرگ تا شومینه امروزی


امروزه در حالی وسایل گرمایشی متعددی در خانه ها وجود دارد که اعضای یک خانواده گاه هفته ها دور هم جمع نمی شوند.

همه ما اگر به یاد نداشته باشیم، ولی مطمئنا شنیده ایم که در گذشته چگونه پدران و مادران ما خانه هایشان را در مقابل سرما گرم می کردند؛ از کرسی گرفته تا بخاری های هیزمی و نفتی هرکدام در دوران خاص به خانه های اجدادمان گرمی می بخشید و چه سختی هایی را برای تهیه سوخت آن متحمل می شدند، ولی امروزه نه تنها از آن وسایل گرمایی دیگر خبری نیست وفقط در داستان ها شنیده می شوند، بلکه دیگر طعم واقعی گرم شدن را نیز احساس نمی کنیم.

کرسی

وسایل گرمابخش خانه های قدیم

كرسی

كرسی، چهار پایه بزرگی از چوب است كه در زیر آن منقلی قرار دارد و لحاف بسیار بزرگی روی آن می نهند، تهرانی های قدیمی علاوه بر لحاف، جاجیم و چادر شب سفید را برای تزیین كرسی استفاده می كردند كه به تناسب كوچكی و بزرگی كرسی مجمعه ای مسی برای قرار دادن چراغ یا سماور و مثل آن رویش گذاشته و اطرافش را با پشتی می آراستند.

معمولادر خانه های تهرانی ها یك كرسی دم دستی برای اهل خانواده و یك كرسی برای میهمانان در اتاق پذیرایی موجود بود كه هنگام بیداری پاها را در زیرش می گذاشتند و به پشتی ها تكیه می دادند و موقع خواب متكا می گذاشتند و می خوابیدند. تشك پای كرسی كوتاه تر اما پهن تر از تشك خواب دوخته می شد، در اندازه ای كه فقط پایه و پهنای كرسی را اندازه شود.

در آن زمان ها برای گذاشتن كرسی باید به سعدونحس بودن ساعات توجه می كردند و همچنین بزرگ خانواده در آن شب باید با پاكتی شیرینی وارد خانه بشود. همچنین جای نشستن افراد در كنار كرسی به نقش شان در خانواده مربوط می شد. معمولاجایگاه بزرگسال ترین فرد خانواده آن پله ای بود كه دورترین فاصله را در اتاق داشت.

منقل

منقل كه برای گرم كردن كرسی از آن استفاده می شد خاكستر الك شده در آن می ریختند و روی آنكه وسطش بود، گود می كردند و خاك زغال را درون آن ریخته و آتش زغال را باد می زدند تا جایی كه آتش به خاكستر زغال می رسید و به صورت ملایم با كفگیر رویش خاكستر می پوشانیدند و خاكسترهای اطراف را دور می كردند. منقل را یك ساعتی در فضای آزاد می گذاشتند تا بوی زغالش از بین برود، سپس در زیر كرسی قرار می دادند و هر چند ساعت یك بار لایه ای از رویش پس زده و آتش آن را تند می كردند.

معمولادر خانه های تهرانی ها یك كرسی دم دستی برای اهل خانواده و یك كرسی برای میهمانان در اتاق پذیرایی موجود بود كه هنگام بیداری پاها را در زیرش می گذاشتند و به پشتی ها تكیه می دادند و موقع خواب متكا می گذاشتند و می خوابیدند

چاله كرسی

بعد از منقل، از وسیله ای به نام چاله كرسی استفاده می كردند كه ساخته شده از حلبی یا آهن ورق یا مفرق به اشكال گرد و هشت ترك بود كه برای گرم كردن كرسی از آن استفاده می كردند.

وجه تسمیه آن به چاله كرسی، به دلیل چاله ای بود كه وسط اتاق كنده شده بود و دورش را گچ كشیده بودند كه آتش را درست كرده و كرسی را رویش برمی گرداندند. اصطلاح «برمی گرداندند»هم از آن جهت بود كه موقع آتش كردن لازم بود تا كرسی را از روی زمین برگردانده كه دسترسی به چاله كرسی آسان تر شود.

معمولاچاله كرسی را خانواده های فقیر درست می كردند تا پول برای منقل ندهند و حتی برای غذا درست كردن از چاله كرسی استفاده می كردند.

بخاری

هیزم

از دیگر وسیله هایی كه تهرانی ها با آن خود را گرم می كردند، هیزم بود كه علاوه بر اجاق و پخت و پز برای گرم كردن آب حمام ها و پخت نانوایی های تافتونی، لواشی و مانند آن مورد استفاده قرار می گرفت.

قیمت هر خروار هیزم جنگلی سه تا پنج قران بود كه الاغ هایی بودند كه هیزم ها را حمل می كردند و هیزم شكن ها با تبری كه روی دوش شان بود به دور كوچه و گذرها می گشتند و فریاد می كشیدند و هیزم می فروختند. هیزم شكنی هم مانند قصاب های نذری كه پوست و روده و تكه ای از گوشت علاوه بر اجرت با خود می بردند، آنان نیز علاوه بر مزد، بزرگ ترین تكه هیزم كه از تنه درخت بود، به نام زیرتبری اختیار كرده و با خود می بردند.

