کسانی که گاهی اوقات نماز می خوانند پاداش دارند؟!
کسی که گاه نماز خوانده و گاه نمیخواند، آیا با توجه به آیه «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره»، ثوابی برایش در نظر گرفته میشود؟
انسان با ایمان باید به انجام واجبات – به ویژه نماز - اهتمام خاص داشته باشد، و به هیچ وجه سهلانگاری در این مورد جایز نیست. قرآن کریم در این باره میفرماید: پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهلانگارى مىکنند.[1]
اگر فردی در انجام نماز سهلانگار باشد، نباید انتظار پاداش از خدا داشته باشد، البته ناامید هم نباید باشد. در روایتی به این موضوع اشاره شده است: ابان بن تغلب مىگوید: به هنگام اداى مراسم حج، در مشعر با امام صادق(علیه السلام) نماز مغرب خواندم. آن حضرت بعد از سلام نماز، اقامه گفت و بدون نافله مغرب به نماز عشاء پرداخت. سال بعد خدمت آن حضرت بودم و با او نماز مغرب خواندم، بعد از نماز مغرب برخاست و چهار رکعت نافله خواند.
سپس اقامه گفت و نماز عشاء را خواند. بعد از نماز عشاء رو به جانب من کرد و گفت: کسى که این نمازهاى پنجگانه را بپا دارد و بر اوقات پنجگانه آن مواظبت نماید، روز قیامت، در حالى به ملاقات خدا نایل مىشود که سند بهشت او در دست خدا است. کسى که نمازهاى پنجگانه را در وقت معین شده نخواند و بر حفظ آداب آنها مراقبت نکند، بسته به اراده خدا است: اگر بخواهد او را مىآمرزد و اگر بخواهد او را عذاب مىکند.[2]
توجه به این نکته لازم به نظر میرسد، افرادی که از یک سو، شایستگی ورود به بهشت را ندارند و از سوی دیگر کارهای نیکی نیز در دنیا انجام دادهاند، خداوند یا در این دنیا به اندازه کار نیکی که انجام دادهاند جبران خواهد کرد و یا در آخرت از عذابش خواهد کاست.
این نتیجه عدل الهی است که خود میفرماید: «ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت برپا مىکنیم پس به هیچ کس کمترین ستمى نمىشود و اگر به مقدار سنگینى یک دانه خردل (کار نیک و بدى) باشد، ما آنرا حاضر مىکنیم و کافى است که ما حساب کننده باشیم».[3]
عواقب سبک شمردن نماز
برخی از پیامدهای استخفاف و بی توجهی به نماز
1ـ قهر و قطع رابطه با عترت:
امیر المۆمنین ـ علیه السلام ـ در یك بیان قهرآمیز، با صراحت چنین خطاب فرمودند:
«لیس مِنّی مَن ضَیَّعَ الصّلاه»[4]
یعنی: «آن كس كه نماز را تضییع نماید از من نیست.»
امام صادق ـ علیه السلام ـ در بیان معیاری برای شناسایی افرادی كه با آن حضرت پیوند مكتبی دارند چنین میفرمایند:
«اِمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ مواقیت الصلوه كیف محافظتهم علیها»[5]
یعنی: «شیعیان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسایی كنید.»
در روایت مشهور دیگری حضرتش سهل انگاری در مسئلهی نماز و استخفاف به آن را موجب محرومیت از شفاعت خاندان عترت و طهارت در روز قیامت شمردند[6] پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیز در بیانی دیگر میفرمایند:
»مَن استَخَفَّ بالصّلاه لا یَرِدُ عَلیَّ الحوضَ لا و اللّه»
یعنی: «آن كس كه نماز را سبك شمارد (به خدا قسم) روز قیامت در كنار حوض كوثر، با من ملاقات نخواهد كرد.»[7]
این تأكید و بیان همراه با قسم، حكایت از عمق فاصله بین پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و نماز گزارانی كه به نماز اهمیت نمیدهند دارد.
2ـ غضب خداوند:
قرآن كریم با نكوهش افرادی كه نماز را ضایع میكنند[8] یا نسبت به آن بیاعتنا هستند.[9] مسلمانان را از این عمل بر حذر میدارد.
پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ خطاب به حضرت علی ـ علیه السلام ـ میفرمایند:
«فی تأخیرِها مِن غَیرِ عِلّهٍ غَضَبُ اللّه عزوجل »[10]
یعنی: «تأخیر نماز از اول وقت بدون دلیل، موجب غضب خداوند متعال میگردد.»
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرمایند:
» إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاهِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِی كَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَمَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی »[11]
یعنی: «وقتی بندهای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان میبرد و آن را كوتاه میكند خدا به ملائكه میفرماید: آیا نمیبینید بندهی من چگونه نماز خود را كوتاه میكند گویا میپندارد كه بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (كه اینگونه عجله میكند.) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است.»
3ـ عدم اجابت دعا و محرومیت از دعای صالحان:
كسانی كه به نماز به عنوان تكلیف و خواست الهی بی توجهی كنند و آن را كوچك بشمارند خداوند نیز به خواستهها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین میفرماید:
» من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشره خصله ... و كل عمل یعمله لا یۆجر علیه و لا یرتفع دعاۆه إلى السماء »[12]
یعنی: «هر كس به نمازش بیتوجه باشد و در برابر اعمالش مأجور نمیگردد دعایش به آسمان راه نمییابد.»
و در ادامه، میفرمایند: مشمول دعای خیر صالحین نخواهد بود.
4ـ مضیقه و نارسایی دنیوی:
قهر و غضب خدا و پیامبر نسبت به كسانی كه نماز را كوچك میشمارند زیانها و خساراتی بر جای خواهد نهاد. گر چه ممكن است تارك و یا استخفاف كننده به نماز این تأثیر را درك نكند و متوجه علت مضیقهها و گرفتاریهای خود نباشد. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: خداوند بركت را از عمر و روزی كسانی كه نماز را كوچك میشمردند بر میدارد.[13] پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیز برای این گروه از افراد، تهیدستی و نیاز را پیش بینی نموده و میفرماید:
« قال رسول الله صلی علیه عشرون خصله تورث الفقر ... و الاستخفاف بالصلاه »[14]
یعنی: «استخفاف و سبک شمردن نماز موجب فقر و تهیدستی میشود.»
5ـ سختی احوال قبر و قیامت:
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: نماز گزاری كه نمازش را سبک بشمارد وقتی از قبرش خارج شود خداوند ملكی را بر وی موّكل میگرداند كه او را بر عرصهی قیامت وارونه بر زمین میكشد و مردم به او نگاه میكنند و با شدت و سختگیری مورد محاسبه قرار میگیرد.
پی نوشت ها:
[1]. ماعون، 4 و 5، «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ».
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 267 و 268،
[3]. انبیاء، 47،
[4] . وسائل الشیعه ج4ص114
[5] . بحار الانوار 236/82. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ ره ـ این روایت را چنین تبیین میفرماید: در وقت وفات امام صادق ـ علیه السلام ـ جریانی رخ داد كه وقتی ابو بصیر آمد به «ام حمیده» تسلیت عرض كند، ام حمیده گریست، ابو بصیر هم كه نابینا بود گریست بعد «ام حمیده» به ابو بصیر گفت:
ابو بصیر نبودی و لحظهی آخر امام را ندیدی، جریان عجیبی رخ داد عرض كرد: چه چیزی؟ فرمود: امام در یك حالی فرو رفت كه تقریباً حال غشوهای بود. بعد چشمهایش را باز كرد و فرمود:
تمام خویشان نزدیک مرا بگویید، بیایند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت كردیم. وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات كه لحظات آخر عمرش را طی میكرد یك مرتبه چشمش را باز كرد، رو كرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:
«لن تنالَ شفاعتُنا مستخّفاً بالصلوه» هرگز شفاعت ما به مردمی كه نماز را سبك بشمارند، نخواهد رسید. این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم كرد. (گفتارهای معنوی، ص65، 64).
[6] . بحارالانوار، 83/9.
[7] . فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاه (مریم/56).
[8] . ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون (ماعون/5).
[9] . بحار الانوار ج2ص154
[10] . كافی ج3ص269.
[11] . بحار الانوار، 80/21.
[12] . بحارالانوار،83/202
[13] . بحار الانوار،73/315
[14] . بحارالانوار، 80/22.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
اسلاک کوئست
اندیشه قم