ابتدای کربلا غدیر بود
شاعران معاصر نیز همانند گذشتگان فعالیت چشمگیری در این حوزه داشته واشعار ماندگاری از خود به جای گذاشته اند. شاعران پیشکسوت و جوانی که هرکدام به نوبه خود در وصف غدیر و ستایش و مدح امیرالمۆمنین علی (ع) قلم زده اند. غلامرضا سازگار شاعر شناخته شده در حوزه شعر آیینی و هیئات مذهبی از جمله شاعرانی است که تلاشی در منظوم ساختن واقعه غدیر داشته است.
ایشان در شعر خود داستان غدیر را به صورت کامل با زبانی ساده و روان بیان می کند و حتی جزئیات این حادثه را نیز به زبان شعر در آورده است.شاعران دیگری نیز در پرداخت به غدیر با زبان شعر قدم هایی برداشته اند؛همچون حبیب الله چایچیان، سید رضا موید و... .
علاوه بر منظومه هایی که برای غدیر سروده شده است، برخی از شاعران بیشتر به بحث اندیشه غدیر و ابعاد مختلف ولایت و وصایای حضرت علی(ع) پرداخته اند. شاعرانی به نسبت جوان تر غدیر را در افق تازه ای نگریسته اند وآن را فراتر از یک حادثه تاریخی صرف می دانند و در واقع از آن حرکت عظیم ؛ به عنوان مبدأ یک ایدئولوژی یاد می کنند. همچون سید حمید رضا برقعی که غدیر را پیوند نبوت و ولایت می داند:
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است...
یا در نمونه ای دیگر محمد سعید میرزایی " امر ولایت امیرالمۆمنین" را از طرف خداوند میداند و او را به واسطه جلال خداوندی سرآمد از همه میخواند و شناخت کامل را در پرتوی ولایت ایشان معرفی می کند:
خدا جلال دگر داد ای امیر تو را
که داد از خم کوثر، می غدیر تو را
امیر! دست تو را دست عشق بالا برد
که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را
... به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت
کسی کـه دیـد در آیینه غدیـر تو را
انسیه سادات هاشمی از شاعرانی است که آیه نازل شده به مناسبت " واقعه غدیر" را در شعرش منعکس کرده و غدیر را روز تکمیل بنای دین خوانده است :
بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیت گویی برایت آیه نازل شد
«و أتممت علیکم نعمتی» یعنی که ای باران!
غرض از خلقت دریا و صحرا با تو حاصل شد...
همان گونه که حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالله حسینی نیز ولایت امیرالمۆمنین را هدیه ای از جانب پروردگار می داند و جبرئیل را پیک این رحمت الهی می داند :
آورده جبرئیل امین بادهای کز آن
تا هست مست، جمله اولاد آدم است
بلّغ بدون واهمه یا ایها الرسول
ما اُنزلَ اِلیک که این آیه محکم است
اما شاید بتوان از بهترین اشعاری که برای غدیر سروده شده است را در شعرهای علیرضا قزوه جست و جو کرد. ایشان در مطلع شعری عاشورایی از زاویه ای جدید به واقعه عظیم غدیر نگاه انداخته و آن را از قید زمان و مکانی خاص رها کرده است و با حرکتی در طول تاریخ، غدیر را آغاز " مکتب عاشورا " می داند :
ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود
ابرهای خونفشان نینوا، اشکهای حضرت امیر بود
آنچه که باعث شده است این روزها شعر غدیر همچنان در جایگاه والای قرار داشته باشد، ورود اندیشه و اصول این حادثه شگرف به دنیای شعر است که نبی مکرم اسلام (ص) به ماندگاری " غدیر خم " به زبان هنری و ادبی سفارش کردند. شعر غدیر شعر ولایت است و مهم ترین و تاثیرگذارترین باورهای تشیع را در بر می گیرد و تا زمانی که از این خط روشن فاصله نگرفته است، جاودانه خواهد بود.
علاوه بر منظومه هایی که برای غدیر سروده شده است، برخی از شاعران بیشتر به بحث اندیشه غدیر و ابعاد مختلف ولایت و وصایای حضرت علی(ع) پرداخته اند. شاعرانی به نسبت جوان تر غدیر را در افق تازه ای نگریسته اند وآن را فراتر از یک حادثه تاریخی صرف می دانند و در واقع از آن حرکت عظیم ؛ به عنوان مبدأ یک ایدئولوژی یاد می کنند.
در پایان قصیده واره زیبایی از مرتضی امیری اسفندقه را با هم مرور خواهیم کرد:
صدای كیست چنین دلپذیر میآید؟
كدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
صدای كیست كه این گونه روشن و گیراست؟
كه بود و كیست كه از این مسیر میآید؟
چه گفته است مگر جبرییل با احمد؟
صدای كاتب و كلك دبیر میآید
خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید:كسی دستگیر میآید
كسی بزرگتر از آسمان و هر چه در اوست
به دستگیری طفل صغیر میآید
علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری به نذیر میآید
كسی كه به سختی سوهان، به سختی صخره
كسی كه به نرمی موج حریر میآید
كسی كه مثل كسی نیست، مثل او تنهاست
كسی شبیه خودش، بینظیر میآید
خبر دهید كه: دریا به چشمه خواهد ریخت
خبر دهید به یاران: غدیر میآید
به سالكان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید كه از راه، پیر میآید
خبر دهید به یاران:دوباره از بیشه
صدای زنده یك شرزه شیر میآید
خم غدیر به دوش از كرانهها، مردی
به آبیاری خاك كویر میآید
كسی دوباره به پای یتیم میسوزد
كسی دوباره سراغ فقیر میآید
كسی حماسهتر از این حماسههای سبك
كسی كه مرگ به چشمش حقیر میآید
غدیر آمد و من خواب دیدهام دیشب
كسی سراغ من گوشه گیر میآید
كسی به كلبه شاعر، به كلبه درویش
به دیده بوسی عید غدیر میآید
شبیه چشمه كسی جاری و تپنده، كسی
شبیه آینه روشن ضمیر میآید
علی (ع) همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر میآید
به سربلندی او هر كه معترف نشود
به هر كجا كه رود سر به زیر میآید
شبیه آیه قرآن نمیتوان آورد
كجا شبیه به این مرد، گیر میآید؟
مگر ندیدهای آن اتفاق روشن را؟
به این محله خبرها چه دیر میآید!
بیا كه منكر مولا اگر چه آزاد است
به عرصه گاه قیامت اسیر میآید
بیا كه منكر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر میآید...
بخش ادبیات تبیان
منبع: کیهان/ محمد غفاری