پیشرفت علوم در زمان ظهور
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «زمانیكه قائم ما ظهور نماید خداوند گوشها و چشمان شیعیان ما را بگونهای تقویت میكند كه میان آنان و قائم ـ علیه السّلام ـ نیاز به پیك نیست آن حضرت با آنان سخن میگوید و آنها سخن او را میشنوند و در حالی كه وی در جایگاه خویش قرار دارد او را میبینند.»
در این مقاله درباره پیشرفت علوم در زمان ظهور مطالبی را مورد بررسی قرار داده و به یک سوال مهم در این رابطه پاسخ خواهیم داد:
1ـ پیشرفت و رشد علوم مادی و معنوی
علم در زمان بعد از ظهور به بالاترین حدّ پیشرفت میرسد به گونهای كه طبق روایات امام باقر ـ علیه السّلام ـ در روزگار آن حضرت زنان در خانههایشان به طریق كتاب خدا و سنت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قضاوت میكنند. (بحار الانوار، ج 53، ص 352)
2ـ رشد كشاورزی و دامداری
در زمان آن حضرت استعدادهای درونی زمین آشكار میشود و گیاهان و حیوانات با تمام وجود به خدمت بشر در میآیند به گونهای پیشرفتهای كشاورزی و دامداری قبل از ظهور نسبت به بعد از آن چیزی محسوب نمیشوند در روایت است كه كشاورز از هر من (3 كیلو) صد من محصول بدست میآورد و در هر سنبلی صد دانه عمل میآید و خداوند برای هر كس كه اراده كند زیادتر میكند. (مستدرك الوسائل، ج 12، ص 283) و در روایت است كه «و تكثر المواشی» یعنی دامها زیاد میشوند.
3ـ پیشرفت پزشكی
در آن عصر هیچ بیماری بدون درمان باقی نمیماند امام باقر ـ علیه السّلام ـ در این باره میفرمایند: هر كس قائم اهل بیت مرا درك كند اگر به بیماری دچار باشد شفا یابد و چنانچه دچار ناتوانی باشد توانا و نیرومند میشود. (بحار الانوار، ج 52، ص 335)
4ـ پیشرفت صنایع و مسأله انرژی
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «هنگامی كه قائم ما قیام كند زمین به نور پروردگارش روشن میشود و بندگان خدا از نور آفتاب بینیاز میشوند. (الصراط المستقیم، ج 2، ص 262)
امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: «علم و دانش بیست و هفت حرف است و همه آن چه پیامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تاكنون جز با آن دو حرف، با حرفهای دیگر آشنایی ندارند و هنگامی كه قائم ما قیام كند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون آورده، آن را بین مردم نشر و گسترش می دهد. و آن دو حرف را نیز ضمیمه می كند و مجموع بیست و هفت حرف را در میان مردم منتشر می سازد»
5ـ پیشرفت دستگاههای اطلاعاتی و ارتباط مردم با یكدیگر
در آن عصر ارتباط مردم با یكدیگر بسیار راحت میشود و مردم میتوانند به راحتی با آن حضرت ارتباط برقرار كنند كه در روایت است: در زمان آن حضرت «مۆمن كه در شرق است برادر خود را كه در مغرب است خواهد دید و نیز مۆمنی كه در مغرب است برادر خود را در مشرق میبیند» (بحارالانوار، ج 52، ص 391)
و نیز در روایت دیگری از امام صادق ـ علیه السّلام ـ است كه فرمود: «زمانیكه قائم ما ظهور نماید خداوند گوشها و چشمان شیعیان ما را بگونهای تقویت میكند كه میان آنان و قائم ـ علیه السّلام ـ نیاز به پیك نیست آن حضرت با آنان سخن میگوید و آنها سخن او را میشنوند و در حالی كه وی در جایگاه خویش قرار دارد او را میبینند.» (الكافی، ج 8، ص 240)
پاسخ به یک سوال مهم:
بعد از ظهور امام زمان (عج) كه تمام علوم به نهایت رشد می رسند، آیا علم راكد می شود؟
پاسخ به این پرسش را در ضمن نكته های زیر بیان می كنیم:
1ـ نخست باید توجه داشت كه امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: «علم و دانش بیست و هفت حرف است و همه آن چه پیامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تاكنون جز با آن دو حرف، با حرفهای دیگر آشنایی ندارند و هنگامی كه قائم ما قیام كند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون آورده، آن را بین مردم نشر و گسترش می دهد. و آن دو حرف را نیز ضمیمه می كند و مجموع بیست و هفت حرف را در میان مردم منتشر می سازد.» (مرحوم مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 326)
2ـ این روایت و روایات هم خانواده اش نمی گویند همه مردم فوری، بیست و هفت حرف علم را یاد می گیرند بلكه می گوید حضرت حجت (عج) بقیه حروف علم را در می آورد و بین مردم گسترش می دهند.
