تبیان، دستیار زندگی
این سئوال را بسیاری از ما، گاهی از خود پرسیده ایم: آیا اطلاع دادن خبر بد همیشه لازم است؟ یا اگر پنهان کنیم بهتر است؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خبر بد را بگوئیم، یا پنهان کنیم؟


این سئوال را بسیاری از ما، گاهی از خود پرسیده ایم: آیا اطلاع دادن خبر بد همیشه لازم است؟ یا اگر پنهان کنیم بهتر است؟

اطلاع دادن خبر بد

وقتی موضوع خبر ، فوت یکی از عزیزان باشد ، بیش تر افراد قبول دارند که چاره ای جز رساندن خبر نیست . دیر یا زود باید این خبر را به فرد مصیبت دیده برسانیم ؛ در غیر این صورت خودش حقیقت را جست و جو خواهد کرد یا شاید از طریق منابع دیگر و به شکلی آزاردهنده تر خبر را دریافت کند .

ولی در مورد بسیاری دیگر از خبرهای بد ، ما درباره ی گفتن یا نگفتن خبر دچار تردید می شویم . مثلا در جامعه ی ما وقتی کسی به بیماری وخیمی مثل سرطان مبتلا می شود ، بسیاری اوقات اطرافیان شخص این واقعیت را از او مخفی می کنند و از روی دل سوزی سعی می کنند خبرهای بهتر و امید وار کننده تر از واقعیت را به گوش او برسانند .

معمولا در این اوضاع و احوال ، خانواده از پزشک و سایر کارکنان بیمارستان هم انتظار دارند که خبر بیماری را از بیمار آنان مخفی نگاه دارند . تصمیم گیری در چنین اوضاعی هرگز آسان نیست ، ما در این مقاله برآنیم تا به جنبه های مثبت و منفی پنهان کاری خبرها و واقعیت ها دقیق تر نگاه کنیم :

بحث را ابتدا با یک مثال شروع می نمائیم : خانم جوانی که دو فرزند خردسال دارد به تازگی به دلیل دردهای شکمی به پزشک مراجعه کرده است و پزشک پس از انجام دادن بررسی ها به خانواده ی او اعلام می کند که وی به سرطان کبد مبتلاست . خانواده از پزشک می خواهند تشخیص خود را با بیمار در میان نگذارد . پزشک در این مورد چه باید بکند ؟

در بسیاری از کشورهای دنیا ، پزشکان از نظر قانونی موظفند خبرهای طبی را با رعایت اصول صحیح خبر رسانی به اطلاع بیماران برسانند . در کشور ما ، پزشکان از نظر قانونی چنین اجباری ندارند .

در چنین موقعیتی معمولا هم پزشک و هم خانواده در وضعیت تصمیم گیری دشواری قرار می گیرند . پزشک برای توجیه درمان هایی مانند شیمی درمانی و پرتودرمانی با پرسش های مکرر بیمار مواجه می شود و افراد خانواده نگرانند که بیمارشان از نوع بیماری مطلع شود، امید خود را به بهبودی از دست بدهد و حالش بدتر شود . اما بی خبر ماندن بیمار از وضعیت بیماری خویش نیز همیشه به نفع او نیست . در این موارد باید نکات مربوط به شیوه های صحیح اطلاع رسانی خبرهای بد در نظر گرفته شود.

پنهان نگاه داشتن چنین واقعیت هایی ، دشوارتر از آن است که در ابتدا به نظر می رسد . معمولا وقتی اطرافیان سعی دارند واقعیت را پنهان کنند ، بیمار خبرهای متفاوت و ضد و نقیضی را از منابع مختلف مثل خانواده ، پزشک ، کارکنان بخش های مختلف بیمارستان ، آزمایشگاه و ... دریافت می کند

برای روشن تر شدن مطلب ، ابتدا به این پرسش پاسخ می دهیم که اگر این زن جوان اصرار داشته باشد واقعیت را بداند ، اطلاع دادن خبر بیماری به شکل صحیح و در زمان و مکان مناسب و پس از بررسی ها و ایجاد آمادگی های لازم چه فایده ای می تواند داشته باشد :

1) هر انسان بزرگسال و عاقلی حق دارد در صورت تمایل از واقعیت های مربوط به زندگی خود آگاهی پیدا کند . دریافت اطلاعات و اخبار درست ، یکی از حقوق اصلی ما انسان هاست . بدون اطلاع از واقعیت های خوب و بد ، چشم انداز زندگی ما مبهم یا غیر واقعی خواهد بود و نخواهیم توانست برای آینده ی خود به خوبی تصمیم بگیریم .

2) داشتن اطلاعات صحیح برای تصمیم گیری ها لازم است . بیمار در صورت باخبر بودن از وضعیت واقعی خود ، می تواند در مورد تصمیم گیری های درمانی بهتر قضاوت کند و برای وضعیت آینده ی فرزندان و دارایی های خود تصمیم بگیرد .

