بالأخره نماز نجاتش می دهد
اگر به قرآن تنها کتاب آسمانی معتبر که از تحریف دور مانده است نظری بیفکنیم، خواهیم دید که به هیچ عملی همانند نماز اهمیت نداده است.
بر اساس آیات قرآن این عمل در شرایع پیشین نیز واجب بوده و همه پیامبران بر آن تاکید کرده اند.
در نخستین وحی بر حضرت موسی (علیه السلام) از نماز در آیات 13 و 14 سوره طه یاد شده است. همچنین از سفارش های حضرت لقمان به فرزندش نماز بود.
به پیامبر گرامی اسلام نیز در آیه 45 سوره عنکبوت این گونه خطاب شده است؛ آنچه را از کتاب به سوی تو وحی شده است بخوان و نماز را بر پادار، که نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است.
روایات اسلامی نیز بر نماز تأکید کرده اند. امام باقر (علیه السلام) می فرماید: نماز ستون دین است.
"عمود" به معنای بر پادارنده خیمه است و میان آن قرارمی گیرد. اگر عمود را بردارند، خیمه دیگر بر پا نیست و بر زمین خواهد افتاد.
در روایات می خوانیم که نخستین سوال از بندگان در قیامت درباره نماز است ؛ اگر نماز مقبول افتد، سایر اعمال نیز مقبول است و اگر نماز قبول نشود، سایر اعمال نیز پذیرفته نخواهد شد.
یاد خدا: (وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِی )[ طه، آیه 14.]؛ نماز را برپا دار تا به یاد من باشی
نماز موجب یاد خدا و سبب توجه به مقام ربوبی می شود و اثر طبیعی چنین توجهی این است که در انسان زمینه اطاعت و ترک گناه پدید میآید. نماز حقیقی و کامل عامل بازدارنده از گناه و معصیت است.
آیه بیان شده دلالت دارد که نماز ذکر است.
نماز ذکر واجب است و تکرار آن در پنج نوبت همواره یاد خدا را در دل زنده و روبه کمال و تکامل نگاه می دارد. جای بحث نیست که یاد خدا آرامش دهنده دل ها و زنده کننده و عامل تکامل بسیاری از فضایل و همچنین بسط عدالت و گسترش حق و حقیقت و اجتناب از تجاوز به حقوق فرد و اجتماع است.
آیین اسلام پیوسته خواهان سعادت بشر و جامعه انسانی است. از این رو، مؤمن موظف است هر شبانه روز پنج بار با تشریفات خاصی نماز بگزارد و در این ساعات، پنج باربه یاد خدا بیفتد. اوقاتی که برای این عمل معنوی انتخاب شدهاند از هر نظر مهم و موثرند. این ساعات که به نماز اختصاص داده شدهاند میتوانند عامل بازدارنده انسان از غفلت و بیخبری و دنیاطلبی باشند.
بازداشتن از گناه و زشتیها: (إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر) [عنکبوت، آیه 45]
[همانا نماز] انسان را در دنیا از زشتی ها و گناه باز می دارد.
قرآن فرموده است: نماز انسان را از گناه زشت باز می دارد. بازدارندگی از گناه جزئی از نماز است. نمازی که نمازگزار را به یاد نیرومندترین عامل بازدارندهی از گناه؛ یعنی، مبدأ و معاد می اندازد، باید دارای خاصیت بازداری از فحشا و منکر باشد.
نماز، صفتی در روح انسان ایجاد میکند که به مثابهی یک پلیس درونی است و همراهش را از منکرات منع میکند و در نتیجه روحش را از ناپاکی گناهان و آلودگی های ناشی از آنها دور نگه می دارد.
چرا که وقتی انسان در محضر خدا حضور مییابد و او را از همه چیز و همه کس بالاتر و بزرگتر از حد وصف میپرستد و از او راه غضب شدگان حضرت کردگار و گمراهان بروز میدهد، بیتردید حرکتی در قلب و روحش به سوی پاکی و تقوا پدید میآید.
شخص نمازگزار در شبانه روز حداقل پنج بار قامتش را برای خدا خم میکند و پیشانیش را در مقابل عظمت خالقش بر خاک میساید و بر یگانگی و رسالت رسولش مهر تأیید میزند و علاوه بر این ها پیش از هر نمازی خود را میشوید و پاک میسازد و از پلیدی نجاست و حرام دور میکند.
