تبیان، دستیار زندگی
سال‌ها ردای قضاوت به تن‌داشتن برای کسی که حالا کسوت وکالت به قامت دارد، امتیازی ویژه است و مهدی عمادی این امتیاز را دارد. صلاحیت گفته‌های او از سال‌ها تجربه‌اش در مسند قضا آب می‌خورد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در گفت‌و‌گو با مهدی عمادی، وکیل پایه یک دادگستری مطرح شد

راه‌های مواجهه با مردان فراری از مهریه


سال‌ها ردای قضاوت به تن‌داشتن برای کسی که حالا کسوت وکالت به قامت دارد، امتیازی ویژه است و مهدی عمادی این امتیاز را دارد. صلاحیت گفته‌های او از سال‌ها تجربه‌اش در مسند قضا آب می‌خورد.

مهریه

عمادی پرونده های خانوادگی زیادی را بررسی کرده، با زنان و مردان مختلفی برخورد داشته، حرف های خوب و بد زیادی را شنیده، کلک ها و فریبکاری های زیادی را از نزدیک دیده و حالا که در دادگاه ها به عنوان وکیل حاضر می شود از همه تجربه هایش به نفع موکلانی که برای وصول مهریه شان تلاش می کنند، استفاده می کند.

گفت و گوی ما با او از تشریح وضع زنانی که شوهرانی متمکن دارند، اما برای فرار از مهریه به هر روشی متوسل می شوند، شروع شد و با ارائه راهکارهای قانونی به زنان ادامه یافت و سرانجام به این نتیجه رسید که در شرایط امروزی که قانون کمترین حمایت را از زنان دارد، مهریه بهترین وسیله برای احقاق حقوق زنان است. البته به این شرط که در تعیین مهریه افراط و تفریط نشود و میزان آن بسیار اندک یا بسیار کلان نباشد.

یکی از شگردهای مردان متمکن برای فرار از پرداخت مهریه همسرانشان، انتقال اموال به غیر است که دست زنان را از گرفتن مهریه کوتاه می کند. این زنان برای اثبات تمکن مالی شوهر نیز با مشکلات زیادی رو به رو هستند و اغلب موفق به اثبات ملائت (توان مالی) مرد نمی شوند. به اعتقاد شما این گروه از زنان با چه روش هایی می توانند مهریه خود را وصول کنند؟

در بیشتر پرونده ها زمانی که زن قصد گرفتن طلاق دارد، مهریه اش را به اجرا می گذارد؛ یعنی از مهریه به عنوان یک اهرم برای رسیدن به هدف نهایی که همان طلاق است استفاده می کند. در این گونه موارد بویژه وقتی از قبل اختلافاتی وجود دارد و مرد احساس می کند کم کم زن به سمت مطالبه مهریه پیش می رود به انتقال اموال خود به نزدیکان یا افراد مورد اعتمادش رو می آورد.

اما اگر زنان باهوش باشند، می توانند به این نیت شوهر پی ببرند و از تمام مدارک مربوط به نقل و انتقال ها کپی بگیرند و برای ارائه در دادگاه نزد خود نگه دارند. البته زنان وقتی می توانند این مدارک را جمع آوری کنند که اموال از طریق مبایعه نامه عادی منتقل شده و مدرکی در دست باشد. من موکلی داشتم که قبل از این که خانه را به قصد گرفتن طلاق ترک کند، از تمام مبایعه نامه ها و چک هایی که اثبات می کرد مرد تمکن مالی دارد و برای فرار از دادن مهریه، اموالش را به نام دیگران کرده کپی گرفته بود و با استناد به همین مدارک نیز توانست مهریه اش را وصول کند.

اگر این مدارک موجود باشد، زنان می توانند با این که مرد اموالش را به طور رسمی به شخصی دیگر منتقل کرده، حکم توقیف اموال بگیرند. یکی دیگر از راه های وصول مهریه زنانی که شوهرانشان قصد فرار از مهریه را دارند، این است که مردان را ممنوع الخروج کنند.