3) پنهان نگاه داشتن چنین واقعیت هایی ، دشوارتر از آن است که در ابتدا به نظر می رسد . معمولا وقتی اطرافیان سعی دارند واقعیت را پنهان کنند ، بیمار خبرهای متفاوت و ضد و نقیضی را از منابع مختلف مثل خانواده ، پزشک ، کارکنان بخش های مختلف بیمارستان ، آزمایشگاه و ... دریافت می کند . در این زمان ، معمولا بیمار متوجه می شود که با وی صادقانه گفت وگو نمی شود ، احساس می کند با او مثل یک کودک رفتار می کنند و احترام و عزت نفس او شکسته می شود . هم چنین ممکن است بیمار در این هنگام ، در حالی که خود به برخی واقعیت ها پی برده است ، ناچار باشد درباره ی نگرانی های واقعی خود سخنی به میان نیاورد و اوضاع سخت خود را در تنهایی و سکوت بگذراند .

در حالی که اگر واقعیات به شکل مناسبی مورد گفت وگو قرار بگیرد ، او می تواند نگرانی ها و خواسته های واقعی خود را در مورد آینده ، ادامه ی زندگی ، وضعیت بیماری و حتی مسائل مربوط به مرگ و پس از آن ، صمیمانه بازگو کند و از حمایت و هم دلی عزیزان خود بهره مند شود.

اطلاع دادن خبر بد

4) اطلاع داشتن از واقعیت ها ، ارتباط بین پزشک و خانواده و بیمار را آسان تر می کند و نتیجه ی تصمیمات درمانی و اخبار مرتبط با بیماری ، با آسودگی بیش تری گفته می شود . در چنین فضای شفاف و روشنی ، بیمار احساس اعتماد و اطمینان خاطر می کند و می تواند به شکل واقع بینانه ای برای آینده ی خود تصمیم بگیرد . در حالی که اگر بیمار از دریافت خبرهای واقعی مطمئن نباشد ، ممکن است با ناامنی خاطر ، رفتار و گفتار دیگران را زیر نظر بگیرد و شاید تصورات ناخوشایند و ترسناکی را تجربه کند که از واقعیت هم تلخ ترند.

5) شنیدن خبر بد ، همیشه باعث ناامیدی نمی شود ، بلکه گاهی سبب می شود فرد امیدواری واقع بینانه پیدا کند و از ناامیدی بیش از حد رهایی یابد . نگرانی های انسان ها با یک دیگر متفاوت است . گاهی یک بیمار سالمند مبتلا به سرطان بیش از آن که نگران طول عمر باقی مانده یا وخامت بیماری خود باشد ، نگران آن است که مبادا دچار ناتوانی های شدید و دردهای شدید شود . او از زجر و درماندگی و وابستگی به دیگران واهمه دارد . یا یک زن جوان مبتلا به سرطان ، چه بسا بیش از آن که به بیماری و مرگ فکر کند ، نگر ان سرنوشت فرزندان خود باشد .

با اطلاع رسانی صحیح در چنین مواردی ، بیمار از اضطراب های افراطی رهایی پیدا می کند و می تواند سئوالات خود را بپرسد و خواسته هایش را بیان کند .

در پایان باید گفت همان طور که هر یک از ما حق داریم از خبرهای مهم مربوط به زندگی خود آگاهی پیدا کنیم ، این حق را نیز داریم که اگر نمی خواهیم ، از مسائل ناگوار باخبر نشویم یا این خبرها را در زمان و موقعیت مناسب دریافت کنیم . بررسی ها نشان داده است که هر چند بیش تر انسان ها مایلند از همه ی خبرهای خوب و بد زندگی خود اطلاع کامل پیدا کنند ، درصد قابل توجهی از مردم هم دوست ندارند از خبرهای بد به صورت کامل اطلاع پیدا کنند یا ترجیح می دهند بخشی از این خبرها و اطلاعات را فرد دیگری به جای آن ها دریافت کند ؛ حتی بسیاری از بیماران مایلند اختیار برخی از تصمیم گیری های مربوط به خود را به افراد نزدیک و مورد اعتماد خود بسپارند . پس برخی اوقات ،اطلاع دادن خبر بد به کسی که مایل به دریافت آن نبوده است ، از مصادیق نادیده گرفتن حقوق اوست .

انسان ها از نظر میزان اطلاعاتی که مایلند دریافت کنند با یکدیگر تفاوت دارند . به ویژه بیان کردن جزئیات دل خراش یک رویداد ، در بسیاری از مواقع ضرورت ندارد و نادرست است . یا وقتی یک بیمار مبتلا به سرطان ،درباره ی نوع بیماری خود و درمان های آن می پرسد ، معمولا انتظار ندارد پزشک در پاسخ به او ، درباره ی مدت احتمالی زنده ماندن او و وخامت بیماری هم اظهار نظر کند . در واقع در نظر گرفتن وضعیت شنونده ی خبر بد و تمایلات او ، یکی از اصول مهم اعلام خبرهای بد است و بی توجهی به این موضوع از دلایل عمده ی نارضایتی و رنجش شنوندگان خبرهای بد از شنیدن این خبرهاست .