آنان که نماز حقیقی نمیخوانند و آلوده به گناه هستند؛ اگر همان نماز ناقص و سطحی را نخوانند از آن هم آلودهتر خواهند شد.
از جابربن عبدالله انصاری روایت شده که گفت: به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) گفتند: فلان شخص روزها نماز میخواند و شبها به سرقت اشتغال میورزد، فرمود: ((ان صلاته لتردعه؛ همانا نمازش او را از آن عمل باز خواهد داشت.))
اثر بخشی نماز علت تامه برای منع از معصیت شمرده نمیشود. تاثیر آن نیز به گونه ای نیست که تخلف نپذیرد. ممکن است موانعی، اثر نماز را خنثی کند؛ ولی اگر مانعی جلوی تاثیر آن را نگیرد مسلّماً فایده خواهد بخشید.
نماز و یاد خدا و موانعی که اثر آن را خنثی میکند، مانند دو کفه ی یک ترازو است؛ اگر کفه ی نماز سنگین تر شود، نمازگزار از گناه باز می ماند و اگر کفه ی موانع سنگین شود، نمازگزار از یاد خدا باز می ایستد.
باید دانست که اگر اشکالی در عدم تاثیر هست، در نمازگزاری است که چنین نمازی را به جا می آورد.
پاکیزگی روح:
(...إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکَّی فَإِنَّمَا یَتَزَکَّی لِنَفْسِهِ ی وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ )[ فاطر، آیه 18.]؛ ...] تو [تنها کسانی را که از پروردگارشان در نهان می ترسند و نماز برپا می دارند، هشدار می دهی و کسی پاکیزگی جوید تنها برای خود پاکیزگی می جوید، و فرجام]کارها [به سوی خداست.
یاری جستن از نماز در مسیر تکامل:
(وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخَـشِعِینَ )[ بقره، آیه 45.]؛ از شکیبایی و نماز یاری جویید، و به راستی این کار گران است، مگر بر فروتنان.
پاک شدن از کبر و غرور:
حضرت فاطمة (علیها السلام) می فرماید: (...و الصلاة تنزیهاً من الکبر...؛[ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 6، ص 107]...خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند... .
سرچشمه اصلی کفر و انحراف و گناه بیش از همه کبر و غرور و عدم تسلیم در برابر حق است. هر کبری عامل سقوط انسان است، خواه تکبر در مقابل خداوند یا پیغمبر و امام، یا مردم.
نمونه آن را خداوند در قرآن مجید در سوره ص، آیات 71 تا 74 بیان فرموده است؛ «... به خاطر بیاور هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من آفریینده بشری از گل هستم كه او را نظام بخشیده و از روح خود در آن دمیدم، پس برای او سجده كنید. سپس همه فرشتگان سجده كردند، مگر ابلیس، كه برتری جست و تكبر ورزید و در زمره كافران قرار گرفت.»
این پند و عبرت برای ما عبادت کنندگان است، که به آنچه خداوند با ابلیس رفتار کرد، در آن هنگام که اعمال و عبادت طولانی و کوشش و تلاش های او را که شش هزار سال بندگی خدا کرده بود و به خاطر لحظه های تکبر ورزیدن برباد داد، پیش نیاید.
یک نمازگزار چندین سال نماز بخواند و در جامعه به عنوان نمازگزار مطرح باشد، به خاطر تکبر که سرچشمه گناه و معصیت پروردگار است، دست از نماز بر دارد.
یکی از راه هایی که می توان با کبر مبارزه کرد و آن را از بین برد و تواضع را به جای آن جایگزین کرد، نماز است. به همین خاطر هم توصیه به زیاد نمازخواندن شده است، زیرا در نماز اسراری است که آن را به عنوان ستودن دین مطرح ساخته است.
رستگاری:
(قَدْ أَفْلَحَ الْمُْؤمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاَتِهِمْ خشِعُونَ )[ مۆمنون، آیه 1 ـ 2]؛ به راستی که مۆمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند.
منابع:
پایگاه پاسخ گویی به سوالات دینی
حوزه
سایت ایده ها
عرفان
مهر نیوز
مطالب مرتبط:
چرا از نماز و عبادت لذت نمی برم؟