این وسایل جای کمتری اشغال می کردند و با گرم کردن تمام فضای خانه، زندگی را برای اهل منزل بسیار آسان تر کردند و به این ترتیب کرسی با تمام لذتی که داشت، کم کم برچیده شد. لحاف های بزرگ آن به لحاف های کوچک تر تقسیم شد و چهارپایه و میز کرسی به استفاده دیگری رسید یا فروخته شد و خلاصه آثار وجود کرسی از خانه ها رخت بربست.

در همان زمان که کرسی برای خود رونقی داشت، برخی از مردم از بخاری های هیزمی نیز استفاده می کردند بخاری های حلبی که محتوای سوخت آن را هیزم و شاخ و برگ های درختان تشکیل می داد. این بخاری با آن گرمای مطبوع و دلنشین خود یک مشکل اساسی داشت و این که با تمام شدن سوخت یکباره فضای اتاق سرد می شد

در همان زمان که کرسی برای خود رونقی داشت، برخی از مردم از بخاری های هیزمی نیز استفاده می کردند بخاری های حلبی که محتوای سوخت آن را هیزم و شاخ و برگ های درختان تشکیل می داد. این بخاری با آن گرمای مطبوع و دلنشین خود یک مشکل اساسی داشت و این که با تمام شدن سوخت یکباره فضای اتاق سرد می شد، به همین خاطر صاحبان خانه مجبور بودند مرتب هیزم بخاری را که خیلی سریع سوخت آن تمام می شد، چک کنند، این مساله به هنگام خواب و در نیمه های شب سخت تر بود، چرا که پدر یا مادر خانه باید نیمه های شب چند بار از خواب بلند می شدند و هیزم داخل بخاری قرار می دادند. این بخاری ها در حال حاضر در برخی روستا های کشور مورد استفاده قرار می گیرد و منازل روستاییان را گرم می کند. اگر چه امروزه تهیه سوخت برای شوفاژ و شومینه وقتی را از مردم نمی گیرد و فقط کافی است با پرداخت صورت حساب قبض گاز و برق هزینه سوخت را تامین کرد، در آن زمان برای تهیه سوخت بخاری های هیزمی پدر خانه مجبور بود که قبل از شروع سرما چند روزی را در جنگل ها برای تهیه هیزم سپری کند و با خرد کردن آنها و قرار دادنشان در مکانی محفو1 سوخت یک سال خود را تامین کند.

بخاری های نفتی نیز هرچند تا اندازه ای کار را راحت تر کرده بود، ولی نسبت به امروزه برای خود سختی هایی نیز به همراه داشت. نفت این بخاری ها باید قبل از فصل سرما تهیه و در مخازنی که برای این کار تدارک دیده شده بود، ذخیره می شد و اهل خانه نیز باید چند بار در روز، مخزن بخاری را از نفت پر می کردند.

بخاری هیزمی

گرم شدن روابط اعضای خانواده

درروزگار قدیم در شب های سرد زمستان مردم در خانه هایشان برای گرم شدن دور یک کرسی که در آن چند حبه زغال روشن قرار داده شده بود، می نشستند و از گرمای مختصری که این کرسی ایجاد می کرد، استفاده می کردند و تا صبح همان جا می خوابیدند.

کرسی ها علاوه بر گرم کردن فضای خانه، زمینه دور هم جمع شدن اعضای یک خانواده و گرم شدن روابط بین آنها را فراهم می کرد، به همین دلیل کرسی ها پایگاه شعرخوانی، قصه گویی، شاهنامه خوانی و فالگیری بودند و باعث گرمای تفکر و اندیشه اعضای خانواده و تنویر افکار آنها می شدند.

یکی از دلایل از رونق افتادن کرسی ها این است که هر چه ما به سمت زندگی ماشینی پیش رفتیم و از فضای زندگی سنتی دور شدیم، صفا و صمیمیت جمع شدن دور کرسی و بهره بردن از گرمای آن نیز کمرنگ و سردتر شد. به همین دلیل امروزه در حالی وسایل گرمایشی متعددی در خانه ها برای گرم کردن وجود دارد که اعضای یک خانواده گاه هفته ها دور هم جمع نمی شوند و با یکدیگر صحبت و مشورت نمی کنند. به این ترتیب این موضوع باعث می شود در جامعه ما روز به روز اخلاقیات کم و فاصله بین پدرها و مادرها با فرزندانشان زیادتر شود.

همچنین آنچه زمینه ساز فراموشی کوچه های آشتی کنان و از رونق افتادن خانه های کاهگلی و سنتی شد، باعث از رونق افتادن کرسی ها نیز شده است و رسوخ سریع زندگی ماشینی، وسایل گرمایشی جدید، تجددطلبی، و دوری از فرهنگ اصیل و سنتی از جمله دلایل از رونق افتادن استفاده از کرسی برای گرم شدن است.

فرآوری : رشیدی

بخش تاریخ ایران و  جهان تبیان


منابع : 1- صراط / 2- انتخاب

مقالات مرتبط:

تصاویری قدیمی از تهران

  تاریخچه لباس ملی در ایران