سه تهدید مهم برای اندیشه مهدویت
«پژوهشی در زمینه جعل و تحریف در روایات مهدویت»
کتاب «پژوهشی در زمینه جعل و تحریف در روایات مهدویت»، یک اثر علمی و پژوهشی است که در فضای نقد و تحلیل با محور قرار دادن احادیث موجود در رابطه با مهدی موعود، به قلم سید جعفر صادقی که کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث، دانش آموخته دانشگاه تهران، حافظ کل قرآن کریم است، نوشته شده و توسط مولف به صورت ناشر مولف وارد بازار کتاب شده است. این کتاب 368 صفحهای که با استفاده از 270 منبع عربی و فارسی و حتی انگلیسی نوشته شده است، یکی از به روز ترین منابع برای پژوهش و مطالعه در حوزه مهدویت است.
آنچه که از محتوا و مقدمه این کتاب بر میآید این است که دغدغههای نویسنده درباره موضوع مهدویت و آسیبها و تهدیدهایی که در این حوزه وجود دارد او را بر آن داشته که دست به تالیف این کتاب بزند.
مهدویت و سه تهدید مهم
به عقیده نویسنده کتاب، در حال حاضر سه تهدید در ارتباط با موضوع مهدویت وجود دارد. تهدید اول، انکار مهدویت و ایجاد تردید و تشکیک در اصل این باور است. یعنی عدهای که اغلب سلفیها و وهابیها هستند به همراه عدهای اندک که نا آگاه خواسته یا ناخواسته به آنها کمک میکنند سعی دارند القا کنند که اصلاً موضوعی به نام مهدویت و این که شخصی خواهد آمد تا بساط ظلم را بر اندازد و حکومت عدل جهانی تشکیل دهد، اصالتی در اسلام ندارد.
تهدید دوم، انکار وجود مقدس حضرت صاحب الزمان است که تحت تأثیر اهل سنت و عدهای از مستشرقان، به وجود آمده است. این گروه القا میکنند که مهدی موعود، الان زنده نیست. این نظر بیشتر در اهل سنت وجود دارد. یعنی اعتقاد دارند که مهدی موعود اعتقادی برحق است اما مهدی مورد ادعای شیعه نیست. مستشرقان هم صرف نظر از این که اصل موضوع هست یا نیست، همین باور اهل سنت را به شکلی خطرناک و اغلب مغرضانه القا میکنند و به باور نویسنده کتاب متأسفانه برخی از نخبگان شیعی هم اخیراً تحت تأثیر این مسئله کتابها و مقالاتی نوشتهاند.
اما تهدید سومی که نویسنده به آن اشاره کرده است، در بین معتقدان به وجود مبارک امام زمان است. این تهدید از آنجا ناشی میشود که این گروه به روایاتی استناد میکنند که مشکلات متعددی دارد و نویسنده هم برای مقابله با خطر سوم سعی کرده است روایات موجود در این زمینه را پالایش کند چون این روایات ضعیف باعث وهن مذهب و بالاخص موضوع مهدویت میشود.
چرا روایات تا کنون پالایش نشده است؟
نویسنده در کتاب توضیح داده است که یکی از مسائلی که مستمسک وهابیان و افراد ضد تشیع، قرار گرفته تا اصل مهدویت و وجود امام زمان را انکار کنند یا در آن تردید ایجاد کنند، همین موضوع روایات ضعیف است.
از آنجایی که تدوین روایات در سدههای دوم و سوم بیشتر بوده و مهدویت هم موضوعی سیاسی است، هم کانونهای قدرت مثل عباسیان و عدهای از طالبیان و دیگر گروهها در آن طمع میکردند و هم عوامل وارد کننده اسرائیلیات در نصوص دینی فعال بودند، و در کنار اینها درگیریهای قومی و قبیلهای و سایر مسائل اجتماعی و سیاسی به این وضعیت کمک کرد تا آنجا که نتیجه آن شد که روایات مهدویت متأسفانه با حدیثهای ضعیف بسیاری مخلوط شد.
بعد از این تاریخ علمای بزرگ شیعه و محدثان ارجمند مثل شیخ طوسی، شیخ مفید، شیخ صدوق، علامه مجلسی و امثال اینها در طول تاریخ غالباً فرصت پیدا میکردند که روایات را از خطر از بین رفتن حفظ کنند و غالباً هم درگیر با مخالفان و در شرایط تقیه بودند. بنا بر این واقعاً فرصت نکردند که روایات را به شکل مطلوب پالایش کنند و به همین دلیل روایات ضعیف وارد کتابهای شیعه هم شدهاند از سوی دیگر چون این دست احادیث از سنخ پیشگویی و خبر دادن از غیب بوده است ظرفیت خوبی برای سوء استفاده فراهم آورده و احادیث سره و ناسره با هم مخلوط و عجین شدهاند و کار به جایی رسیده که به عقیده نویسنده اخبار ضعیف فراوانی در کتابهای حدیثی مخصوصاً در ارتباط با مهدویت وجود دارد و انجام نشدن کار علمی پژوهشی در این حیطه باعث به وجود آمدن خلأ بزرگی در این رابطه شده است. در نتیجه این روایات ضعیف نه تنها وارد کتابها و نوشتهها شده و در جامعه به عنوان روایات مقبول تلقی شدهاند بلکه گاهی بر اساس آنها تطبیقهایی هم صورت گرفته که اخیراً هم تا حد وسیعی خبرساز شده است.