ماده 218 قانون مدنی تصریح می کند «هرگاه ثابت شود معامله با قصد فرار از دین و صوری انجام شده آن معامله باطل است.» همچنین ماده 218 مکرر نیز می گوید: «هرگاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده، دلیل اقامه کند که مدیون برای فرار از دین، قصد فروش اموال خود را دارد دادگاه می تواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی صادر کند.»

درواقع اگر مردی قبل یا بعد از تنظیم دادخواست از سوی همسرش، اموال خود را به قصد فرار از ادای دین به دیگری منتقل کند، با استناد به قوانین کیفری و حقوقی می توان مهریه زن را مطالبه کرد. ماده 218 قانون مدنی تصریح می کند «هرگاه ثابت شود معامله با قصد فرار از دین و صوری انجام شده آن معامله باطل است.» همچنین ماده 218 مکرر نیز می گوید: «هرگاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده، دلیل اقامه کند که مدیون برای فرار از دین، قصد فروش اموال خود را دارد دادگاه می تواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی صادر کند.»

البته طبق این مواد قانونی باید چند شرط محقق شود تا زن بتواند مهریه خود را وصول کند. اول این که باید مالی وجود داشته باشد، دوم این که زن باید ثابت کند که معامله صوری بوده، سوم این که هدف مرد از معامله، فرار از پرداخت مهریه بوده و چهارم این که فردی که مال به او انتقال یافته از نیت فرد انتقال دهنده باخبر بوده و با او همدست باشد. پس اگر مورد چهارم اثبات نشود، دادگاه اعلام می کند صاحب مال نه به قصد فرار، بلکه به علت اضطرار مالش را فروخته است.

البته زن ها می توانند از ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی هم استفاده کنند که اشاره دارد «هر کس به قصد فرار از دین و تعهدات مالی، مال خود را به دیگری انتقال دهد عمل او جرم تلقی و فرد به حبس تعزیری محکوم خواهد شد که طبق این ماده، فرد انتقال گیرنده نیز اگر با علم دست به چنین کاری زده باشد شریک جرم محسوب می شود.»

قانون جدید التصویب حمایت از خانواده نیز در ماده 22 تاکید دارد که زن تا سقف 110 سکه می تواند تقاضای حبس مرد را داشته باشد که این قانون نیز راه خوبی برای جلوگیری از فرار مردان بویژه مردان متمکن از پرداخت مهریه است.

مهریه

ظاهر این قوانین به نفع زنان است، اما واقعیت این است که اثبات سوء نیت مرد و اثبات صوری بودن معامله کار دشواری است و به قول شما همه زنان آنقدر باهوش نیستند که بتوانند از نیت شوهرانشان باخبر شوند و مدرک و سند جمع کنند. این قبیل زنان برای گرفتن مهریه شان چه راه هایی پیش رو دارند؟

به اعتقاد من، جنبه کیفری این قبیل پرونده ها بهتر به نتیجه می رسد. مثلا اگر مبایعه نامه ای موجود باشد و زن در دادگاه به آن استناد کند، می توان با استفاده از تاریخ مبایعه نامه و مبلغ معامله و نحوه تبادلات مالی، سوء نیت مرد را ثابت کرد. من پرونده هایی داشته ام که مرد می گوید بله فلان ملک مالم بوده و فروختم، اما وقتی بررسی می کنیم مشخص می شود مثلا یک ملک یک میلیارد تومانی، 400 میلیون تومان فروخته شده و تاریخ مبایعه نامه هم حوالی زمانی است که زن دادخواست مطالبه مهریه داده است و هیچ چک یا سند مالی هم که گویای تبادل مال در معامله باشد، موجود نیست.