به این معنا كه آن حضرت بیست و هفت حرف علم را برای یادگیری مردم به عرصه ظهور می رساند و سفره علم را در این حد می گستراند. اما آیا هر كسی بیست و هفت حرف را یاد می گیرد و به مرتبه بالای علمی می رسد؟ این بستگی به تلاش و كوشش افراد دارد و به یقین تعدادی به مرتبه بالایی كه ذكر شد می رسند ولی چه بسیارند كه از نظر علمی در آن زمان نیز فقیرند و خاصانی كه به مرتبه بالای علمی رسیده اند، حلقه های علمی و كلاس های دانش اندوزی را تشكیل می دهند و بر دانش دیگران می افزایند و كسانی كه طالب علمند در كلاس آنها شركت می كنند .
از این رو در روایت آمده است كه امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: «گویا می بینیم كه شیعیان علی ـ علیه السلام ـ قرآن ها را در دست دارند و مردم را آموزش می دهند.» (نعمانی، غیبة، ص 318، بحارالانوار، ج 52، ص 364) یا اینكه اصبغ بن نباته می گوید: «از علی ـ علیه السلام ـ شنیدم كه می فرمود: «گویا عجم (نژاد غیرعرب) را می بینم كه چادرهایشان را در مسجد كوفه برافراشته شده است و به مردم قرآن می آموزند؛ به همان گونه كه فرود آمده است.» (محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد، ص 365)
اگر كمالِ دانش بشرِ(غیر معصوم) در بیست و هفت حرف باشد و در زمان ظهور آن امام معصوم همه مردم با جد و جهدشان و با كمك گرفتن از امامانشان این مرتبه از كمال علمی كه برای او تعیین شده است را به دست آوردند چه اشكال دارد در همان مرتبه كه بالاترین مرتبه كمال است باقی بمانند و یا چنین دانشی به تكالیف شرعی خویش بپردازند و در بُعدهای دیگری قدم بردارند و به یقین با چنین دانش و بینشی زندگی كردن و قرآن خواندن صفای دیگری دارد و ثواب دیگری را می طلبد. هر چند از نظر فراگیری دانش بیشتر از آن حد راه بسته باشد و این به معنای راكد بودن علم نیست بلكه به منزله به مقصد رسیدن است
بنابراین گرچه حضرت با ظهورشان مكان یادگیری بیست و هفت حرف علم را فراهم می كند ولی در همان عصر هم چه بسیارند كه به قله علمی مذكور نمی رسند و رسیدن به قلّه علمی نیازمند تلاش آنهاست عیناً همانند مرتبه بالای تقوایی كه هر كس می تواند با تلاش و كوشش آنرا به دست آورد ولی در عمل همه مردم چنین توفیقی را ندارند پس همان طور كه رسیدن به قله تقوا نیازمند مجاهدت است رسیدن به درجه بیست و هفتم علم نیز نیاز به تلاش و پیگیری دارد.
3ـ توجه به این نكته نیز لازم است كه علم دارای مراتبی است و مرتبه آخر علم از آن خداست و پیامبر عزیز اسلام و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ نیز مرتبه ای ازعلم را دارا هستند و نه پیامبران قدرت و این ظرفیت را دارا هستند كه به محدوده علم الهی كه اختصاص به او دارد وارد شوند و بر معلومات خود بیفزایند و نه توده مردم این شایستگی و ظرفیت را دارند كه علمشان را به درجه علم معصومان ـ علیهم السلام ـ برسانند.
بنابراین اگر ما نمی توانیم در حد معصومان ـ علیهم السلام ـ عالم شویم این از باب راكد بودن علم نیست بلكه از بی ظرفیتی ماست.
بنابراین اگر كمالِ دانش بشرِ (غیر معصوم) در بیست و هفت حرف باشد و در زمان ظهور آن امام معصوم همه مردم با جد و جهدشان و با كمك گرفتن از امامانشان این مرتبه از كمال علمی كه برای او تعیین شده است را به دست آوردند چه اشكال دارد در همان مرتبه كه بالاترین مرتبه كمال است (مثلاً) باقی بمانند و یا چنین دانشی به تكالیف شرعی خویش بپردازند و در بُعدهای دیگری قدم بردارند و به یقین با چنین دانشی و بینشی زندگی كردن و قرآن خواندن صفای دیگری دارد و ثواب دیگری را می طلبد. هر چند از نظر فراگیری دانش بیشتر از آن حد راه بسته باشد و این به معنای راكد بودن علم نیست بلكه به منزله به مقصد رسیدن است.
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش مهدویت تبیان
منابع:
اندیشه قم
سایت mahdimission