تبیان، دستیار زندگی
نشست نقد مجموعه داستان «سنگ ساقی» نوشته سعید کوشش در حوزه هنری استان کرمان برگزار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سنگ ساقی


نشست نقد مجموعه داستان «سنگ ساقی» نوشته سعید کوشش در حوزه هنری استان کرمان برگزار شد.

سنگ ساقی

در ابتدای این جلسه یوسف علیخانی به بررسی داستان‌های این مجموعه داستان پرداخت و با اشاره به طراحی و پیکربندی داستان‌ها در این کتاب گفت: یکی از ویژگی‌های این مجموعه، پایان‌بندی‌های خیره‌کننده داستان‌هاست. در چند داستان این مجموعه پایان‌بندی‌ها به طرز شگفت‌آوری منسجم و جذاب هستند.

این نویسنده و ناشر ادامه داد: به نظر من، کوشش یکی از عجیب‌ترین نویسندگان ما در پایان دادن داستان است؛ من چند مورد را جدا کرده‌ام که معرکه است.او افزود: سعید کوشش خبرنگار است؛ او با این وضعیت، زبان خاص خود را دارد؛ این زبان، از جهتی خوب است؛ اما شاید برای داستان‌نویسان تولید مشکل کند. همیشه این‌جور نیست که فاعل و مفعول و فعل باشد. سعید کوشش کاملا پاکیزه نوشته است.علیخانی تأکید کرد: ایده‌های داستانی سعید کوشش واقعا شاهکار است. وقتی داستان «عشق با مسۆولیت محدود» را خواندم، یاد «گربه در باران» افتادم و این به نظر من بهترین داستان این مجموعه است .او با بیان این‌که از کتاب پیشین این نویسنده با عنوان «مرگ خدایان موازی» یک قصه‌ به ذهنش مانده، گفت: در «سنگ ساقی» اگر صحنه‌ای در ذهن ماندگار شود، آن‌جاست که حاج کامران سنگ را در دهانش گذشته.این داستان‌نویس ادامه داد: همین که «سنگ ساقی» یک نویسنده در ذهن خواننده حک می‌شود، قدرت بزرگی است.

در ادامه نشست نقد مجموعه داستان «سنگ ساقی»، مجاهد غلامی، عضو هیأت علمی دانشگاه باهنر کرمان، به نقد داستان‌های این مجموعه پرداخت.او تصویرسازی‌های این مجموعه را عالی توصیف کرد و ادامه داد: در این داستان‌ها تصویرسازی‌ها بسیار خوب و گاه در حد کمال است که این قدرت و تسلط را می‌توان با کارهای بیژن نجدی مقایسه کرد.او در ادامه با ذکر جمله‌ای از کتاب توضیح داد: مثلا این جمله در داستان «عشق با مسۆولیت محدود»؛ «صبح یک روز تعطیل بود و خیابان خلوتی یک جدول کلمات حل‌نشده داشت» یک شاهکار است.

علیخانی با بیان این‌که از کتاب پیشین این نویسنده با عنوان «مرگ خدایان موازی» یک قصه‌ به ذهنش مانده، گفت: در «سنگ ساقی» اگر صحنه‌ای در ذهن ماندگار شود، آن‌جاست که حاج کامران سنگ را در دهانش گذشته.این داستان‌نویس ادامه داد: همین که «سنگ ساقی» یک نویسنده در ذهن خواننده حک می‌شود، قدرت بزرگی است.

غلامی با بیان این‌که بسیاری از قوت‌های دیگر بویژه در محتوای داستان‌ها بود، اظهار کرد: به نظر من اگر قرار باشد بهترین داستان‌های این مجموعه را انتخاب کنیم، می‌توان از داستان «دست‌های چارخانه» به دلیل انتقال حس فراگیر و پرقدرت و داستان «سنگ ساقی» به خاطر نگاه به مسخ ارزش‌ها در جامعه نام برد.او مقدمه صحبت‌های خود را این‌گونه آغاز کرد: تقابل داستان و پی‌رنگ از تقابل‌های محوری در فرمالیسم روسی است؛ ما در زبان روسی چیزی به عنوان داستان داریم، معادل انگلیسی آن استوری و فابیولا در روسی، چیزی هم داریم به اسم پی‌رنگ.

این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش گفت: فرمالیست‌ها می‌گویند پی‌رنگ یا فابیولا، ریشه در خلاقیت هنری نویسنده دارد و حاصل یک توجه هنری به ساخت و صورت است برای تبدیل شدن مواد داستانی به روایت. یعنی وقتی نظام طبیعی و علی معلولی داستان‌ها را ذکر کنیم، فقط داستان است، پی‌رنگ نیست، اما وقتی نویسنده با خلاقیت خود برخی قطعات را جابه‌جا، حذف و اضافه می‌کند یا تغییر می‌دهد، پی‌رنگ است.غلامی افزود: «داش آکل» پیش از هدایت در شیراز رایج بوده، یا «زار محمد» قبل از چوبک بین بوشهری‌ها و دشتستانی‌ها رایج بوده، اما خلاقیت هنری صادق هدایت و چوبک است که از این وقایع روزمره داستان‌هایی با فرم این‌چنینی ساخته است.

او ادامه داد: پی‌رنگ خود رابطه علی و معلولی است؛ یعنی نظام علت و معلولی بین حوادث داستان و اگر نباشد یا ضعیف باشد، داستانی اتفاق نمی‌افتد.غلامی تصریح کرد: این‌ها مواردی است که اگر دقت شود، داستان‌ها انسجام بیش‌تری پیدا خواهد کرد.

در نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «سنگ ساقی» اهل قلمی همچون مهدی محبی ‌کرمانی، سیدمحسن بنی‌فاطمه، منصور علیمرادی، رضا شمسی، رضا زنگی‌آبادی و ملازاده حضور داشتند.این جلسه از سوی واحد آفرینش‌های ادبی حوزه هنری کرمان برگزار شد.

بخش ادبیات تبیان


منبع: ایسنا