در قوانین ما تصریح شده که خانه و ماشین به عنوان سرپناه و مرکب ـ که در اسلام به آن تاکید شده ـ شامل دیون مرد نمی شود، یعنی مردی که یک خانه و خودرو داشته باشد دادگاه حکم به فروش این اموال نمی دهد. به همین علت بسیاری از زنان موفق به گرفتن مهریه خود نمی شوند. نظرتان در این باره چیست؟

بله درست است، اما نه برای هر مردی. در قانون بر مستثنیات دین تاکید شده، اما اجرای آن بستگی دارد که ما آن را چطور تفسیر کنیم. مثلا اگر قرار است خانه مرد برای وصول مهریه توقیف شود باید دید آن خانه چه میزان می ارزد و چه ویژگی هایی دارد. گاهی یک آپارتمان بسیار لوکس در شمال تهران توقیف می شود، اما مرد ادعا می کند این آپارتمان جزو مستثنیات دین است، در حالی که این طور نیست.

اما اگر یک آپارتمان بسیار معمولی در مناطق متوسط شهر متعلق به مردی باشد ممکن است با بررسی های کارشناسی و تعیین قیمت آن، حکم به توقیفش داده نشود چون به هر حال داشتن یک سرپناه معمولی از این بابت که او حق حیات دارد جزو حقوق مرد است. به غیر از سرپناه، درباره حقوق مرد هم همین شرایط حاکم است، مثلا اگر او ماهی یک میلیون تومان درآمد دارد، اگر بچه داشته باشد تا یک سوم و اگر نداشته باشد تا یک چهارم آن قابل توقیف است تا مرد با بقیه حقوق خود بتواند زندگی کند.

حالا اگر مردی این میزان مال را هم نداشت تکلیف مهریه زن چه می شود؟

مردان به طور کلی می توانند تقاضای دو نوع اعسار بدهند؛ اول اعسار کلی که در 95 درصد موارد دادگاه نمی پذیرد که یک مرد هیچ مالی نداشته باشد و دوم اعسار به نحو تقسیط که دادگاه براساس شغل، تحصیلات، مسکن و میزان درآمد مرد را باهم جمع می کند و میزان اقساط را مشخص می کند.

شما در لابه لای صحبت هایتان چند بار از قانون جدید حمایت از خانواده و ماده 22 آن که تا سقف 110 سکه مهریه امکان به حبس انداختن مرد را می دهد، دفاع کردید و آن را به نفع زنان دانستید. به اعتقاد شما محدود کردن امکان اجرای حبس در بحث مهریه کار درستی است؟

بیایید موضوع را از این زاویه ببینیم. در قانون مدنی ما برای زن حق طلاق در نظر گرفته نشده مگر در موارد استثنایی. درواقع این قانون طوری نوشته شده که به صورت یکطرفه به نفع مرد است در حالی که حمایت های قانونی باید دوسویه باشد. به اعتقاد من که در دادگاه ها رفت و آمد دارم، بیش از 95 درصد موارد تقاضای مهریه از سوی زن برای گرفتن طلاق است و این هم به آن علت است که قانون حق طلاق را به زن نداده است.

قانون جدید التصویب حمایت از خانواده نیز در ماده 22 تاکید دارد که زن تا سقف 110 سکه می تواند تقاضای حبس مرد را داشته باشد که این قانون نیز راه خوبی برای جلوگیری از فرار مردان بویژه مردان متمکن از پرداخت مهریه است

من مواردی را دیده ام که زن حاضر است مهریه، اجرت المثل، جهیزیه و طلاهای متعلق به خودش را ببخشد، اما از زندگی مشترک زجرآور خود خلاص شود. پس در چنین شرایطی این که قانون حمایت از خانواده تا سقف 110 سکه حق اجرای مجازات حبس را به زن داده، نکته مثبتی محسوب می شود؛ چون بالاخره زن باید بتواند به نوعی از حقوق خود دفاع کند.

نظر شما درباره عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه چیست؟ به اعتقاد شما کدام یک از این دو نوع مهریه به نفع زنان است؟ می دانید که دستگاه قضایی و نهادهای تصمیم گیر خیلی تلاش کردند که مهریه عندالاستطاعه را در جامعه جا بیندازند، اما با استقبال مردم روبه رو نشدند.