در جوامع سنتی ، نگرانی مردم از پیامدهای ناخوشایند «خبر بد » بیش تر است . در مورد خبرهای بد پزشکی ،در بسیاری از کشورها ، از جمله کشور ما ، هنوز پزشکان درباره ی افشای حقایق برای بیمار تحت فشار قانونی قرار ندارند

در چه مواردی ممکن است پنهان کردن برخی از خبرهای بد، کار درستی باشد؟

درباره ی پاسخ این سئوال ، اتفاق نظر وجود ندارد . مردم در جوامع و فرهنگ های مختلف در این مورد نظرات متفاوتی دارند . در جوامع صنعتی ، بیش تر مردم در مورد حق خود برای آگاهی از خبرهای مربوط به زندگی شان پافشاری می کنند . هر چند در همین کشورها نیز اقلیت قابل توجهی از مردم دوست ندارند خبری مانند ابتلا به سرطان را به صورت بی پرده و مستقیم و با جزئیات کامل از زبان پزشک خود بشنوند . ولی به طور کلی در کشورهای صنعتی ، از نظر افکار عمومی ، دریافت اطلاعات صحیح شامل خبرهای خوب یا بد ، یکی از حقوق مسلم هر انسان بزرگسال به شمار می رود .

در جوامع سنتی ، نگرانی مردم از پیامدهای ناخوشایند «خبر بد » بیش تر است . در مورد خبرهای بد پزشکی ،در بسیاری از کشورها ، از جمله کشور ما ، هنوز پزشکان درباره ی افشای حقایق برای بیمار تحت فشار قانونی قرار ندارند . بنابراین ، برخی از صاحب نظران در کشور ما معتقدند که پزشکان ما باید دربازگویی خبرهای پزشکی ، سنجیده عمل کنند و ضمن پاسخ گویی به سئوالات بیمار، سعی کنند امید به بهبودی را در وی خاموش نکنند ، زیرا بسیاری از مردم ما هنوز هم از پزشکان خود انتظار دارند در مورد افشای اطلاعات پزشکی ، خیر و صلاح بیمار را در نظر بگیرند و بیش از آن که از پزشک انتظار صداقت کامل داشته باشند ، از او انتظار رفتاری خردمندانه و دلسوزانه و امید بخش دارند .

به هر حال اگر بیمار در مورد دانستن اطلاعات مربوط به بیماری خود اصرار دارد ،پزشک باید دلیل این پافشاری را از او سئوال کند . برخی از بیماران مدام در مورد بیماری خود سئوال می کنند ، زیرا بسیارنگران و مضطربند و دوست دارند از پزشک خود پیام های امیدوارکننده تری دریافت کنند . برخی از بیماران هم سرطان را معادل مرگ حتمی می دانند و نمی توانند بپذیرند که بسیاری از انواع سرطان امروزه قابل مداوا و کنترل است . در چنین مواردی پزشک باید در ارائه ی اطلاعات به بیمار ، احتیاط و ملایمت بیش تری نشان دهد و همیشه جملاتی را به زبان آورد که بتوانند امید واقع بینانه را در بیمار تقویت کنند . در واقع بیان مفروضات علمی به صورت دقیق و مفصل برای چنین بیمارانی نه ضروری است و نه خوشایند.

اطلاع دادن خبر بد

در مقابل ،برخی دیگر از افراد دوست دارند اطلاعات دقیق و کاملی در مورد بیماری خود به دست آورند تا براساس آن در مورد آینده تصمیم گیری کنند . چنین افرادی ، معمولا در تمام طول زندگی کارهای خود را بر اساس برنامه ریزی صحیح و پیش بینی وضعیت آینده انجام داده اند و انسان هایی با انضباط ، جدی ، مسئول و کوشا بوده اند . در چنین مواردی پزشک با دانستن دلایل و انگیزیهای سئوالات بیمار، بهتر است به تدریج اطلاعات دقیق تری را در اختیار او قرار دهد تا بیمار بتواند مثل گذشته برای ادامه ی مسیر زندگی خود طراحی و برنامه ریزی کند .

در این صورت بیمار می تواند مراحل باقی مانده ی زندگی خود را با احساس وقار و کنترل سپری کند و بسیاری از این افراد ، به خوبی خود را برای پیامدهای آتی بیماری و حتی مرگ آماده می کنند و برای بهبود زندگی بازماندگان خود پس از مرگ نیز تصمیم های عاقلانه ای می گیرند و ایده های جدیدی طرح ریزی می کنند .

سرور حاجی سعید

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

بیا با هم حرف بزنیم

ابزار شما برای تأثیرگذاری بر دیگران

زمانی برای حرف‌های خیلی ساده

پشت صحنه‌ی «نه»های ما

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.