چگونه بر مرگ خود پیشی بگیریم!
امام علی(علیه السلام) در خطبه شصت و چهارم نهج البلاغه می فرمایند: «اى بندگان خدا از (نافرمانى) خدا بپرهیزید و با اعمال نیك خویش بر مرگتان پیشى گیرید(پیش از آنكه مرگ شما فرا رسد تا مى توانید اعمال نیك به جا آورید) به وسیله چیزى كه از دست شما مى رود آنچه براى شما جاودان مى ماند خریدارى كنید.
خود كوچ كنید كه به سختى براى كوچ دادنتان كوشش مى شود، مهیاى مرگ باشید كه بر شما سایه افكنده است، از كسانى باشید كه آنها را بانگ زدند و بیدار شدند و دانستند كه دنیا سراى جاودان نیست، پس آن را با سراى آخرت مبادله كردند. خداوند شما را بیهوده نیافریده و مهمل رها نكرده، فاصله شما با بهشت یا دوزخ بیش از فرارسیدن مرگ نیست. زندگى محدودى كه گذشتن لحظات، از آن مى كاهد و مرگ آنرا نابود مى سازد حتما كوتاه خواهد بود. زندگى كه گذشت شب و روز آنرا به پیش مى راند به زودى به پایان خواهد رسید.
آن حضرت می افزایند: «مسافرى كه تنها سعادت و خوشبختى و یا شقاوت و بدبختى همراه دارد باید بهترین زاد را با خود بردارد، در این جهان از همین جهان براى خود زاد و توشه اى گیرید كه فرداى رستاخیز حافظ و نگهدارتان باشد. بنده باید از پروردگارش بترسد، خویشتن را اندرز دهد، توبه را مقدم دارد و بر شهوات خویش پیروز گردد. زیرا مرگش از نظرش پنهان است و آرزویش وى را فریب مى دهد، شیطان همیشه، همراه انسان است گناه و معصیت را پیش چشمش زینت مى دهد، وى را در آرزوى توبه نگه مى دارد كه آنرا به تأخیر اندازد تا زمانى كه مرگ در حال غفلت كامل، در برابرش آشكار گردد. اى واى بر غافلى كه عمرش دلیلى بر ضد اوست و روزگارش او را به بدبختى و شقاوت بكشاند. از خدا مى خواهیم كه ما و شما را از كسانى قرار دهد كه هیچ نعمتى آنها را مست و مغرور نمى كند و هیچ هدفى او را از اطاعت پروردگار باز نمى دارد و بعد از فرارسیدن مرگ پشیمانى و اندوه در او راه نمى یابد».
امام جعفر صادق(علیه السلام) نیز در این باره می فرمایند: «مثل الدنیا كمثل ماء البحر كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله: دنیا مانند آب دریاست كه هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد، تشنگی اش بیشتر شود تا او را بكشد.»(اصول كافی، ج 3، ص205) همچنین در حدیث دیگری می فرمایند: «إن كان ما یكفیك یغنیك فأدنی ما فیها یغنیك و إن كان ما یكفیك لا یغنیك فكل ما فیها لا یغنیك: اگر اندازه كفایت، بی نیازت كند، كمترین چیز دنیا بی نیازت كند و اگر اندازه كفایت بی نیازت نكند، هرچه در دنیا هست بی نیازت نكند.» (اصول كافی، ج 3، ص 20)
بدان که دنیا در ذات خود ماهیت و حقیقتی دارد و نسبت به انسان و در حق بندگان نیز ماهیت و حقیقتی دارد. اما ماهیت و حقیقت دنیا فی نفسه عبارت است از اشیاء و اعیان موجود یعنی زمین و آنچه در آن است و مراد از زمین املاک و باغ و امثال اینهاست و آنچه در آن است معادن و نباتات و حیوانات است و به دست آوردن معادن یا برای این است که آلات و ابزار کار قرار گیرد مانند مس و آهن و یا به جهت زینت است مثل جواهر یا برای داد و ستد است، مانند طلا و نقره و از گیاهان برای تحصیل قوت و غذا و دوا بهره برداری می شود و حیوانات را یا برای کار و خدمت مورد استفاده قرار می دهند مانند بردگان و غلامان یا برای تسحیر دلهای آنان و تسلط بر آنها به جهت جاه طلبی و بزرگداشت خود، یا برای لذت یافتن از آنها مانند زنان، یا برای کسب نیرو و پشتیبانی مانند فرزندان. اینها اشیاء و اعیانی هستند که از آنها به دنیا تعبیر می شود و خدای سبحان آنها را در این آیه شریفه جمع فرموده: «زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاة الدنیا...: دوست داشتن خواهشها (و خواستنی ها) از زنان و فرزندان و اموال گرد آمده از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چارپایان و کشت، برای مردم آرایش (و جلوه) یافته، اینها کالای زندگی دنیاست...» (آل عمران/ 14) و محبت اینها مربوط به قوه شهوت است، مگر دوست داشتن تسخیر دلها به قصد غلبه و تسلط که از رذائل قوه غضب است.
ماهیت و حقیقت دنیا در حق بندگان عبارت است از آنچه پیش از مرگ برای آدمی در آن بهره و وسیله شهوت و حظ و غرض و لذتی هست و لذتی که در حال کنونی خود، پیش از وفات، دارد نسبت به او دنیاست و برای او دو علاقه و بستگی در آنها هست، یکی علاقه قلبی که دوستی آن است و دیگری بستگی به بدن که اشتغال به اصلاح و پرورش آن است تا از آن بهره برداری کند. اما همه آنچه انسان به آن میل و رغبت دارد مذموم نیست، زیرا آنچه آدمی در دنیا به آن میل دارد اگر ثمره و نتیجه آن بعد از مرگ برایش بماند ـ یعنی علم نافع و عمل صالح ـ در حقیقت به آخرت متعلق است و آن را به این اعتبار دنیا نامند که نزدیک و در دسترس است و هر یک از عالم و عابد از علم و عبادت خود لذت می برد و حتی برای وی لذت بخش ترین چیزهاست، اگرچه حظ و بهره ای زودرس در دنیاست، لیکن از دنیا مذموم نیست، بلکه در حقیقت از آخرت به شمار می رود، هر چند از حیث اینکه محسوس و مشهود است از دنیا محسوب می شود. زیرا هر چه در قلمرو حس و مشاهده است از عالم شهادت (محسوس) ـ یعنی دنیا ـ است.
امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرمایند: «إن كان ما یكفیك یغنیك فأدنی ما فیها یغنیك و إن كان ما یكفیك لا یغنیك فكل ما فیها لا یغنیك: اگر اندازه كفایت، بی نیازت كند، كمترین چیز دنیا بی نیازت كند و اگر اندازه كفایت بی نیازت نكند، هرچه در دنیا هست بی نیازت نكند».
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع: بخش دین و اندیشه، خبر گزاری مهر