عندالمطالبه یعنی هر زمان که زن مهریه را مطالبه کرد چون محق است، باید به او پرداخت شود اما عندالاستطاعه یعنی هر زمان که مرد توان مالی داشت مهریه را پرداخت کند. پس بی شک مهریه عندالمطالبه به نفع زنان است، اما من در دفترخانه ها دیده ام محضردار بدون ارائه توضیح به زوجه از او می خواهد با مهریه عندالاستطاعه موافقت کند. در یکی از موارد من به زوجه در این باره توضیح دادم و او به محض اطلاع اعلام کرد که با مهریه عندالاستطاعه موافق نیست.

مهریه حق زنان است و بی شک هیچ زنی ـ به جز افراد معدودی که با مهریه کاسبی می کنند ـ با نیت گرفتن مهریه وارد زندگی مشترک نمی شوند، اما به هر حال مهریه پشتوانه زنان است که عندالاستطاعه کردن مهریه این پشتوانه را از زنان می گیرد و راه فرار حقوقی برای مردان را باز می کند.

نظرتان درباره جایگزین شدن شروط ضمن عقد با مهریه چیست؟

شروط ضمن عقد معمولا برای کسانی کارایی دارد که یک بار وارد زندگی شده و ضربه خورده اند که ما به آنها می گوییم اگر می خواهی دوباره به زندگی برگردی، یکسری شرط برای خودت در عقدنامه درج کن. اگر این شروط درست باشد در جای خودش می تواند زمانی که زن در عسر و حرج قرار گرفت و فشار زندگی برایش غیرقابل تحمل شد به کارش بیاید؛ شروطی مثل حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق تعیین محل سکونت و...

مهریه

مسئولان دولتی همیشه تلاش دارند به مردم بقبولانند نیازی نیست زنان بیش از حد بر مهریه تاکید داشته باشند و به آن به چشم یک پشتوانه نگاه کنند. آنها از مردم می خواهند به مهریه های اندک بسنده کنند و مردان را به علت نپرداختن مهریه به زندان نیندازند، اما آن چیزی که در جامعه اتفاق می افتد عکس این خواسته هاست و همچنان مردم ترجیح می دهند به مهریه تکیه کنند. به اعتقاد شما کدام بخش از قوانین ما ایراد دارد که هنوز هم مهریه یک پشتوانه برای زن تلقی می شود؟

به نظر من بحث های فرهنگی در این حوزه بسیار موثر است، اما نباید از اصل موضوع غفلت کرد. من پرونده ای داشتم که مهریه زن چند شاخه گل بود و مرد براحتی او را ترک کرد و رفت. پس به اعتقاد من مهریه همیشه باید وجود داشته باشد، چون ممکن است مثلا مردان تنوع طلب در طول زندگی تصمیم بگیرند زن جدیدی اختیار کنند که اگر در این شرایط زن هیچ مهریه ای نداشته باشد، مرد بسیار راحت قید او و زندگی را می زند، اما اگر مهریه ای در کار باشد مرد از ترس پرداخت آن هم که شده با احتیاط بیشتری تصمیم گیری می کند، پس مهریه می تواند جنبه بازدارنده داشته باشد و از بسیاری از ناهنجاری ها جلوگیری کند.

پس می توانیم این طور استنباط کنیم چون قوانینی که از زنان حمایت کند در کشور ما بسیار کم است مهریه همچنان به عنوان یک اهرم فشار و ابزار احقاق حق مطرح می شود؟

بله، واقعیت این است که زن هیچ چیز به غیر از مهریه در دست ندارد تا به وسیله آن احقاق حق کند. البته ناگفته نماند برخی زنان، مهریه را دستاویزی برای رسیدن به مقاصد خود قرار می دهند که البته تعدادشان کم است. به اعتقاد من در زندگی مشترک هیچ چیز بهتر از مهر و محبت کارایی ندارد. توصیه ام به مردان هم این است که مهریه را به اندازه توان شان قبول کنند و اگر قبول کردند، آن را بپردازند و برای فرار از آن نقشه نکشند.

بخش حقوق تبیان

منبع : جام جم انلاین

مقالات مرتبط :

دانستنی های حقوقی درباره شیردهی

نحوه ملاقات فرزند بعد از طلاق

شوهران می‌توانند همسرشان را تنبیه کنند؟