نویسنده در کتاب توضیح داده است که یکی از مسائلی که مستمسک وهابیان و افراد ضد تشیع، قرار گرفته تا اصل مهدویت و وجود امام زمان را انکار کنند یا در آن تردید ایجاد کنند، همین موضوع روایات ضعیف است.
چه روایاتی معتبر و قابل استناد هستند؟
در این کتاب نویسنده با محور قرار دادن رسالهای از جلال الدین سیوطی سعی کرده است که در بیشتر موضوعات مربوط به مهدویت، روایات بررسی و کنکاش شوند. در فصل اول کلیاتی ارائه و مبانی ارزیابی روایات مطرح شده است. در فصل دوم اصل موضوع ظهور موعود در آخر الزمان و هویت و تبار مهدی موعود بررسی شده است. مثلاً در روایتی آمده است که جز با وجود عیسی بن مریم، مهدی وجود نخواهد داشت. یا روایاتی داریم که مهدی موعود را از نسل عباس عموی پیامبر دانستهاند. یا روایاتی داریم که به نوعی دلالت دارند بر این نکته که مهدی موعود از نسل امام حسن مجتبی است. در حالی که اعتقاد ما شیعه این است که مهدی از نسل امام حسین است. در این فصل نویسنده بحث کرده است که چطور میشود این روایات را ارزیابی کرد؟ آیا باید قبول کنیم؟ یا باید تأویل کنیم؟ یا اساساً رد کنیم؟
در فصل سوم مسائل و حوادث مربوط به پیش از ظهور بررسی شدهاند. فتنههای آخر الزمان، قیام خراسان و پرچمهای سیاه، کشتار در حرم خدا، سفیانی، نفس زکیه، ندای آسمانی و ندای زمینی، فرو رفتن سپاهی در بیداء، آشکار شدن کف دستی در آسمان، کسوف و خسوف غیرعادی و موارد دیگر از جمله این مطالب هستند. در افواه عمومی چیزهایی شایع هست که اساساً روایات آنها صحت ندارند یا ضعیف هستند و حتی داستانپردازی هم بر اساس این روایات انجام شده است. این بخش از روایات چون هم از مسائل شگفتانگیز خبر دادهاند و هم به نوعی خبر دادن از آینده تلقی میشوند اکثراً به دلیل جذابیتی که دارند باعث شدهاند خیلی به آنها توجه شود و صحیح و سقیم در هم آمیخته بشوند که فصل سوم به این موضوعات اختصاص دارد.
در فصل چهارم، مسائلی مانند زمان ظهور، محل ظهور، یاران و سپاهیان حضرت، سن حضرت در هنگام ظهور، پایتخت حضرت، نبردهای حضرت، فتح مناطقی مثل روم و قسطنطنیه، نازل شدن حضرت عیسی، خروج دجال، وضعیت جهان پس از ظهور، وضعیت جهان پس از حضرت مهدی روایات مربوط به این مسائل مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال آیا زمان ظهور مشخص است؟ آیا کسانی با نامهای سفاح و منصور و قحطانی در ارتباط با مهدی موعود و آخر الزمان خواهند بود؟ آیا جهان پس از مهدی جهانی توأم با آرامش و صلح و صفا خواهد بود یا برعکس ظلم و سیاهی و تاریکی برخواهد گشت؟ آیا رجعتی در کار خواهد بود؟ اینها مسائلی هستند که در روایات این فصل بررسی شدهاند.
مبانی و شیوه کار نویسنده
نویسنده در این کتاب دلالت و معنا را مبنا قرار داده است و در صورت لزوم وضع سند روایات را هم بررسی کرده است. از طرف دیگر بر این نکته تاکید کرده است که بررسی روایات بر اساس مبانی مورد قبول شیعه شامل انطباق با قرآن، سنت قطعی پیامبر و ائمه(ع)، عقل، تاریخ متواتر، اجماع علمای امامیه، عدم تعارض حقیقی روایات معصومین، باور به موجود بودن و شخصی بودن مهدی موعود و عدم حجیت علی الاطلاق روایات غیرمعصومان انجام شده است.
کتابی با کمک استادان علوم قرآنی
نویسنده در کتاب خاطر نشان کرده است که علاوه بر این که در تدوین این اثر از نظرات اساتید دانشگاهی در گرایش علوم قرآن و حدیث بهره برده است، محتوای این کتاب با نام قبلی نقد دلالی روایات العرف الوردی فی اخبار المهدی، از طرف مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم مناسب ارزیابی شده و معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی هم آن را مطلوب و مناسب ارزیابی کرده است.
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: فارس