درس انشاء یا زنگ تفریح...
باید درس انشاء این یار فراموش شده دوباره به جمع درسها و برنامهها بازگردد. باید از همان ابتدا آغاز کرد؛ و کرسیهای آزاداندیشی و روحیه انتقادپذیری را از دوران ابتدایی در جوانان آینده پرورش داد و شکوفایی و به بار نشستن آنان را در مقاطع دانشگاهی به نظاره نشست. این نوشتار به بررسی جای خالی درس انشاء پرداخته است.
یادش به خیر؛ بوی ماه مهر و بوی ماه مدرسه؛ آن هنگام که آهنگش از تلویزیونهای قدیمی سیاه و سفید پخش میشد؛ و همه به دنبال کیف و کفش بودند. یادش به خیر وقتی دانش آموزان کتابها و دفترهای تعاونی را روی میز میگذاشتند و بوی نوی آن هنوز در مشاممان جا خوش کرده است؛ آن هنگام که آموزگار بر تختهسیاه با گچ سفید مینوشت برنامه درسی را و روزی که در آن نوشته شده بود: ورزش، قرآن، نقاشی، انشاء.
از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدیم و روزشماری میکردیم تا روز موعود فرارسد و آن روز به منزله تعطیلی بود! انشایی که هر سال تکرار میشد:" علم بهتر است یا ثروت؟"و بر خلاف دلمان از ترس آموزگار مینوشتیم علم ولی در دل دوست داشتیم پولدار شویم! یکی انشاء میخواند و دیگری زیر میز موشک درست میکرد و آن یکی نقاشی میکشید و یک نفر هم هر از گاهی دزدکی خوراکی در دهانش میگذاشت و آرام مزه میکرد و این گونه بود که زمان میگذشت...
و امروز روز تکنولوژی و پیشرفت روز دنیای مجازی است نه دیگر از درس انشاء در مدارس خبری است نه موضوع کلیشهای علم و ثروت؛ اما گویی یک جای کار لنگ می زند. شاید راه را اشتباه رفتهایم و شاید هم راه درست بوده است و تنها نیاز به پیگیری و بها دادن داشته است. چرا انشاء هنوز در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته است؟
شاید این درس آن چنان که در خور آن بوده، در مدارس جدی گرفته نشده است؟ چرا بیشتر دانشآموزان نمیتوانند یک عبارت ساده، یک نامه و یا یک دل نوشته را بنویسند؟ حتی بعضی از افراد تحصیلکرده دانشگاهی نیز هنوز نمیتوانند نامهایی اداری و یا تقاضایی را بنویسند؟ این ضعف نگارش از کجا نشأت میگیرد؟
انشاء
انشاء در لغت به معنی سخن آفریدن و نما دادن و بزرگ گردانیدن است؛ و در اصطلاح ادبیات عبارت از نگارش جملهها و عبارتهایی است که افکار و اندیشه نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند تا خواننده آنها را به آسانی بفهمد و برای او خوشایند باشد.
نداشتن روش مناسب برای درس انشاء یکی از دلایل مهم ضعف نگارش دانشآموزان امروز است.
آری، کلاس انشاء باید تبدیل به کارگاهی شود که همه در آن فعالیت داشته باشند. دانشآموزان نمیتوانند به سادگی افکار خود را بنویسند شاید به صورت شفاهی بتوانند راحت موضوعی را عنوان کنند اما در امر نوشتن و کتبی مطالب ضعیف هستند؛ بنابراین باید راهکارهای درست ارائه گردد.
کلاسهای انشاء باید دوباره برگزار شود و این بار با شکلی نو. به صورت درس، گفتمان، انتقاد و همه هم در آن شرکت کنند و صاحبنظر باشند. کلاس باید از حالت خشک و بیروح بودن خارج گردد. حتی گفتمان و تشکلهایی که در دانشگاهها برگزار میشود باید از همان دوره ابتدایی به آن پرداخته و خشت اول درست گذاشته شود...
انشاء فرزند اندیشه است و یکی از موارد مهم مرتبط با ذهنیت خلاق، فعالیت ذهنی بسیار پیچیدهای است که به مراتب از خواندن دشوارتر است. نوشتن در گرو خلاقیت ذهنی، مستلزم تخیل، تفکر، رشد و فهم آدمی است.
لذا، اهمیت انشاء در برنامههای درسی دورههای مختلف به قدری است که میتوان آن را زمینهساز یادگیری خلاق، عادت به تفکر، تأمل و تدبر دانست. چرا که ارتباط تنگاتنگی بین انشاء و مطالعه وجود دارد؛ انشاء قابلیت و توانایی اندیشیدن را در انسان بیدار میکند و بخش بزرگی از ارتباطات در محیط مدرسه و خارج آن از طریق نوشتن فراهم میشود.
دانشآموزان به وسیله نوشتن انشاء میتوانند آموختههای خود را به صورت یک اثر نو و قابل تأمل به وجود آورند و از آن لذت ببرند. در نتیجه باید فضای مدرسه را از همان دوره ابتدایی برای پرسش گری فراهم كنیم؛ در آن صورت این روحیه تا دانشگاه، مراكز کسب و کار و اجتماع به راحتی دنبال میشود.
رئیسجمهور نیز با توصیههای خود برای تشكیل كلاسهای درس انشاء و گفت و گو با محوریت تقویت روحیه انتقادپذیری و یادگیری نحوه صحیح انتقاد، قصد دارند تا كرسیهای آزاداندیشی را از همان نقطه شروع آموزش و در دوره ابتدایی آغاز كنند. چرا که در نظر ایشان درس انشاء شیرینترین درس دوره دانشآموزی است و این درس باعث خلاقیت و شکوفایی اندیشه و خرد ورزی دانشآموزان میشود و آنان را نکته سنج بار میآورد.
مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: ملیحه قشقایی تنظیم: مریم فروزان کیا